گروه گوناگون این روزها خبر از بازیگران و ستارهها بسیار است. چشمها به کن دوخته شده است و هر روز صحبت از مدلهای مختلف لباس بازیگرانی میشود که راهی این جشنواره شدهاند. اما چه خبر از فراموششدگان؟ از بازیگرانی که روزگاری گیشهها را موفق میکردند یا آنها که مردم را به پای رسانه ملی میکشاندند، چه خبر؟ خبر از این گوشه اما چندان خوشایند نیست؛ نه صحبت از لباس بلند بازیگران راه یافته به کن است و نه پای چهره ستارهساز در میان است. این گوشه بازیگرانی هستند که معیشتشان به صفر رسیده است و در مشکلات اقتصادی غوطهور شدهاند. حدود تابستان سال گذشته بود که خبر دستفروشی احمدرضا اسعدی چهره شناخته شده تلویزیون و سینما به میان آمد. او که روزگاری یکی از ستارههای تلویزیون بود، بهصورت علنی اقدام به فروش زرشک مقابل سینما کرده بود. هرچند حرکت او همزمان با وجه مادی، روی اعتراضی نیز داشت اما در نهایت نشان از وضعیت معیشتی صفر برخی بازیگران داشت. اسعدی اما تنها فردی نبود که اینچنین با مشکلات اقتصادی روبهرو شده بود چرا که کمی بعد، صدای برخی دیگر از بازیگران نیز به میان آمد.
مهدی فقیه، بازیگر دیگری بود که با وجود تحصیلاتی که در خارج از کشور هم داشت، لب به اعتراض گشوده بود. وی در آخرین صحبتهای خود عنوان کرد که «جایز است در کنار خیابان لنگ بفروشم؟!» صحبتهای فقیه بازهم دغدغه معیشتی بازیگران را به میان آورد. او در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها گفته بود: «چندین سال در ایران و فرنگ تحصیل کردهام و پس از تلاشها و فعالیتهایم در زمینه بازیگری هماکنون چند سال است که بیکار هستم. آیا جایز است در کنار خیابان لنگ بفروشم؟ عدهیی میبرند و میخورند و میچابند و هنرمندان زیادی اکنون خانهنشین هستند و صدایشان در نمیآید.»
اما فقیه هم آخرین بازیگر شاکی از وضعیت معیشتی نبود. منوچهر آذری حالا آخرین بازیگری است که صحبت از وضعیت بحرانی خود کرده است. او در مصاحبهیی اعلام کرده است که اگر پفکنمکی میفروخت، وضعاش بهتر از این بود. آذری گفته است: «من نمیگویم خداینکرده نیازمندم. من به هیچچیز نیاز ندارم به خدا نیاز دارم و محبت مردم. میخواهم بگویم جوانان ما که در سینما و تئاتر و تلویزیون هستند و صاحبنام شدهاند باید بدانند کسانی بودهاند که راهگشای این کار بودهاند، باید اینها را به هر وسیلهیی که شده یک نقش کوتاه هم که شده به یاد مردم بیاورند و از اینها بخواهند که بیایند و کار کنند و باشند.» با چنین وضعیتی که هر روز صدای یکی از بازیگران در میآید، باید معیشت این گروه را کورشده خواند که برای پیدا کردن راه نجات، دست به دامان مصاحبههایی میشوند که شاید نخستین نتیجه آن، از میان رفتن اعتبار بازیگریشان در میان مردم باشد.