مازیار معتمدی کتابهای تجاری هندی که درباره کسبوکار در هند نوشته میشوند معمولا شرایط خاصی را توصیف میکنند که فقط در خود هندوستان کاربرد دارند و بهعنوان اصول یادگیری برای انجام تجارت در اقتصادهای پیشرفته کاربرد زیادی ندارند. آمیش تریپاتی نویسنده اهل کلکته خالق «سه گانه شیوا»، مجموعهیی از سه کتابی داستانی است که بر پایه افسانه نوشته شده است. این مجموعه که در سراسر جهان بیش از 1.7میلیون نسخه فروش داشته، تا به حال 7.40میلیون دلار فروش کرده است. چتان باغات نویسنده اهل احمدآباد نیز چند رمان پرفروش ازجمله «چه کارهایی در آیآیتی انجام ندهیم» را در کارنامه دارد که تبدیل به یک فیلم سینمایی شد. این دو فارغالتحصیلان انستیتو مدیریت هندوستان (آیآیام) هستند. هریک از آنها قبل از اینکه به نویسندهیی حرفهیی بدل شوند، کار خود را در بانک آغاز کردند و سپس بدل به نمادهای نشر هندوستان و موفقیتی شدند که میتوان در این بخش به دست آورد.
امروز نویسندگان داستانی انگلیسی زبان در هندوستان درحال پیدا کردن خوانندگان گستردهتر و ارقام فروش بهتر هستند. اما همین حرف را برای بازار کتابهای تجاری هندوستان نمیتوان زد. کتابهایی که توسط استادان آیآیام نوشته میشوند- ازجمله همان افرادی که به تریپاتی و باغات درس دادهاند- معمولا تنها چند هزار نسخه فروش میکنند و بیشتر این کتابها خارج از کشور فروخته میشوند. مدارس آیآیام بهعنوان بهترین دانشگاههای تجاری هندوستان شناخته میشوند و از آنجا که هندوستان بیش از سه هزار مدرسه اقتصادی دارد، کتابهای منتشرشده توسط مدارس سطح پایینتر حتی چند 100 نسخه هم فروش نمیکنند.
مشکل اساسی چیست؟ داشتن قابلیت و منابع به وجود آوردن یک کمپین بازاریابی
پر سروصدا برای یک کتاب خاص از مشکلات موجود است. گووینداراجان استاد تجارت بینالمللی در دانشگاه اقتصادی توک میگوید: بگذارید یک سوال ساده بپرسیم؛ سه مدرسه اصلی مدیریت در هندوستان شامل آیآیامهای احمدآباد، بنگلور و کلکته، حدود 50سال است که فعالیت میکنند. مدرسه اقتصادی اصلی دیگر یعنی مدرسه تجاری هندوستان (آیاسبی) هم بیش از یک دهه از عمرش میگذرد. آیا این مدرسهها میتوانند یک ایده مدیریتی بزرگ که خود پیشگام آن بودند و در 10مدرسه تجاری ایالات متحده درس داده میشود، را خلق کنند؟ گووینداراجان که نویسنده کتاب «نوآوری معکوس» هم هست و با آن به لیست پرفروشهای نیویورک تایمز و والاستریت ژورنال هم راه یافته و به سرعت به این نکته هم اشاره میکند این کشور کمبود فرهنگ تحقیقات دارد. مساله عدم قابلیت نیست.
حرکتی فراتر از کتابهای درسی؛کتابهای درسی اما فروش نسبتا خوبی دارند و استادان هندی از قدیم به جای اینکه کتابهایی با هدف پاسخ به نیازهای خوانندگان مسایل مدیریتی بنویسند به نوشتن کتابهای درسی روی آوردند. در واقع دانشکدههای هندوستان وقت کمی برای انجام تحقیقات و نوشتن یک کتاب نوآورانه با تحلیلهای جدی دارند و به جای اینکار کتابهای درسی مینویسند که معمولا تجزیه و تحلیلهایی از قوانین داخل هندوستان هستند.
استراتژیهای مربوط؛ دنیا عاشق خواندن درباره سازمانهای موفقی است که زرقوبرق خاص خودشان را هم دارند- ازجمله اپل، گوگل، گلدمن- یا درباره شخصیتهایی که در زمینه جهانی مطرح هستند- مانند برنسون، جابز، گیتس و بلانکفین. یک خواننده کتابهای تجاری در اروپای شرقی یا تایلند ممکن است بخواهد درباره اتفاقاتی که در اکوسیستم تجاری موردنظر خود میافتد بداند، اما قطعا هندوستان آن اکوسیستم نیست.
به دست آوردن یک دید جهانی؛ وقتی استادان هندی به خارج از کشور میروند دیدی گستردهتر از دنیا به دست میآورند. معمولا کتابهایی مینویسند که با تجربه جهانی به مسایل داخلی مردم پاسخ میدهد و همین موجب میشود تا کتابهای تجاری پرفروش هر از چند گاهی یک بار در هندوستان مثل نقل و نبات به فروش رود.
منبع: تایم آف ایندیا