در شرایط کنونی که اقتصاد ایران، در شرف و در تلاش برای جذب هرچه بیشتر سرمایههای خارجی است، باید تعریف درستی از سرمایهگذاری خارجی داشته باشیم تا سرمایههای داخلی نیز در دوره جدید اقتصاد ایران فعال شود. در این میان، نباید فکر کنیم که بدون بهرهبرداری از ظرفیتهای ملی، میتوانیم فقط و تنها به اتکای سرمایهگذاری خارجی، دروازههای بهشت را برای خود باز کنیم. نباید این اشتباه را بکنیم و در این راه دستپاچه عمل کنیم، زیرا قطعا دستپاچگی در این مسیر، به ضرر اقتصاد رو به رشد ایران تمام خواهد شد. در این راستا، برای اصلاح مسیر جذب سرمایهها به سمت اقتصاد کشور، باید روی ظرفیتسازی ملی و تقویت بنگاههای داخلی تاکید کنیم. اما این اصل، به واقع، عکس چیزی است که در حال حاضر اتفاق افتاده است. تقویت بنگاهها و ایجاد ظرفیتهای ملی در شرایط پس از تحریم، اهمیت بالاتری نسبت به سایر مسائل دارد. اساسا این ظرفیتهای ملی هستند که بهرهوری سرمایه خارجی را افزایش میدهند وگرنه سرمایهگذاری خارجی بدون ظرفیتهای ملی میتواند برای ما بهرهوری نداشته باشد؛ لذا علاوه بر جذب سرمایه، نباید از ظرفیتهای ملی غافل شد و مسیر را صرفا به روی
خارجیها باز کرد؛ بدون آنکه هدف، تقویت ظرفیتهای داخلی کشورمان باشد. بر این اساس، سرمایهگذاری خارجی بدون توجه به ظرفیتسازی ملی، میتواند تنها یک اثر موقت شادکننده داشته باشد، اما آیندهیی برای نسلهای بعدی و حتی اثری برای سالهای پیشرو
نداشته باشد. این درست، امری است که در همه اقتصادهای توسعه یافته دنیا، مورد توجه تصمیمسازان اقتصادی قرار گرفته و منجر به رشد اقتصادی آنها شده است. جهان هم بعد از نیمه دوم قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی دوم، بارها این موضوع را تجربه کرده است که میتوانیم از آن درس بگیریم. سرمایهگذاری خارجی در کشورهایی که به ظرفیتهای ملی توجه نکردهاند، نتوانسته حتی فقر را در آن کشورها از بین ببرد. این اصلی است که در اقتصاد ایران نیز باید بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرد.