سالهاست مجسمههای ساخته شده از شاعران سرزمینمان مانند فردوسی، خیام و سعدی برای ما نمادی از چهره این مردان بزرگ شدهاند، مجسمههایی که جای خالی «حافظ» و «مولانا» بینشان احساس میشود.
به گزارش ایسنا، چند دهه از ساخت معروفترین مجسمههای مشاهیر و شاعران نامی ایران میگذرد. انجمن مفاخر ایران در دهه ۳۰ با توجه ویژه به ساخت تندیسها و مجسمههایی از مشاهیر کشور باعث خلق مجسمههایی شد که پس از گذشت سالها هر کدام به نمادی برای شهری که در آن نصب هستند، تبدیل شدهاند.
در این بین، نتیجه قابل قبول و خوشایند همکاری ابوالحسن صدیقی- هنرمند نقاش و مجسمهساز- را با این انجمن نمیتوان نادیده گرفت و انکار کرد. صدیقی با تلاشهای خود در راستای طراحی چهره مشاهیر که بیشترین قرابت را با شخصیت آنها داشته باشد، توانست آثاری از خود باقی بگذارد که امروز جزو معروفترین مجسمههای ساخته شده در ایران هستند. وقتی نام نادرشاه افشار، فردوسی، ابنسینا و خیام به میان میآید، چهره مجسمههای ساخته شده توسط صدیقی با الهام از این شخصیتها در ذهن نقش میبندد. با این حال هنوز هم جای خالی تندیسی از دو شاعر بزرگ این سرزمین در میان این نامها به چشم میخورد. حافظ با وجود داشتن آرامگاهی با شکوه با معماری جذاب هنوز صاحب مجسمهیی که برای عموم مردم قابل قبول و پذیرش باشد، نیست. همچنین از مولانا هم تندیسی به عنوان نماد این چهره نامدار وجود ندارد. به نظر میرسد در دورهیی که انجمن مفاخر ایران سفارش ساخت مجسمه مشاهیر را به هنرمندان میداد، چهرههایی به عنوان نماد قابل قبول برای این دو شاعر انتخاب نشدند.
سیدمجتبی موسوی، معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهرداری تهران در گفتوگو با ایسنا در این باره اظهار کرد: تاکنون مجسمههایی از حافظ و مولانا کار شده اما هیچکدام از آنها جزو کارهای پذیرفته شده، نیستند. حتی تندیس حافظ را هنرمندان حرفهایتر هم ساختهاند اما این مجسمهها مثل مجسمههای فردوسی، سعدی و ابنسینا که یک زمانی توسط ابوالحسن صدیقی (نقاش و مجسمهساز) طراحی و ساخته و به عنوان چهره این مشاهیر توسط مردم پذیرفته شدند، نتوانستند به این موفقیت دست پیدا کنند. موسوی همچنین اضافه کرد: اگر یک کار با دقت، شناخت و درک عمیقی همراه باشد مورد استقبال قرار خواهد گرفت.