مازیار معتمدی
اکونومیست
به یاد آوردن تاریخ - مجسمههای موزهای
گفته میشود نیتن بدفورد فارست افسر موتلفان در جنگ داخلی ایالات متحده که پیش از جنگ تاجر برده و بعد از آن یکی از چهرههای اصلی کوکلاسکلان بود، مسوول کشتار تعداد زیادی از سربازان سیاهپوست اتحادیه بوده است. همانطور که خیلی هم تعجبآور نیست، بسیاری از امریکاییهای سیاهپوست (و دیگر امریکاییها) از ساخت مجسمههای عمومی و نامگذاری مدارس در تجلیل از او خوشحال نیستند؛ که تنها یکی از تنشهایی است که سر تجلیل از رهبران موتلفه و جداییطلبان بعد از جنگ، در شهرها و ایالتهای امریکا به وجود آمده است. بهطور مثال یکی از یادبودهای عمومی که شهردار نیواورلئانز میخواهد آن را بردارد، یادبودی از نبرد لیبرتی پلِیس است. قاعده کلی این جور مسائل باید این باشد که وقتی زمینها و منابع عمومی به شیوهیی مورد استفاده قرار میگیرند که باعث مورد توهین واقع شدن تعداد زیادی از مردم میشود - همینطور که حفظ کردن این تجلیلهای ایالتی این کار را انجام خواهد داد - مسوولان رسمی باید دلیل خیلی خوبی برای انجام این کار داشته باشند. که در این مورد ندارند. جنگ داخلی امریکا مثل بسیاری از جنگهای دیگر، یک داستان ساده از آدمخوبها و آدمبدها نبود.
سربازان معمولی با شجاعت جنگیدند و هر دو طرف هم دلایل شرافتمندانهیی برای خود داشتند. به این دلیل، نباید به یادبودهای کشتهشدگانی که در بسیاری از شهرهای کوچک دیده میشود کاری داشت. اما اگر مسوولان ایالتی و شهری شمایل و مجسمههای رهبران موتلفه و جداییطلبانی که با صدای بلند خواستههایشان را بیان میکردند را به موزهها منتقل کنند بسیار بهتر است. چون در موزهها میتوان آنها را مورد مطالعه قرار داد، نه که از آنها تجلیل کرد.
تزریق کشنده - بیرحمانه و شدیدا غیرعادی
در ساعتهای پیش از اعدامش، کِلی گیسندانر از وکلایش به خاطر تلاششان تشکر کرد. او یک چکآپ فیزیکی داشت تا تایید شود که وضعیتش برای مردن مناسب است. او آخرین غذایش را خورد و به سه فرزندش که برای به قتل رساندن پدرشان توطئه کرده بود، گفت دوستشان دارد. تمام این اتفاقها در دومین تاریخ اعدام او رخ داد. نخستین بار وضعیت هوا برای رفتن به اتاق تزریق کشنده در ایالت جورجیا خطرناک بود. تاریخ دوم هم به تاخیر افتاد و در نهایت تاریخ سوم برای روز بیست و نهم سپتامبر تعیین و اجرا شد. اما در نهایت، بزرگترین اهمیت پرونده خانم گیسندانر ممکن است در تاثیرات آن روی خود عمل تزریق کشنده باشد. در ماه مارس، مراسم اعدام او به خاطر مشکلدار بودن داروی تزریقی به تعویق افتاد. نگرانی سر وضعیت یک داروی مرگبار ممکن است بیش از حد وسواسی به نظر برسد، اما خطرات تکنیکهای اشتباه به صورت دردناکی در اعدامهای مشکلدار سال گذشته در ایالتهای اوهایو، آریزونا و اوکلاهاما دیده شدند. در آخرین مراسم اعدام خانم گیسندانر، کمی بعد از نیمهشب و در حالی که مه داشت روی بیشههای کاجی که معترضان اعدام کنارشان ایستاده بودند مینشست، داروی مهلک وارد بدن او شد.
اینبار مشکلی پیش نیامد؛ اما همانطور که پرونده او قبلا هم نشان داده بود، راه تمیزی برای کشتن یک انسان وجود ندارد.
زیمبابوه - قبل از مردن دیکتاتور عمل کنید
در زیمبابوه مردم منتظر باراناند. بدترین خشکسالی دهه اخیر باعث نصف شدن میزان محصولات ذرت نسبت به سال گذشته شده و حداقل 1.5میلیون نفر نیازمند کمک غذایی هستند. برای مردم زیمبابوه که مدتهاست زجر میکشند، صبر کردن به یک پیشه ملی بدل شده است. به مدت 15 سال بعد از اینکه او در سال 2000 در انتخابات دست ببرد، زیمبابوهییها منتظر شانسی برای خلاص شدن از رابرت موگابه هستند. او از زمان استقلال کشور در سال 1980 رهبر آن بوده و تا حدی اقتصادش را نابود کرده که مردم از 25 سال پیش فقیرتر هستند. اخیرا مردم که با درماندگی خواستار یک تغییر دموکراتیک هستند، خیلی ساده در انتظار مرگ این رهبر 91 ساله نشستند. محصولات کشاورزی کم و اقتصاد ضعیف به این معنی است که صبر آنها ممکن است به زودی جواب دهد: اگر موگابه خودش اول نمیرد، به نظر ممکن میرسد که حزبش Zanu-PF او را بیرون کند.
اما مسالهیی که برای غرب پیش میآید، این است که آیا در صورت شکلگیری دولتی جدید، به آن کمک مالی بکند یا منتظر مرگ دیکتاتور بماند. این انتخاب لازم نیست تا این حد سخت باشد. اصلاحطلبان نسبی از جمله پاتریک شیناماسا وزیر اقتصاد باید تشویق شوند. دولتهای غربی باید شرایط برای کمک را فراهم کنند. آنها باید نقشهیی طراحی کنند که با استفاده از اصلاحات اقتصادی و دموکراتیک کمک میکند. اما آنها باید عجله کنند. اگر همین الان عمل کنند، ممکن است بتوانند تاثیری مثبت روی نتیجه نهایی داشته باشند. اما اگر تا مرگ موگابه صبر کنند، ممکن است فرصتی ارزشمند از دست برود.