خوشبختانه در طول عمر دولت یازدهم نخستین هواپیمای نو وارد شد که آن را مورد سوال قرار دادهاند، ولی چرا هواپیماهای دستچندمی که در گذشته وارد ناوگان هوایی کشور شدهاند و با اسامی شرکتهای مختلف و با خطرات بالا پرواز میکنند و مسافران ناراضی از خدماتی که پول آن را میگیرند ولی ارائه نمیدهند مورد سوال قرار ندارند؟ چرا نگفتند این قطارهای دستچندمی که در دولت قبل وارد شدند از کجا وارد شدند و با اسم شرکتهای متخلف و با استفاده از خطآهن بیتالمال بلیت گران به مسافر میفروشند و خدمات هم آنطور که شایسته مسافر ایرانی است ارائه نمیدهند؟ چرا نمیپرسند که اتوبوسهای شهری دستچندم که هنوز در بعضی از آنها حتی نام ایستگاههای شهری که در خارج رفتوآمد میکردند پاک نشده است و مردم بیچاره زیرفشار نظیر گورخوابی درآن رفتوآمد میکنند از کجا و به چه قیمتی خریداری شدند؟ و هزاران چرای دیگر و از جمله چرا در برابر فسادها و اختلاسها و... سکوت کردند و هرکس هر نالهیی کرد او را به عناوین مختلف متهم و ساکت کردند. درددلهای رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در این رابطه دل هرکسی را به درد میآورد که هنوز هم نمیگذارند مطرح شوند.
بله دولت یازدهم باید نقد شود:
نظام اداری کشور در تمام قوای سهگانه حتی شرکتهای دولتی و خصوصی در برابر عملکردشان پاسخگو نیستند. در مقالهیی در همین روزنامه چندی پیش چاپ شد که اصلا کسی عادت به مکاتبه و پاسخگویی کتبی ندارد. در حالی که دولت یازدهم میتواند لااقل قوه مجریه را ناگزیر کند که با مردم مکاتبه و پاسخ صحیح و مستند و قابل پیگیری حتی اگر به ضرر دولت باشد بدهند. دولت نهم و دهم حداقل برای عوام این کار را میکرد و یک نفر را به نماز جمعه میفرستاد که نامههای مردم را بگیرد و بعضا هم به آنها رسیدگی میشد و پاسخی میدادند و نیازی را هم برطرف میکردند که در نماز جمعه برای دولت تبلیغ شود. ما از دولت یازدهم فریبکاری را توقع نداریم ولی باید به جای کلیگوییها بگوید مشکل کجاست و چرا نتوانسته است برنامهیی که مورد نظر دولت بوده است را به ثمر برساند. بگوید که بیکاری، رکود و تورم حدالاقل هشت سال با وجود درآمد بالای حدود 700 یا 800 میلیارد دلار درآمد نفتی درآن دوران زمینهسازی شد که ممکن است ناشی از حیف و میلها به وجود آمده باشند و بعد به دولت یازدهم که با درآمد نفتی کم و تحریم نفتی که نتواند نفت هم بفروشد به ارث رسید. حالا هم که با قیمت پایین
نفت قصد دارد با رفع تحریمها اقتصاد را از ورشکستگی نجات دهد با اینگونه نقدهای غیرسازنده و آنطور که معاون محترم اول رییسجمهور عنوان کردهاند حملهها و جنگ روانی روبهرو است.
ایرانهراسی از داخل؟
در طول دورانی که هیاتهای نمایندگی اقتصادی یکی پس از دیگری پس از موفقیت مذاکرات برجام به تهران میآمدند و در سالنهای اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران با همتاهای ایرانیشان سخن از مشارکت و غیره مطرح بود به آرشیو همین روزنامههای محترم و رسانه محترم ملی سری بزنیم. خواهیم دید که هرچه برایشان میسر بود بهدلیل مخالفت با برجام روشهایی را بهکار بستند که هزینههای دشمنان رونق اقتصادی ایران برای ادامه طرح ایرانهراسی درخارج از کشور را برای آنها کاهش داد و هزینه رونق اقتصادی ایران را برای دولت یازدهم گرانتر کرد.
وقتی هم که بخش خصوصی واقعی تلاش کرد دوباره از جای برخیزد و به خصوص در بخشهای صنعتی کوچک و متوسط شروع به برنامهریزی برای شریکیابی با تکنولوژی و مدیریت با راندمان بالا کردند همتاهای خارجیشان به آنها گفتند و میگویند ما هم علاقهمند هستیم ولی فعلا منتظریم تا ببینیم که چه میشود! ژاپنیها آمدند و با همکاری موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی ایران دورههای افزایش بهرهوری برای صنایع کوچک و متوسط برگزار کردند و کلینک عارضهیابی و ارائه راهحل هم در موسسه مذکور راهاندازی شد. اما، ادامه جنگ روانی و خراب کردن قوه مجریه همزمان با تلاش ترامپ و مخالفان برجام در امریکا همه علاقهمندان را دوباره درحال انتظار نگه داشت. اما، اروپا که دیپلماتهایش در سفارت هلند در تهران سعی دارند تا برجام به ثمر برسد ارادهاش در این راستا را با تحویل ایرباس به ایرانایر آنهم قبل از اینکه ترامپ به صندلی ریاست تکیه بزند نشان داد. باز معلوم نیست که چرا مخالفان سعی دارند قطار کمکرسانی به اقتصاد کشور برای کاهش بیکاری و رونق اقتصادی را از ریل خارج و واژگون کنند؟ اگر آنها قصد دارند که قدرت را به دست بگیرند که داشتند. ولی چه کردند؟ چرا
آنها که دولت یازدهم را نقد میکنند و خوب هم نقد میکنند و باید هم نقد کنند حتی نقد تخریبی. لااقل بیایند و بگویند که برای حل مشکل بیکاری، رکود و تورم چه راهحلهایی دارند؟
دیپلماسی اخم برای تولید درکشور و خوشرویی برای واردات:
این واقعیت را باید بپذیریم که در دوران دولت نهم و دهم ساختار اداری کشور به ویژه در بخش هایی که با روابط خارجی سروکار داشتند و پس از دوران سازندگی و اصلاحات روی کار آمدند سعی کردند هرچه آن دولتها کرده بودند را تخریب کنند. آن دولتها برنامههایی تدوین کرده بودند برای ارتقای جایگاه اقتصادی، ژئوانرژی، امکانات بالقوه برای مشارکت برای تولید و صادرات غیرنفتی از ایران. آنها با تعریف دیپلماسی اخم و بد و بیراه گفتن و نشان دادن خوشرویی به واردات موفق شدند و نفت را با قیمت بالا فروختند و کالا وارد کردند. نه کالاهای سرمایهیی بلکه مصرفی. حتما بسیاری به یاد دارند که در بازار روز میوه و ترهبار تابلوهایی دیده میشد که با افتخار روی آن نوشته بود انگور وارداتی، پرتقال وارداتی و... وارداتی. در کنار اینگونه واردات کم نبود یخچال و... ماشین و... وارداتی. به تدریج کیفیت و کمیت تولید در کشور پایین و پایینتر آمد و مصرفکننده هم به خرید وارداتیها بیشتر علاقهمند شد. نتیجه آن بیکاری، رکود و تورم بود که هنوز هم هست.
ثروت زیادی از کشور خارج شد که در حال حاضر این بحث مطرح است که کدام یک از قوای سهگانه مسوول ردیابی و یافتن ثروتهای غارت شده هستند. صنایع مهم تولیدی و خدماتی بزرگ دولتی با قیمتی ارزان واگذار شدند و بسیاری پس از واگذاری و برخلاف قانون واگذاریها تعطیل و زمینها و داراییهای منقول و غیرمنقول آنها با تغییر کاربری یا فروخته شدند یا تبدیل به آسمان خراش و... شدند. دولت یازدهم چرا درباره این حقایق با مردم سخن نمیگوید؟ تا مردم رسانههایی که جنگ روانی راه انداختهاند و مخالفان دولت یازدهم را راستآزمایی کنند.