مصیبتها و سختیهایی که در عصر عاشورا بر اهلبیت امام حسین (ع) وارد شد را همه شنیدهایم و این تابلو به خوبی آن مصیبت عظیم را به رخ بیننده میکشد. خالق این اثر کسی نیست جز محمود فرشچیان که با خلوص و ارادت تابلوی «عصر عاشورا» را خلق کرده و 40 سال است که این تصویر بر دل مخاطبان هک شده است. محمود فرشچیان در مورد چگونگی خلق این اثر آورده است: «سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت: برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی.» گفتم: من حالا کار دارم. رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلوی «عصر عاشورا» را شروع کردم. الان که بعد از 30 سال به این تابلو نگاه میکنم، میبینم اگر میخواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود میآمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریهام میگیرد. تفکر حاکم بر تابلو هم همان اصل حاکم بر تابلوی ضامن آهوست، یعنی تمام خطوط مدور بوده و به وجود مبارک حضرت زینب (س) ختم میشد. در این تابلو مایه اصلی تصویرگرایی، مرکز تصویر دیده نمیشود. جایش خالی است. امام حسین (ع) که محور اصلی این تابلوست در اثر دیده نمیشوند.
در مورد محتوای تابلوی عصر عاشورا باید بگویم، شاید جذابیت این تابلو به علت غیبت شخصیت اصلی یعنی امام حسین (ع) در آن است و باعث میشود که انسان با دیدن این تابلو به دنبال شخصیت اصلی که این واقعه را شکل داده است، بگردد. اشکی که بر چشم اسب حلقه زده و آن سرافکندگی او برای آوردن خبر ناگوار و کبوترانی که خود را به خون شهید آغشته کردهاند، به نوعی پیامآور فاجعه هستند.
در عین حال وجود حضرت زینب (س) و آن چند نفر در وسط تابلو میتوانند از عواملی باشند که باعث ایجاد جذابیت هرچه بیشتر در این تابلو میشوند. به لحاظ تکنیکی اگر این تابلو بیشتر از این شلوغ بود، احتمالا این غربت در تابلو اینچنین نمایان نمیشد.»