بعد از مطرحشدن بحث «استیضاح وزیر علوم» بسیاری از خبرنگاران رسانههای گروهی و دانشجویان تماس میگیرند و یکسری سوال تکراری را درباره ابعاد گوناگون این استیضاح مطرح میکنند که ضروری است به بخشی از این سوالات که عموما هم مشترک هستند پاسخهای معقولی داده شود. سوال اول اینکه، آیا این استیضاح درراستای چشمانداز«علمی» و «آموزشی» کشور کلید خورده است؟در پاسخ باید گفت که، خیر. کسانی که این استیضاح را طلب کردهاند عمدتا وزن سیاسی دارند. بهعبارت روشنتر، دغدغههای استیضاحکنندگان را دغدغههای علمی یا فرهنگی یا دغدغههای راهبردی تشکیل نمیدهد و این استیضاح در راستای منافع «قشر دانشگاهی» نیست، دغدغههای علمی و پژوهشی نیست، بلکه تنها دغدغههای سیاسی است.
سوال بعدی اینکه آیا «دلایل» استیضاحکنندگان، منطقی است؟ بازهم باید گفت که خیر. ایراداتی که شنیده شده درمورد «انتصابات» است. باید توجه داشت که شاید برخی از انتصابات قابلدفاع نباشد اما اینکه از همین انتصابات این نتیجه گرفته شده که وزیر باید استیضاح و برکنار شود، دلیل معقولی بهنظرنمی رسد.
در شرایط فعلی و باتوجه به مشکلات و معضلات ریشهیی کشور در حوزه اقتصاد و معیشت موضوعات مهمتری برای حساسیت نمایندگان وجود دارد که باید به آنها توجه شود. دغدغه مردم درمورد معاش جدیتر است و اینگونه که بعضی اشاره میکنند در وضعیت دانشگاهها «نگرانی» وجود ندارد. اینکه بگوییم که وضع دانشگاهها بحرانی شده و در خطر است و باید به استیضاح بینجامد، اینها استدلالهای مطلوبی نیست و برای دانشگاهیان وعموم مردم قابلهضم نیست. مضافا اینکه حتی اگر بدبینانهترین حالت را در نظر بگیریم که باید وزیری استیضاح شود قطعا وزارت علوم در اولویت استیضاح نیست. بنابراین این استیضاح بیشتر براساس ملاحظات صرف سیاسی بوده است. اما، همه این صحبتها برای روزهای قبل از استیضاح است. انشاالله امروز مجلس در عمل هم سعی خواهد کرد که فارغ از «مسایل سیاسی» در این مورد نظر بدهد و همانطور که رییسجمهور هم پیشبینی کردهاند این احتمال وجود دارد که مجلس نهایتا فارغ از مسایل سیاسی با این موضوع برخورد کند. شخصا امیدوارم که نتیجه نهایی استیضاح امروز، آن چیزی باشد که اساتید ودانشگاهیان مطالبه میکنند تا هم «جایگاه» مجلس و هم «شان» وزیر علوم حفظ شود. با رای دوباره مجلس به وزیر علوم، «فرجیدانا» فرصت خواهد داشت که در برخی امور که نیاز به اصلاح دارد بهتر عمل کند.