گروه تشکلها
نخستینبار تییری کوویل را در ایران زمانی که در حال تحقیق روی الگوی کسبوکارهای خانوادگی در ایران بود ملاقات کردم. فارسی را خوب میفهمید و نسبتا خوب صحبت میکرد ولی در خواندن و نوشتن تا حدی ضعیف بود. از سالها قبل که چند سالی را در ایران گذرانده بود به اقتصاد ایران علاقهمند شده بود. کویل از سال۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ در ایران تحت پوشش موسسه پژوهشهای فرانسه در تهران به تحقیق درباره اقتصاد ایران پرداخت و بههمین دلیل مدرک دکترای خود را با رسالهیی با موضوع «نظم پولی و بینظمی اقتصادی در ایران از زمان انقلاب اسلامی» از دانشگاه پاریس دریافت کرد. وی پس از آن از سال۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ بهعنوان محقق اقتصادی در اتاق بازرگانی پاریس مشغول به کار شد و همزمان سردبیر نشریه اتاق بازرگانی پاریس بود. وی در حال حاضر استاد اقتصاد مدرسه تجارت نوانسیا وابسته به اتاق بازرگانی پاریس است. وی همچنین محقق موسسه IRIS یا مرکز تحقیقات فرانسه درباره مطالعات استراتژیک و بینالمللی است.
شما چند دهه روی اتاقهای بازرگانی در جهان تحقیق کردهاید. آیا الگوی غالب در اتاقهای بازرگانی در چند دهه گذشته دچار تغییر شده است؟
مطمئنا در چند دهه گذشته اتاقهای بازرگانی تغییرات زیادی را تجربه کردهاند و بخشهای جدیدی به نقش اتاقهای بازرگانی اضافه شده است. بحثهایی مانند شبکهسازی یا مفاهیمی مانند مسوولیت اجتماعی که اصولا کمتر از نیم قرن است به ادبیات اقتصادی اضافه شده، تغییراتی در اتاقهای بازرگانی شکل داده است. اما مساله اصلی این است که در 30سال گذشته باوجود تغییرات گسترده در الگوهای کسبوکار، تکنولوژی و بسیاری از مسائلی که بر بنگاهها اثرگذاشته است، تغییر محسوسی در الگوی اتاقهای بازرگانی را شاهد نیستیم. 3دهه قبل اتاقهای بازرگانی نقش کلیدی برای بنگاههای کوچک ایفا میکردند. دسترسی به اطلاعات، ارائه شبکههای فروش، بازاریابی دست جمعی همگی از هزینههای سنگین برای بنگاههای کوچک بود که اتاقهای بازرگانی به جای بنگاههای کوچک این هزینهها را میپرداختد تا هزینهها برای بنگاهها سرشکن شود. شاید این الگو در آن زمان ایدهآل بود ولی امروز تکنولوژی بخشی از این وظایف را به خوبی انجام میدهد. اگر نقش اتاق بازرگانی دسترسی آسان به اطلاعات باشد اما تکنولوژی اطلاعات را به صورت سریعتر و بسیار ارزانتر دراختیار تمام مردم قرار داده است. در همین
راستا اتاقهای بازرگانی سعی کردند خود را با تکنولوژی بهروز کنند ولی این تلاش به حدی نبود که به سرعت تکنولوژی برسند. این موضوع میتواند خود را در مساله عضوگیری نشان دهد. وقتی یک وبسایت اطلاعات را ارزانتر و کاملتر از اتاق بازرگانی به بنگاه ارائه میدهد طبیعتا بنگاه کمتر تمایل به عضوگیری در اتاقهای بازرگانی میکند. این مشکل خود را در عضوگیری نشان خواهد داد درحالی که ادامه حیات اتاقهای بازرگانی در عضوگیری است. در حقیقت نیازهای بنگاههای کوچک مانند شبکه فروش و بخش تحقیق و توسعه بازار کاملا مشخص است و چون اتاقهای بازرگانی این توانایی را داشند که این نیازها را برآورده کنند امروز به نهادهایی قوی بدل شدهاند. اما در زمانی که جانشینی قوی برای اتاقها وجود دارد طبیعتا مشکل ادامه حیات برای آنها بهوجود میآید. در مقابل بنگاههای بزرگ معمولا نیاز کمتری به اتاقهای بازرگانی دارد و تعداد اعضا همیشه به همین بنگاههای کوچک وابسته است.
در الگویهای جدید بنگاههای کوچک از اتاقهای بازرگانی چه میخواهند؟
نیازهای بنگاههای کوچک کاملا مشخص است. بهصورت کلی این نیازهای شامل این بخشهاست:
کمک به بنگاههای کوچک برای کسب درآمد بیشتر: طبیعتا هر بنگاه اقتصادی روی موضوعی هزینه میپردازد که در بلندمدت برای وی بازدهیی بیشتر از درآمد داشته باشد. مثلا شرکت در برنامههای اتاقهای بازرگانی میتواند باعث یافتن شرکای تجاری جدید شود.
کاهش هزینه ها: در همان مثال بالا بنگاه ممکن است خود بتواند شرکای جدید را پیدا کند ولی بازاریابی هزینه دارد. منابع در بنگاههای کوچک محدود است پس همانطور که بهدنبال افزایش درآمد میرود منطقا در پی کاهش هزینهها نیز خواهد بود.
یافتن ارتباطات مهم: بنگاههای کوچک همیشه در کنار بنگاههای بزرگ تعریف میشوند و در پایین دست یا بالادست بنگاههای بزرگ است که بنگاههای کوچک شکل میگیرند. طبیعتا در این میان ارتباطات حرف اول را خواهد زد.
آموزش درباره اداره بهتر بنگاه: طبیعتا بسیاری از مسائل بنگاهداری هیچگاه در دانشگاهها آموزش داده نمیشود بلکه در طول کار توسط فعالان اقتصادی تجربه میشود. بهترین مکان برای انتقال این تجربه اتاقهای بازرگانی هستند.
دفاع از حقوق بنگاه: این یکی از مهمترین دلایلی است که هنوز اتاقهای بازرگانی اقدام به عضوگیری میکنند. در یک سطح منطقهیی و کوچک بنگاهها نیاز به افزایش قدرت چانهزنی دارند پس یک تشکل بهترین نهاد برای این کار است.
با تمام این تفاسیر دیدگاه من این است که موفقیت آینده اتاقهای بازرگانی در گروه طراحی مدلهایی برای توسعه به سمت نهادهایی اصلی، قابل احترام و پویا است. اتاقهای بازرگانی باید بتوانند خود را با تغییرات تطابق دهند. بحث آینده اتاقهای بازرگانی دیگر تنها مدلهای سنتی کسبوکار نیست بلکه این نهاد مانند تشکلهای اصلی بخش خصوصی قرار است در رشد پایدار اثرگذار باشد. در میان مساله اصلی تفاوت نیاز بنگاههای کوچک و بزرگ است. اگر قرار است اتاقهای بازرگانی چتری برای هر دو گروه بنگاه باشد باید نحوه عضوگیری آنها دستخوش تغییراتی اساسی بنا به نیاز روز شود. در یک جمله بقا اتاقهای بازرگانی در آینده به نقش آنها در سوددهی بنگاهها بستگی دارد. البته این یک بحث کلی است و از کشوری به کشور دیگر و طبیعتا از اتاقی به اتاقی دیگر متفاوت خواهد بود.
ولی در بسیاری از کشورها ازجمله ایران عضویت در اتاق بازرگانی اجباری است.
من نمیخواهم وارد بحث موردی شوم ولی به صورت کلی اجبار دولتی نمیتواند پاسخگو باشد. بالاخره یک روز این سوال زشت مطرح میشود که آیا اعضا از پرداخت این پول بهعنوان حق عضویت راضی هستند. آنوقت است که بالاخره یک دولت اقدام به برداشتن اجبار میکند و درنتیجه تمام تلاشها بیفایده خواهد شد. اتفاقا در اکثر کشورها اتاقها از پرسیدن این سوال واهمه دارند و به همین علت من این سوال را سوال زشت نام نهادم. اکثر اتاقها میدانند که حق عضویت بالاتر از انتظار اعضا است و اعضا انتظار خدمات بیشتری از سوی تشکلها و اتاقها را دارند. اتاقها نیاز دارند برای چند دهه آینده خود یک افق ترسیم کنند و یک ماموریت مشخص در این مسیر را تعریف کنند. ادامه راه قبلی الزاما در آینده پاسخگو نیست. اصولا آدمها و سازمانها در 3دسته تقسیم میشوند. دسته اول رهبران هستند. دسته دوم پیروان هستند. دسته سوم کسانی هستند که باید از سر راه کنار روند. نقش تشکل خوبی که فقط کار خودش را انجام میدهد دیگر پاسخگوی دنیای کسبوکار امروز نیست. از اتاقهای بازرگانی انتظار میرود که نقش رهبر را در اقتصاد ایفا کنند نه اینکه حیات آنها بنا به اجبار قانونی اعضا برای عضویت
باشد.
شما چند بار به حق عضویتها اشاره کردید. الگوی آینده حق عضویت به چه شکل خواهد بود؟
برخلاف تصور در اکثر اتاقهای بازرگانی جهان حق عضویتها در حال کاهش است. روزهای خوب قدیم که در آن اعضا به سادگی حق عضویت را میپرداختند تمام شده است. امروز وقتی از عضوی حق عضویت خواسته میشود فورا تقاضا میکند که مصارف حق عضویتها به صورت دقیق و جزئی به وی گزارش شود. ازسوی دیگر همانگونه که قبلا توضیح دادم اینترنت و شبکههای اجتماعی آلترناتیوهای قوی برای اتاق بازرگانی محسوب میشوند. دیگر نمیتوان اتاق بازرگانی را تنها راهحل دانست. اتاقها مجبور هستند اولا در کیفیت خدمات ثانیاً در حق عضویت با سایر گزینهها رقابت کنند. طبیعتا در این شرایط ما کمتر شاهد رشد حق عضویت هستیم. به جای آن خدماتی با کیفیت بیشتر و قیمت بالاتر عرضه میشود. همچنین اتاقها از طریق کارهای دیگر مانند دانشگاهها درآمد به دست میآورند.
آیا اتاق بازرگانی میتواند مرکز تجمع تشکلها باشد؟
عضویت تشکلها در اتاقهای بازرگانی وجود دارد و علل این موضوع را میتوان در 4بخش تقسیم کرد. نخست تشکلها احساس میکنند باید از اتاق بازرگانی خود حمایت کنند. دوم علاقه دارند که از خدمات و فواید اتاق بازرگانی استفاده کنند. سوم فکر میکنند عضویت در اتاق میتواند باعث رونق وضعیت خودشان شود و درنهایت علاقه دارند تشکل آنها بیشتر به چشم بیاید و اثرگذاری خود را افزایش دهند. با درنظر گرفتن این فروض تجمع تشکلها در یک اتاق کاملا بستگی به شرایط آن اتاق و از سوی دیگر شرایط اقتصاد آن کشور از منظر قدرت تشکلها دارد.
بهعنوان سوال آخر، توصیه شما برای اتاقهای بازرگانی برای عملکرد بهتر چیست؟
چند توصیه کلی برای اتاقهای بازرگانی دارم. اول اینکه تلاش کنند به مرکز ارائه اطلاعات دست اول بدل شوند. همه اطلاعات را بهصورت پردازش شده روی وبسایت خود قرار دهند و در این راه پنهان کاری نکنند. در دنیای امروز هر کس اطلاعات دست اول داشته باشد مردم به وی اطمینان میکنند. امروز مردم وقتی درباره تشکلی تحقیق میکنند به سایت آن تشکل میروند پس اطلاعات اتاق خود را کامل در وبسایت خود قرار دهند. دوم اینکه اطلاعیهها و مطالب اعضای خود را به رایگان دراختیار همه قرار دهند. برای مثال هر شرکت استخدام نیرو، معرفی محصول، کسب جایزه، پیشنهاد کالای جدید، خدمات داوطلبانه و برنامههای ویژه دارد. اتاقها معمولا حاضر به اعلام این موضوعات نیستند در حالی که این کار برای اعضای آنها بسیار جذاب است. اتاق میتواند برنامههای سالانه خود و اعضا را مشخص کند از یک سال قبل مشخص باشد چه سمینارها و کنفرانسهایی برگزار خواهد شد. اینها شاید مسائل سادهیی باشد ولی برای همه جذاب است و مخاطب جذب میکند. سوم یک الگوی پایدار عضوگیری است. تعداد اعضا باید با روندی برنامهریزی شده هر سال افزایش پیدا کنند. مواردی همچون ارتباط آنلاین با اعضا، ایجاد کلوپ اعضا و مواردی از این دست بسیار کمک خواهند کرد. درنهایت یک چیز را فراموش نکنید. اکثر اعضا به اتاق بازرگانی آمدهاند تا در این تشکل کسبوکار آنها رونق پیدا کند پس قبل از هر چیز بهدنبال راهی برای بهبود وضعیت کسبوکار آنها از روشهای گوناگون باشید.