دستفروشی را به رسمیت بشناسیم

۱۳۹۵/۱۰/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۸۸۷۷


آنچه از پی می‌آید، متن سخنرانی «سالی روور»، کارشناس بخش دستفروش‌ها «اتحادیه زنانِ فعال در اقتصاد غیررسمی»، پیرامون لزوم رسمیت بخشیدن به دستفروشی است. او در سخرانی‌اش به مناسبت روز جهانی دستفروش‌ها، در اکتبر ۲۰۱۳ و در مونته‌ویدئو، پایتخت اروگوئه، بر این امر پافشرد.

سالی روور| کارشناس دستفروش‌های اتحادیه زنانِ فعال در اقتصاد غیررسمی|

عصر به‎خیر. بسیار سپاسگزارم که این فرصت را به من دادید تا بخشی از رویداد باشم!

من به نمایندگی از هیچ‌یک از تشکل‌های دستفروش‌ها اینجا حاضر نیستم؛ اما عضو سازمانی هستم که سال‎هاست با دستفروش‌ها در سراسر جهان کار می‎کند‌. من نمی‎توانم به عنوان یک فروشنده سخن بگویم، تنها می‌توانم به عنوان کسی با شما سخن بگویم که ساعت‎ها و روزهای زیادی را با گوش سپردن به گفتنی‌های دستفروش‌ها پیرامون شغل‌شان گذرانده است. نخستین و مهم‎ترین مورد این است که دستفروش‌ها به نقش ارزشمندی که برای خانواده‎هایشان، خویشاوندانشان و برای اجتماع و شهرهای‎شان است ایفا می‌کنند، آگاهند.

الف- درآمدی که آنها از فروش کالاها‎شان در خیابان‎ها به دست می‎آورند معمولاً منبع اصلی درآمد خانواده‎های‎شان است. ب- آنها از این درآمد برای تامین غذای خانواده‎های‎شان، فرستادن فرزندانشان به مدرسه و محافظت از خود در برابر همه اتفاق‎هایی که ممکن است بر زندگی و سرنوشت‎شان تاثیر بگذارد بهره می‌گیرند. پ- بسیاری از آنها مشتری‎های‎شان را شخصاً می‎شناسند و می‎توانند به نیازهای آنان پاسخ دهند. ت- باید بر همگان روشن شود که آنها شغل ایجاد می‎کنند: برای خودشان، برای کسانی که کالاهایی را که آنان می‎فروشند تولید می‎کنند، برای باربرها، برای کسانی که انبار در اختیار دارند، برای کسانی که امنیت بازارها را تامین می‎کنند و برای تمامی شبکه توزیع کالا. دستفروش‌ها مسوولیت سنگینی به عنوان مرکز شبکه گسترده‎یی از خانواده‎ها، کارگران، دیگرِ کسب‎وکارها و ساکنان شهرها دارند که برای نیازهای اساسی‎شان به آنها وابسته‎اند. ث- رسمی شدن برای دستفروش‌ها به معنای داشتن مکان امن فروش، در جای خوب و در شهر است. این می‎تواند معنای ثبت شدن دادوستد و پرداخت مالیات و هزینه بیشتری هم بدهد. اما رسمی شدن به معنای تحقق حقوق اولیه دستفروش‌ها است‌: حق به کار، و حقّ به‎دست آوردن درآمد بدون آزار و اذیت، بدون تبعیض، و با کرامت انسانی.دستفروش‌ها محل کارشان را خود ایجاد می‎کنند. آنها مکان خوبی را برای فروش پیدا کرده و به تجربه در می‎یابند که در این مکان چه کالایی را می‎توانند بفروشند. اما در بیشترِ شهرها این محل‎ها امن نیستند. برای دسترسی دستفروش‌ها به مکان‎های خوب و امن، شهرها باید ابتدا ارزش فضای عمومی را به عنوان فضایی که در آن باید زندگی و معاشرت اجتماعی و تبادل فرهنگی جاری و ساری باشد شناسایی کنند.

نمونه‎های بسیاری از برنامه‎های ناموفقِ رسمی شدن در سراسر جهان وجود دارد: وقتی تحمیل هزینه‎ها را دستفروش‌ها متحمل می‎شوند و منافع از آنِ شورای شهر است. اما اگر دستفروش‌ها از رسمیت یافتن سودی نبرند، رسمی شدن قرین موفقیت و ماندگار نخواهد بود. عدم موفقیت از جمله زمانی حادث می‎شود

الف- که رسمی شدن تنها به معنی «خروج از خیابان» نباشد: بسیاری از دستفروش‌ها آنقدر درآمد ندارند که پول غرفه‎هایی که در روزبازارها به آنها اجاره داده می‎شود، پرداخت کنند.

ب- که رسمی شدن تنها به معنی «دادوستدت را ثبت کن» یا «مالیات پرداخت کن» نباشد. در این صورت، دستفروش‌ها دلیلی برای رسمی شدن یا رسمی ماندن نخواهند داشت.

هرگونه تلاشی برای رسمی کردن دستفروش‌ها باید انواع سازوکارهای حمایتی‎ای را که به دستفروش‌ها کمک می‎کند تا درآمدشان در همه وقت پایدار بماند در نظر بگیرد. و این تلاش، امنیت، دسترسی قانونی به محل‎های خوب در فضای عمومی، زیرساخت‎های بهتر در مناطق فروش جمعی و همچنین حمایت موثر در مقابلِ علیه آزار و اذیت و سوءاستفاده از قدرت را در بر می‎گیرد. هیچ راه آسان و یک‎روزه‎ای برای رسمی کردن شاغلان غیررسمی وجود ندارد. رسمی شدن باید به عنوان فرآیندی ادامه‎دار و تدریجی که ترکیب کارگران غیررسمی و کسب‎وکار آنها، قدرت‎بخشی به آنها و گسترش حقوق و منافع‎شان را به نحوی شامل شود که توانایی‎های اقتصادی و امنیت انسانی‎شان محقق گردد. دستفروش‌ها خود را همچون فاعلی در فرآیند رسمی شدن به شمار می‎آورند. کلاریس ناهوئی، دستفروشی از کشور بِنن و عضو «اتحادیه زنانِ فعال در اقتصاد غیررسمی» می‎گوید «ما مجبوریم نقش خود را در بهبود اقتصاد غیررسمی ایفا کنیم. این کار آسانی نیست، اما تدریجاً و از طریق تلاش دایمی، به آن خواهیم رسید».

رویکرد رسمی شدنِ عادلانه و فراگیر، باید این موضوع را در نظر بگیرد که چه کسی می‎تواند چه چیزی را پرداخت کند و در گذار از غیررسمی به رسمی از کدام حقوق و منافعی باید بیشتر و بهتر حفاظت شود تا به کسب‎وکارِ دستفروش‌ها لطمه وارد نشود. دستفروش‌ها کارگر هستند. آنها خدمات ارزشمندی را برای ساکنان شهر فراهم می‎کنند. آنها دستیابی آسان به نیازهای روزمره در مقدار کوچک و قیمت عادلانه را ممکن می‎سازند. نه تنها به عنوان کارگر، حقّ به داشتن سازمان و نماینده در فرآیند سیاست‎گذاری دارند، بلکه شهرها نیز می‎توانند از گفت‌وگوهای ساختارمند با سازمان‎هایی که آنها را نمایندگی می‎کنند بهره ببرند.

دستفروش‌ها نظیر دیگر صاحبان کسب‎و‌کار، نیاز به محیطِ کاری باثبات و داشتن صدا در سیاست‎گذاری دارند تا بتوانند بر این سیاست‎ها تاثیر بگذارند.

از طریق گفت‌وگویی مستمر و تدوین قوانین عادلانه و شفاف می‎توان فضاهای عمومی شهر را از گرفتار شدن در هرج و مرج و ازدحام نجات داد. در این صورت است که می‎توان امیدوار بود، تمامی دستفروش‌ها بتوانند کسب‎وکارشان را حفظ و ماندگاری‎اش را تضمین کنند. این موقعیت بدین معناست که: الف- دستفروش‌های که رسمی شده‎اند از حمایت قانونی موثر در مقابل اخراج خودسرانه و سوء‎استفاده از قدرت برخوردار خواهند بود. ب- دستفروش‌های که رسمی شده‎اند، می‎توانند درآمدی مکفی داشته باشند و با پرداختِ هزینه‎های مالی رسمی‎شدن‎شان، پایداری شغل‎شان را تضمین کنند.

ج- دستفروش‌های که درآمد کافی برای پرداخت هزینه‎های رسمی شدن ندارند، راه‎های مختلفی را برای رسمیت یافتن پی خواهند گرفت و می‎توانند با قانونی شدن، درآمد خود را تضمین کنند و از قدرت کافی برای محافظت از کسب‎و‌کار خود بکوشند. با چنین رویکردی می‎توان شرایط اقتصادی توانمندسازی را برای کسانی که امروز در موقعیت فقیرانه‌ای زندگی و کار می‎کنند فراهم کرد.

این اصول، در تعدادی از شهرهای پیشروِ جهان عملی شده‎اند. مهم و تعیین‎کننده، به رسمیت شناختنِ دستفروش‌ها است. و این زمانی میسر می‎شود که آنها به عنوانِ دارایی شهر شمرده شوند و با آنها به عنوان شریک تمام عیار به جست‌وجوی راه‎حل‎های پایدار همکاری شود. در این‎صورت است که رسمی شدن می‎تواند پاسخی باشد به نیازهای همه دستفروش‌ها. بحث فقط یک بحثِ حقوقی نیست، بلکه بحث بر سرِ دسترسی به رشد اقتصادی از طریق ادغامِ این فعالان است.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر