پیوستن به WTO با حداقل 300 میلیارد دلار حجم تجاری منطقی است

۱۳۹۵/۰۱/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۱۷۴۳

گروه تشکل‌ها

ماجرای پیوستن به سازمان تجارت جهانی کلاف سردرگمی است که اجرایی کردن آن دردسرهایی دارد و اجرایی نکردن آن مشکلاتی بیشتر. در این شرایط بخش خصوصی نیز مجبور است خود را با وضعیت موجود وقف دهد و تشکل‌ها بیشتر می‌توانند در نقش ضربه گیر برای کاهش آسیب‌های این موضوع عمل کنند. در همین رابطه پای صحبت‌های کیومرث کرمانشاهی رییس کمیسیون صادرات خانه اقتصاد ایران نشستیم. کرمانشاهی سال‌ها معاون کل سازمان توسعه تجارت بود و از چهره‌های تاثیرگذار در موضوع پیوستن به سازمان توسعه تجارت محسوب می‌شد. حال وی بیشتر در کنار بخش خصوصی حضور دارد به همین دلیل این موضوع را از دیدگاه وی مورد بررسی قرار دادیم.

دولت تصمیم‌گیر اصلی در زمینه پیوستن یا نپیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی است. اما در این میان تشکل‌های اقتصادی چه نقشی را می‌توانند برای استفاده بهینه از این فرصت و کاهش آسیب‌های هر یک از این دو تصمیم ایفا کنند؟

اگر به مباحث دهکده جهانی اعتقاد داشته باشیم طبیعتا هیچ‌کس نمی‌تواند منکر الزام پیوستن به موافقت‌های تجاری بین‌المللی که قبلا در قالب GATT و اکنون در قالب WTO شود. با این وجود باید شرایط لازم برای پیوستن به توافقات وجود داشته باشد که متاسفانه هم‌اکنون در ایران شاهد آن نیستیم و پیش‌شرط‌های این مهم تحقق نیافته است. در چند سال اخیر مباحث زیادی مطرح شده است و حتی برخی ادعا کردند که ایران می‌تواند در ظرف 2 سال به سازمان تجارت جهانی بپیوندد در حالی که اکنون شرایط مهیا نیست. برای پیوستن به WTO لازم است، موانع تعرفه‌یی حداقل باشد که هیچ سیاستی در این خصوص وجود ندارد و همچنین طبقات تعرفه‌یی کاهش پیدا کند که با وجود اینکه این موضوع در دستور کار بوده است اما هنوز با وضعیت بهینه فاصله زیادی داریم. از طرفی تولید ما نیز مهیای شرایط پیوستن نیست. باید این واقعیت را بپذیریم که ما قدرت رقابت با سایر کشورها را نداریم و تولید ما فاقد شرایط رقابتی است. به اعتقاد من برای این موضوع حداقل بین 5 تا 10 سال زمان نیاز است به شرط آنکه در این میان وضعیت صنایع تعیین و تکلیف شود. موافقت‌های اصولی بی‌رویه‌یی داده شده است که هیچ توجیه اقتصادی نداشته اشت. ما در بخش صنعت، معدن و کشاورزی مشکلات زیادی داریم و بدون حل این مشکلات نمی‌توانیم آماده پیوستن به سازمان تجارت جهانی باشیم. در این شرایط تنها کاری که از دست تشکل‌های بخش خصوصی بر می‌آید، کمک به صنایع از طریق چانه‌زنی با دولت برای حل مشکلات فضای کسب و کار است. از طرف دیگر باید اعضا تشکل‌ها نیز خود را برای این کار آماده کنند و بهره‌وری از طریق استفاده از تکنولوژی روز بهبود یابد.

شما به بحث مشکلات صنعت اشاره می‌کنید اما در آن سوی ماجرا بحث صادرات مطرح است. صادرکننده ایرانی به دلیل عدم عضویت ایران با تعرفه‌یی بالاتر نسبت به رقبا روبه‌روست. چرا بازرگانی نباید از این فرصت به دلیل ضعف صنعت استفاده کند؟

فرض کنید همین امروز عضو WTO شدیم. آیا با برداشته شدن تعرفه‌ها ما دارای قدرت رقابت هستیم که بخواهیم چیزی صادر کنیم. برخی پیوستن افغانستان را ضعف ایران می‌دانند ولی فراموش نکنید که ایران افغانستان نیست. این کشور چیزی برای از دست دادن نداشت ولی ایران سرمایه‌گذاری زیادی کرده است که با یک تصمیم اشتباه تمام آنها نابود می‌شود. ما نیاز به یک بازنگری کلی در اقتصاد داریم که حداقل 5 تا 10سال زمان می‌برد. در این برنامه باید این شهامت را داشته باشیم که اگر صنعتی به اشتباه ایجاد شد و به تولید رسید ولی امروز زمین‌گیر است، بپذیریم و صنعت را تعطیل کنیم. ما اقتصادی رانتی و غیرشفاف داریم که همین موضوع باعث شده است قدرت رقابت نداشته باشیم و این مشکل رقابت‌پذیری اصولا ربطی به تعرفه‌ها ندارد. اقتصادی که سازمان تجارت جهانی مطرح می‌کند کشوری با اقتصاد غیررانتی و شفاف است. مساله اصلی این است که هیچ یک از این موضوعات در دستور کار نیست. ما برندهای مطرحی نداریم که بگوییم با برداشته شدن دیوار تعرفه‌یی می‌توانیم از ظرفیت آن برای صادرات استفاده کنیم. اصولا تشکل‌های ایران نتوانسته‌اند رقابت را به اعضای خود یاد دهند. اقتصاد ایران مثل یک ارتش است که پشت دیوار قلعه پنهان شده است و حال می‌گوییم از دیوار بیرون رفته و توانایی خود را نشان دهد. اما سوال این است که اصولا این ارتش توانایی جنگیدن در شرایط فعلی را دارد؟ سهم ایران از تجارت جهانی حتی نیم درصد هم نیست. برای سودآور بودن پیوستن به سازمان تجارت جهانی حداقل نیاز است که یک درصد از تجارت جهانی در اختیار کشورمان باشد. ما با در نظر گرفتن کل صادرات نفتی و غیرنفتی و کل واردات کمتر از 150میلیارد دلار تجارت خارجی داریم. در حالی که برای سودآور بودن پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیاز به 300 تا 400میلیارد دلار تجارت خارجی سالانه است. ما به جای افزایش حجم تجارت خوشحال هستیم که پارسال تراز تجاری مثبت شده است. این تراز تجاری مثبت افتخار نیست. افتخار این است که با افزایش صادرات تراز مثبت شود نه اینکه به دلیل کاهش بیشتر واردات نسبت به کاهش صادرات تراز مثبت شده باشد. ما فاقد برنامه تحقیق و توسعه برای رقابت هستیم. حال اگر فرض کنیم که امروز پیوستیم، وضعیت صنایع ایران چگونه خواهد شد؟

با این اوصاف تشکل‌ها چه کاری در صورت نپیوستن به سازمان تجارت جهانی برای بهبود اوضاع می‌توانند بکنند؟

مهم‌ترین بحث مربوط به تشکل‌ها کمک برای بهبود وضعیت تعرفه‌های ترجیحی و موافقت‌های چند جانبه برای کاهش بخشی تعرفه‌هاست. ایران باید برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی آماده شود و این کار نیاز به تمرین دارد. بهترین کار این است که این کار نه به صورت یک دفعه بلکه آرام آرام از طریق برداشتن تعرفه‌ها در قسمت‌های مدیریت شده صورت پذیرد. تشکل‌های اقتصادی می‌توانند با همتایان خود ارتباط بر قرار کنند و با توجه به اینکه بهتر از هر نهادی بر وضعیت بازار تسلط دارند پیشنهاد برقراری تعرفه ترجیحی و نوع آن را ارائه دهند. این کارها برای آمادگی و تمرین پیوستن به WTO نیاز است ولی قبل از آن باید تکلیف خودمان با اقتصادمان روشن شود. اقتصاد در سازمان تجارت جهانی مبتنی بر بخش خصوصی است و نیازداریم جایگاه بخش خصوصی را روشن کنیم. بحث تنبل شدن برخی صنایع و نداشتن مزیت رقابتی مهم‌ترین مشکل الحاق است. با وجود آنکه اعتقاد دارم ماجرای پیوستن به WTO یک جریان سیاسی است اما جز مسائل سیاسی مشکلات خودمان هم مطرح است. در حال حاضر بحث الحاق بیشتر به یک شعار مسوولان بدل شده است و شاهد کاری در این زمینه نیستیم.

فرض کنید با همین شرایط امروز به سازمان تجارت جهانی پیوستیم. آیا صادرات غیرنفتی حدود 50 میلیارد دلاری ایران افزایش خواهد یافت؟

این صادرات غیرنفتی نیست و اکثر این صادرات که از این رقم کمتر است را میعانات گازی و محصولات پتروشیمی تشکیل داده‌اند. با این وجود اگر امروز به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم بعضی از تولیدات داخلی که با فناوری روز آشنا هستند تا حدی سود خواهند برد اما بسیاری از صنایع تعطیل می‌شود. 2 بحث در اینجا مطرح است؛ اول اینکه هنوز فضای کسب و کار مناسب نیست. برای مثال مشکل LC و ارتباط با بانک‌های خارجی کماکان برقرار است و قوانین دست و پاگیر زیادی در کشور وجود دارد. مساله دوم اما ریشه‌یی‌تر است. صادرات در هر کشوری بر پایه تولید آن کشور است. وقتی صنعت ما از پیوستن به سازمان تجارت جهانی آسیب ببیند طبیعتا در بلندمدت صادرات نیز با مشکل روبه‌رو خواهد شد. ما نباید تنها به یک بخش توجه کنیم بلکه لازم است کل زنجیره تولید را بنگریم. محصولات ما با معیارهای جهانی سازگار نیست و ایران هرچه تولید کند، مشتری خریداری نمی‌کند. اگر امروز صادرات غیرنفتی بر واردات فزونی گرفته است به دلیل این است که از نفت به سمت ارزش افزوده بیشتر یعنی پتروشیمی حرکت کردیم. اما این نیمی از مسیر بود. برای جمع‌بندی باید گفت ساز و کار فعلی سیاستگذاری تجارت خارجی ایران مشکل دارد. ما در کمیسیون ماده یک سازمان توسعه تجارت بحث حمایت تعرفه‌یی را مطرح می‌کنیم ولی موضوع این است که آیا راه حمایت تنها از راه تعرفه است؟ اگر در سیاستگذاری تجاری راه‌حل‌های جایگزین هم مانند تعرفه در دستور کار قرار گرفته بود امروز با پیوستن به سازمان تجارت جهانی احساس نمی‌کردیم در مقابل مشکلات بی‌پناه هستیم. صرف بالابردن تعرفه پاسخگو نیست و نیاز است که از زنجیره تولید حمایت شود. این حمایت حتی می‌تواند، این باشد که موافقت اصولی به صورت غیراصولی داده نشود و در مکان‌هایی که توجیه اقتصادی ندارد و بدون در نظر گرفتن عرضه و تقاضا اقدام به تولید نکنیم.

از طرف دیگر در برنامه ششم تصریح شده است که ما به 50 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی نیاز داریم. مهم‌ترین بخش این کار بر دوش تشکل‌های بخش خصوصی است. هیات‌هایی که به ایران می‌آیند با تشکل‌ها گفت‌وگو می‌کنند و همین تشکل‌ها هیات‌هایی به کشورهای مختلف اعزام می‌کنند. ما نیاز به برنامه‌ریزی دقیق تشکلی در این خصوص داریم. اگر خارجی‌ها در ایران سرمایه‌گذاری کنند خود تضمینی است که مشکلات نپیوستن به WTO تا حد زیادی کاهش یابد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر