موسیقی خیابانی، فرهنگی است که در جهان جا افتاده و باید تلاش کنیم که در کشورمان نیز شناخته شود. با توجه به اینکه خیلی از نوازندگان خیابانی، تحصیلات دانشگاهی دارند و ممکن است با تمام مهارتی که در هنرشان دارند فضایی برای شناخته شدن و ارائه هنرشان نداشته باشند؛ این باعث میشود نوازندهیی که جسارت و شهامتش را داشته باشد به خیابان بیاید و هنرش را به مردم ارائه دهد. آن هم در خیابانی که مخاطبان متفاوتی دارد و ممکن است با هر نگاه، عقیده و سلیقهیی حضور داشته باشند. موسیقی خیابانی در اکثر کشورهای دنیا، در متروها، فروشگاهها، کلیساها و فضاهای عمومی ارائه میشود. مردم در این نوع موسیقی این اختیار را پیدا میکنند که انتخاب کنند. بدون اینکه مجبور به پرداخت هزینهیی باشند؛ اگر خوششان بیاید به موسیقی گوش میدهند و اگر نخواهند، میروند.
من نیز تجربه ارائه موسیقی در خیابانهای بوداپست را داشتهام و بعد از آن تجربه به ایران برگشتم و خواستم کارهای خودم را در خیابانهای شهر اجرا کنم و خودم و هنرم را به مردم بشناسانم. این اتفاق باعث میشود راحتتر بتوانم گروهم را تشکیل داده و آثارم را ارائه دهم. در این نوع اجرا با مردمی روبهرو میشوم که هیچ شناختی از موسیقی من ندارند و به راحتی میتوانم بسنجم که چه نظری در مورد سبک کار من و اجرایم دارند. این هم یک سنجش، هم تمرین و هم درآمدزایی است.
اگر من به هر هدفی که مرا به نوازندگی در خیابان کشاند، برسم باز هم روزهایی را در خیابان، کنار مردم و برای آنها ساز میزنم؛ چراکه هنر خیابانی را سبکی خاص از موسیقی میدانم. نوازندگی خیابانی برای من مواجه شدن با مردم است. ممکن است بحث مالی، شهرت و معرفی در نوازندگی خیابانی مطرح باشد اما مهمتر از تمام اینها، ارائه هنر به مردم، آن هم انقدر نزدیک، بسیار دلنشین است. مردم شهر ما بسیار مهربان و همراه هستند. شاید گاهی بهخاطر نو بودن نوازندگی خیابانی و فرهنگ اجرای خیابانی نگاه حرفهیی به هنرمان نباشد اما همیشه و همیشه نگاهی سرشار از مهر از سوی مردم بوده است. بسیاری از نوازندگان خیابانی نهتنها قصد اعتراض و ساختارشکنی ندارند، بلکه میخواهند که با مجوز رسمی و با حمایت دولتی به نوازندگی و اجرای موسیقی در خیابان بپردازند.