صادرات پسته که سهم قابل توجهی در ارزآوری کشور داشته، در سال گذشته کاهش داشته است. بهرغم رشد صادرات پسته در سال93، چندی پیش اسدالله عسگراولادی که یکی از سرآمدان در صادرات پسته ایران است، نیز اعلام کرد که دیگر پستهیی نداریم. پس روند مثبت امسال ادامه نخواهد یافت. رییس اتاق بازرگانی کرمان دلیل این مساله را بهدست تقدیر طبیعت نسبت میدهد: سال گذشته سال ناآور بوده. اما محسنجلالپور، نایبرییس اتاق بازرگانی و فعال بازار پسته در گفتوگو با «تعادل» این وعده را هم داد که سال آینده، آور است و میزان تولید به 250هزار تن هم میرسد. از طرفی وی خبر از انقلابی در کشت پسته کشور داد؛ ایجاد مگافارم یا مزارع وسیع آن هم نه در شهرهایی که نامشان با پسته پیوند خورده بلکه در شهرهایی که مشکل کم آبی کمتری دارند؛ اگر جهاد کشاورزی همکاری کند، بهجای پسته کرمان و دامغان، پسته ایلام و کرمانشاه در بازار سالهای آینده خواهیم دید. با اجرای این طرح میزان بهرهوری هم افزایش خواهد یافت؛ در حال حاضر بهرهوری تولید پسته امریکا پنجبرابر ایران است.
بهگفته دبیرکل انجمن پسته ایران میزان صادرات پسته ایرانی در نیمه سال گذشته 16درصد کاهش داشته است. بهنظر شما دلیل این کاهش صادرات چیست؟
دلیل این کاهش نه مشکلات بازار و نه تحریمهاست بلکه ناآور بودن سال عامل اصلی این کاهش است. سال گذشته، مزارع پسته ما سال ناآوری را طی کرد که در نتیجه آن 170هزار تن پسته تولید شد که مسلما با این میزان تولید، بیشتر از 130هزار تن را نمیتوانستیم صادر کنیم. همین الان که ما مشغول صحبت هستیم، بهدنبال پسته برای صادراتیم ولی یککیلو پسته پیدا نمیکنیم. اما از طرفی هم، سال پیشرو، سال آور است و حتما 220 تا 250هزار تن پسته برداشت میکنیم و در نتیجه صادرات نیز افزایش مییابد.
پس مشکلی در بخش تقاضا برای محصول پسته کشور وجود ندارد؟
خیر، در حال حاضر تقاضا برای پسته ایرانی دو برابر میزان تولید آن وجود دارد اما مساله اینجاست که محصولی برای عرضه و پاسخ به این تقاضا و صادرات نداریم.
اینکه طبیعت میزان تولید و صادرات کشور را تعیین میکند، معضلی در بخش کشاورزی ماست آیا دستکم در بخش پسته برنامهیی برای اینکه سرنوشت محصول راهبردی پسته را از دست طبیعت خارج کنیم وجود دارد؟
برای تحقق این مساله باید در وزارت جهاد کشاورزی تغییرات اساسی ایجاد شود. این وزارتخانه باید بهجای اینکه دنبال کشت محصولاتی باشد که آب کشور را مصرف میکند و ارزآوری ندارد، بهدنبال کشت محصولی مانند پسته باشد که با هر کیلو آن میتواند 30کیلوگرم گندم خریداری کند. در واقع باید بهجای خودکفایی در تولید گندم، دنبال این باشیم که یککیلو پسته تولید و صادر کنیم که هم ارزآوری دارد و هم مصرف آب چندانی ندارد. در حال حاضر بسیاری از محصولاتی که تولید و صادر میکنیم، میزان آب مصرفیشان در مقایسه با ارزش جهانیشان باصرفه نیست؛ مثل هندوانه، گوجه فرنگی، سیبزمینی و... بهنظر من وزارت جهاد کشاورزی قبل از هر کاری باید خود را یک شخم اساسی بزند و در نخستین قدم دنبال شناسایی محصولات با ارزش افزوده بالا و مصرفکننده بهینه آب باشد. همین حالا بسیاری از باغات پسته کرمان در حال خشک شدن است در این میان ما نیز پیشنهاد کردیم در ازای پلمب هر چاه تلمبهیی در این استان، وزارت جهاد و وزارت نیرو، آب و زمین مجانی در اختیار کشاورز قرار دهد اما با این شرط که بعد از هشتسال که زیرکشت پسته خارج شد چاه دوباره پلمب شود و دیگر آبی احصا نشود.
درنتیجه این کار دست کم بخشی از آب در مناطق کم آب باقی میماند ضمن اینکه به کشاورز انگیزه هم میدهد.
با این وصف شما سیاستها و اقدامات وزارت جهاد کشاورزی را تاکنون چندان مثبت ارزیابی نمیکنید. فکر میکنید مهمترین تغییری که در اسرع وقت باید در این وزارتخانه ایجاد شود چیست؟
اول از همه باید این وزارتخانه کوچک شود؛ درحال حاضر 120هزار نیرو در این بخش فعال است درحالی که کل محصول صادراتی از این وزارتخانه 25میلیون تن است. درحالی که وزارت کشاورزی کانادا روی هم رفته 6هزار نیروی انسانی دارد و 25میلیون تن کالای صادراتی جز مصرف داخلی خود تولید میکند. چالش بعدی این وزارتخانه مصرف آب در این بخش است؛ دیگر میزان برداشت محصول از زمینهای کشاورزی مساله ما درکشور نیست بلکه میزان برداشت محصول از هر مترمکعب چالش اصلی ماست. در واقع باید دنبال این باشیم که چقدر از این میزان آب مصرفی ارزآوری میکنیم. براین اساس باید دنبال الگوی کشت باشیم.
اخیرا کشورهایی مانند امریکا و رژیم صهیونیستی هم وارد رقابت با ایران در بازارهای صادراتی پسته شدهاند. بهنظر شما با وضعیت حاکم ممکن است در سالهای آتی بازار صادراتی پسته ایرانی را بگیرند؟
خیر، ما در بازار صادراتی پسته مشکلی نداریم. درواقع پسته و انار جز معدود بازارهای ما دربخش کشاورزی است که تولید آنها کمتر از مصرفشان است. ما نگران بازارهای خارجی نیستیم؛ ضمن اینکه باید بازارها و کیفیت محصولاتمان را حفظ کنیم و بهدنبال توسعه بازارها در آینده باشیم ولی عمده مشکل ما در تولید است؛ ما در سال 83 نزدیک به 320هزار تن تولید پسته داشتیم و الان 170 تا 200هزار تن تولید داریم؛ یعنی افت تولید 30 تا 40درصدی که عمدتا بهدلیل کمبود آب بوده است. ما در نقاط پستهخیز کشور با بحران آب مواجه هستیم و روز به روز این مساله حادتر میشود و اجازه نمیدهد کشت را توسعه دهیم. چه بسا در اثر این تغییر اقلیمی کاهش تولید هم داشته باشیم چراکه هر ساله بین 8 تا 12هزار هکتار از باغات پسته کشور خشک میشود. اما راهکار این مساله این است که کشت پسته را در نقاطی از کشور که امکان آبیاری وجود دارد توسعه دهیم. امکان انتقال آب به استانهایی که در حال حاضر پسته کشت میشود وجود ندارد زیرا هر متر مکعب آبی که در پسته مصرف میشود، حداقل بین 100 تا حداکثر 800تومان برای کشاورز هزینه دارد درحالی که امروز انتقال آب به استان کرمان بین 7 تا 8هزار
تومان هزینه دارد.؛ حدود 10 تا 50 برابر بیشتر.
بهعبارت دیگر برنامه این است که مراکز اصلی سنتی کشت پسته مانند دامغان و کرمان به مراکز دیگر انتقال یابد؟
بله تنها معدود استانهایی در کشور ما وجود دارد مشکل آب در آن نیست. استان کرمانشاه، ایلام و تاحدی خراسان شمالی استانهایی است که میتوانیم توسعه کشت پسته را در آنجا ادامه دهیم. اما در استانهایی مانند قم، سمنان، مرکزی و کرمان و یزد مشکل جدی آب داریم و نه تنها نمیتوانیم توسعه کشت دهیم بلکه کاهش کشت هم خواهیم داشت.
تغییری هم در شیوه کشت و تولید پسته در برنامه دارید؟
بله، ما بهدنبال ایجاد مگافارم یا مزارع وسیع هستیم. سازوکاری که در پیش داریم این است که در نقاطی که بیش از10هزار هکتار زمین برای کشت وجود دارد بهدنبال ایجاد مزارع وسیع هستیم. تاکنون هم بررسیهای ما نشان داده که در سه نقطه میتوانیم این طرح را پیاده کنیم ولی از نظر زمین در مضیقه هستیم. بهنظر میآید که وزارت جهاد باید همکاری بیشتری برای تامین زمین داشته باشد.
در حال حاضر مگافارم پسته در کشور نداریم؟
متاسفانه خیر. میانگین مالکیت زمینهای پسته در کشور ما یک و نیم هکتار است درحالی که امریکایی که امروز بهرقیب ما بدل شده کوچکترین باغاتش 100هکتار است و باغاتی تا 1500 تا 2000 هکتاری دارد. این مصیبتی است که بهره وری را کاهش میدهد.
دقیقا تاثیر ایجاد مگافارم در بخش پسته برای بازار داخلی و خارجی کشور ما چیست؟
دقت داشته باشید که ما ناچاریم به سمت ایجاد مگافارم برویم؛ این اختیار نیست. اگر این تغییر را ایجاد نکنیم نمیتوانیم رقابتی در بازار خارجی داشته باشیم. الان هر تن پسته امریکا برای باغدارش 3700 دلار هزینه دارد درحالی که برای باغدار ما 7500 دلار هزینه دارد؛ چون بهرهوری مناسب نیست و نمیتوانیم آب را درست به زمینها برسانیم و ضمنا میزان زمین کم است. از طرفی از آنجا که باغات یکپارچه نیستند امکان مکانیزاسیون هم وجود ندارد و در نتیجه سم و کود بیشتری مصرف میشود ولی بازده کمتری دارد. به همین دلیل برای رقابت با امریکا باید بهسمت مگافارم برویم و این اجتناب ناپذیر است. در نتیجه این تغییر میزان برداشت در هکتار ما نیز افزایش مییابد؛ الان 700 کیلو در هکتار برداشت میکنیم درحالی که امریکا 3500 کیلو در هکتار برداشت میکند، یعنی 5 برابر ما.
فکر میکنید در دولت جدید جایگاه محصول راهبردی پسته در بازار خارجی ما بهبود بیاید؟
در دولتهای گذشته بهویژه در دولتهای نهم و دهم در حق این محصول بسیار جفا شد اما دولت یازدهم و وزیر کشاورزی آن رویکرد مثبتی نسبت به این محصول دارد. معاونتهای وزیر کشاورزی نیز با پسته آشنا هستند و نهایت سعی خود را میکنند. از دیگر نشانههای بهبود این است که دومین جلسه شورای عالی پسته در دولت یازدهم نیز تشکیل شد در حالی که در تمام دولت نهم و دهم یک جلسه از این شورا نیز تشکیل نشد.
آیا اقدام مشخصی هم در این مدت صورت گرفته ؟
بله برای نمونه طرح مگافارم را پذیرفته و اکنون انجمن پسته و وزارت جهاد کشاورزی در همکاری مشترکی در نقاطی از کشور باغات آزمایشی ایجاد میکند تا پایه و پیوند موردنیاز پسته کشور آزمایش شود و پایه پیوند اساسی برای پسته ایران ایجاد شود. هنوز بعد 50 سال کشت پسته، پایه و پیوند مشخصی نداریم درحالی که امریکا بعد 20سال کار پسته پایه و پیوند مشخص دارند و این کارها باید وزارت و مرکز تحفیقات انجام میداد اما قصور کرد.
به بخشهای تحقیقاتی بخش کشاورزی اشاره کردید؛ آیا از عملکرد بخشهای مختلف تحقیقاتی این وزارتخانه رضایت دارید؟ برخی میگویند محصولات این مراکز تاریخ گذشته و بیاستفاده است.
این بخشها هم سعی کردند کمک کنند ولی معمولا حتی بودجه کافی برای حقوق کارمندان ندارند. برای نمونه مرکز تحقیقات پسته کرمان هر سال میگوید میزان بودجه حقوق نیروهای انسانی را نیز پاسخگو نیست. بهطور کلی مشکل تحقیقات در کشور ما این است که پیمانکار و کارفرما و ناظر، دولت است. درحالی که باید ناظر و کارفرما بخش خصوصی باشد و پیمانکار دولت باشد.
در پایان سوالی هم در بخش مراقبت از گونههای پسته ایرانی داریم؛ امریکا که چند سالی است وارد صادرات پسته شده بهشدت از ورود پسته به کشورش حتی در مقدارهای کوچک و توسط مسافران خودداری میکند تا به بهانه پیشگیری از اختلاط ژنتیکی، بازار داخلی پسته خود را به نوعی در انحصار قرار دهد. آیا ایران نیز تلاشهایی برای حفاظفت ژنتیکی و حمایت از بازار پسته داخلی انجام داده است؟
بله، تاکنون هیچ گونه پستهیی وارد ایران نشده. در واقع از آنجا که مصرف داخلی پسته کم است بازار داخل قابل تامین است مگر اینکه توسط مسافران به عنوان سوغات آورده شود.