مذاکرات هستهیی براساس توافق اقدام مشترک، 24نوامبر به پایان رسید، براساس تحلیل محتوای بیانیه پایانی میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد. اول؛ اینکه طرفین برای حل موضوع هستهیی در بازه زمانی مشخص خوشبین هستند.
دوم؛ طرفین معتقدند که در زمان تمدید شده قادر هستند مسایل اساسی را حل کنند.
سوم؛ همه معتقد بودند که زمان 24نوامبر برای رسیدن به توافق جامع و یکسری تفاهم و نزدیک شدن دیدگاهها کم بود. همچنین اختلافات طرفین و خطقرمزها همچنان باقی است و طرفین اراده جدی برای ادامه مذاکرات تا رسیدن به تفاهم جدی داشتهاند و در آخر نگاه به آینده نشان میدهد که طرفین احساس میکنند که روند توافق رو به حصول است و میتوانند در چارچوب توافقنامه ژنو و در بازه زمانی توافق شده مذاکرات را تداوم بدهند. اما آیا در کل میتوان به روند آینده اینطور خوشبین بود؟ ظاهرا برای طرفین همچنان اختلافات اساسی باقی است و طرف امریکایی برسر یکسری مسایل پافشاری دارد که ایران نمیتواند آنها را بپذیرد. غنیسازی محدود شود، اما تحریمها بمانند، موضوعی که ایران نمیپذیرد.
امریکا و بهویژه انگلیس همچنان در مذاکرات زیادهخواهی داشتهاند و به این امر آقای روحانی، ظریف و هم عراقچی اشاره کردند. گزارههایی که آنها مطرح میکنند صرفا حول محور این است که ایران باید انعطاف بیشتری از خود نشان دهد، به نظر من اگر همچنان در مذاکرات چنین منطقی از سوی طرف غربی دنبال شود، چشمانداز آینده نمیتواند اینطور خوشبینانه باشد. برای رسیدن به نتیجه برد -برد که یک اصل برای دیپلماسی هر کشوری است باید طرف غربی منطق خود را تغییر دهد. بحثهای گریز هستهیی و تحریمهای بازگشتپذیر نمیتواند روند خوشبینانهیی را ترسیم کند. بهنظر من باید در مدت باقیمانده طرف غربی بازنگری در رفتار و اصول دکترین خود در موضوع هستهیی ایران داشته باشد. نگاه امنیتی به موضوع هستهیی ایران باید برداشته شود و بهجای آن نگاه فنی و حقوقی دنبال شود. باید اعتماد ایجاد شود تا توافقنامه مناسب براساس منافع دو طرف تدوین شود.