دیوانه نشو... ایران نرو، مگر روزنامه‌ها را نمی‌خوانی؟

۱۳۹۳/۰۶/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۶۷۹

هلنا هنکن در بهار 2013 از آلمان به ایران آمد و دو ماه در کشورمان به گشت‌وگذار پرداخت. او در این مدت 80 بار میهمان ایرانی‌ها بوده، 390 استکان چای نوشیده و میزبانان ایرانی 28 هدیه به او داده‌اند. هلنا در این سفر خاطرات خوش و فراموش نشدنی را تجربه کرد و به همین علت هم بعد از رسیدن به آلمان، سفر 60 روزه خود را در کتابی 360 صفحه‌یی تحت عنوان «آنها (اگــر در کشور دیگری بودند) رقص و پایکوبی می‌کردند» They would Rock به چاپ برساند.

جالب است که این کتاب هم مانند کتاب‌های فارسی از سمت راست به چپ ورق زده می‌شود و نکته جالب‌تر اینکه آن را به همه ایرانی‌هایی که او را دعوت کرده‌اند، هدیه کرده و در این رابطه می‌نویسد: این کتاب تقدیم می‌شود به تمام ایرانیانی که از او خواسته‌اند تا داستان‌ها و افکار ایرانی را برای آلمانی‌ها تعریف کند. هنکن در وب‌سایتی هم به معرفی ایران، فرهنگ، آداب و رسوم ایرانی‌ها پرداخته است. او با خبرنگار اشپیگل آنلاین هم مصاحبه کرده و سفر خود به ایران را شرح داده است. هلنا در این مصاحبه می‌گوید: اغلب دوستانم تعجب می‌کردند و می‌گفتند دیوانه نشو، ایران نرو، مگر روزنامه‌ها را نمی‌خوانی؟ بله، من قبلا هم به سفرهای تنهایی رفته بودم. کتاب‌های زیادی در مورد ایران خواندم و مدت 6 هفته هم زبان فارسی یاد گرفتم. با خودم گفتم اگر در سفر تجربه خوبی نداشتم فورا به ترکیه برمی‌گردم. چون تنها بودم راحت‌تر با جامعه ایران عجین شدم و اخت گرفتم. ایران میهمان‌نواز‌ترین کشوری است که تا به حال دیده‌ام. بارها افراد غریبه در خیابان و پارک و غیره به من می‌گفتند به ایران خوش آمدید. و بارها مرا به منازلشان دعوت می‌کردند. در یکی از روستاها فقط 5 روز پشت سرهم از این خانه به آن خانه می‌رفتم و حق نداشتم کاری انجام دهم. در ایران رسم هدیه دادن برعکس آلمان است و صاحبخانه به میهمان خود هدیه می‌دهد. به من هدایای زیادی ازجمله دست‌بند، سی‌دی، قاب عکس و تی‌شرت منجوق‌دوزی شده و خیلی چیزهای دیگری که مرا به یاد آن مردم میهمان‌نواز و فوق‌العاده می‌اندازد، داده‌اند. من داستان‌های زیادی در مورد نظارت حکومت بر خارجیان شنیده بودم ولی هرگز چنین احساس نکردم که تحت نظرم. متعجب بودم که مردم نه تنها در منازل، انظار عمومی، تاکسی و... در مورد سیاست صحبت می‌کنند. احساس من این است که با وجود قوانین سخت ولی مردم از آزادی برخوردارند و برخی مسایل نیز مورد تسامح قرار می‌گیرد. مثلا بشقاب ماهواره‌ها از این نمونه‌هاست که بر پشت بام اغلب منازل قابل مشاهده است. فیس‌بوک و توییتر در ایران ممنوع است ولی اگر به لیست دوستان من نگاه کنید اکثرا ایرانی هستند. پوشش زنان بسیار راحت و مدرن است. خیلی‌ها چادر به سر می‌کنند و خیلی‌ها هم با مانتو به خیابان می‌آیند. برخی نیز با روسری مدل‌های مختلفی درست می‌کنند که باعث جذابیت آنان می‌شود. ولی بعضی از دوستانم در آلمان می‌گویند گاهی دولت در این خصوص سختگیری بیشتری می‌کند. بیشتر سفرهایم با وسایل نقلیه عمومی بود. با اتوبوس‌های بین شهری و قطار به شهرهای مختلف رفتم و تاکسی‌های شراکتی. برخی مواقع در هتل بودم ولی بیشتر مواقع میزبان ایرانی داشتم و آنها معمولا یکی از بهترین اتاق‌های خود را در اختیار من قرار می‌دادند. احساس عجیب و غریبی هم نداشتم اغلب موارد هم به زبان انگیسی تکلم می‌کردیم و هیچ مشکلی وجودنداشت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر