سرمایه در قرن بیست ‌و ‌یکم

۱۳۹۳/۱۰/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۲۱۸


کتاب «سرمایه در قرن بیست‌و‌یکم»، نوشته «توماس پیکتی» که یکی از کتاب‌های پرفروش و پر سروصدای سال‌جاری میلادی بود به همت مترجم توانمند متون اقتصادی آقای «اصلان قودجانی» و با نظارت محسن رنانی ترجمه و توسط انتشارات «نقد فرهنگ» چاپ شده است. این کتاب تا آخر آذر 93 پخش شد. محسن رنانی مقدمه مفصلی (۳۶ صفحه) بر این کتاب نوشته‌ است دو صفحه اول مقدمه‌یی که بر این کتاب نوشته شده در زیر می‌آورد: «اگر مادر کارل مارکس می‌دانست که فرزندش با افکار و نظریاتی که تولید خواهد کرد موجب شورش‌ها و انقلاب‌ها، کودتا‌ها، استبدادها، زندان‌ها، اعدام‌ها، ترورها و اردوگاه‌های کار اجباری خواهد شد که دست‌کم یکصد میلیون کشته روی دست بشریت خواهد گذاشت.

شاید پس از تولد او، هرگز بند نافش را گره نمی‌زد و اجازه می‌داد فرزندش برای نجات جان یکصد میلیون انسان قربانی شود. مارکس، این پیامبر زمینی کمونیسم، افکارش با سرعتی بیش از هر پیامبر دیگری منتشر شد و به‌عمل درآمد، به‌گونه‌یی که تنها ظرف یکصد سال ‌پس از انتشار کتاب «سرمایه»اش گستره کشورهایی که افکار او در آنها حاکمیت سیاسی پیدا کرده بود، یک‌سوم جمعیت جهان را در خود جای می‌دادند و این بیش از تعداد کل پیروان پرشمارترین دین جهان یعنی مسیحیت با سابقه‌یی دو هزارساله بود. باتوجه به سلامت نفس و عشقی که به انسان در دل او موج می‌زد، به گمانم اگر خود مارکس هم می‌دانست که نظریاتش چه بلایی بر سر بشریت خواهد آورد، اصولا به مدرسه نمی‌رفت و به کارگری مشغول می‌شد و تن به استثمار سرمایه‌داران می‌داد اما کتاب «سرمایه»اش را علیه سرمایه‌داری نمی‌نوشت. و اکنون نزدیک به یک و نیم قرن پس از انتشار جلد اول کتاب «سرمایه»ی مارکس، کتاب دیگری به همین نام منتشر شده است که برای نویسنده لقب «مارکس مدرن» یا «مارکس دوم» را به ارمغان آورده است. به‌راستی، توماس پیکتی، نویسنده کتاب «سرمایه در قرن بیست‌ویکم» باید از این لقب خوشحال باشد یا ناراحت؟ نمی‌دانم پیکتی چه می‌اندیشد اما من این لقب را برای او نمی‌پسندم.

من برای پیکتی لقب «کینز دوم» را می‌پسندم. به گمانم کاری که پیکتی کرد کاری از نوع کار کینز است نه از نوع کار مارکس. کینز، عدم تعادل‌های ساختاری در بازارهای آزاد سرمایه‌داری را در حوزه تخصیص نشان داد و پیکتی عدم تعادل‌های ساختاری آن را در حوزه توزیع و البته هر دو، بر خلاف مارکس، به جای دستورالعمل براندازی، نسخه‌های درمانی نوشتند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر