طی روزهای اخیر یکبار دیگر مساله استقلال و جدایی کردها از دولت عراق به یکی از موضوعات مورد توجه رسانههای بینالمللی و منطقهیی و شخصیتهای سیاسی و دیپلماتیک تبدیل شده است و حتی رد پای آن را در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته حسن روحانی با همتای عراقی و کردتبارش را میتوان دید در جایی که رییسجمهوری تاکید کرد ایران خواهان وحدت و حفظ تمامیت ارضی عراق است. علت طرح دوباره این مساله نیز روشن است: «طرح کنگره امریکا برای تسلیح مستقیم نیروهای پیشمرگ کرد و سنی عراقی بهدلیل عدم تحویل اسلحه به این نیروها توسط دولت مرکزی عراق» همچنین سفر مسعود بارزانی، رهبر اقلیم کردستان عراق، به واشنگتن نیز باعث دامن زدن به این گمانهزنیها شده است. در یادداشت کوتاه پیشرو جدای از اینکه استقلالخواهی یا کنفدرالگرایی کردها از عراق تا چه میزان قابل تحقق و عملی است، بر آن هستم تا به نقش موازنه بخشی ایران و توان تاثیرگذاری آن برای کاستن از اختلافات عمیق و رو به گسترش میان کردها و دولت مرکزی این کشور تاکید کنم. در حقیقت هر زمان اختلافات داخلی میان گروههای سهگانه اصلی (کرد، سنی و شیعی) تشدید و متعاقب آن بحثهای استقلال و جدایی نیز بیش از پیش مطرح شده است. به نظر میرسد نارضایتی کردها از عدم توجه دولت مرکزی این کشور به موضوعاتی نظیر دادن بودجه، تسلیح بهموقع و کافی پیشمرگان، عدم حل ماده 140 قانون اساسی، یکونیم میلیون آواره عرب در مناطق کردنشین پس از حمله داعش و... باعث شده است تا گرایشهای گریز از مرکزی و هویتگرایانه در نزد آنان بیش از پیش تقویت شود. اما در آنسو نیز دولت مرکزی و گروههای عرب هم انتقادات متقابلی به کردها در خصوص مواضع متفاوت با دولت مرکزی در سیاست خارجی، گسترش صنعت نفت و صادرات نفت بدون هماهنگی با بغداد، عدم پیروی پیشمرگان از فرماندهی مرکزی و... مطرح میکنند. به نظر میرسد در چنین فضایی نقش کشوری نظیر ایران که در یک موقعیت خاص تاریخی- سیاسی دارای روابط بسیار گسترده و گرمی با هر دو طرف است بسیار مهمتر از قبل است ایران باید توان موازنه بخشی خود را بیش از پیش افزایش دهد به عبارتی دیگر باید نگاه و توجهی نسبتا یکسان به اربیل و بغداد داشته باشد تا بتواند با نزدیکتر کردن دیدگاههای طرفین زمینه حل اختلافات جدی موجود را فراهم کند امری که تاخیر یا فقدان اراده لازم در آن میتواند پیامدهای سخت و سنگینی برای فردای عراق درپی داشته باشد، عراقی که از زمان ظهور داعش عملاً به سه منطقه مجزا تبدیل شده و تروریسم و بیثباتی همچنان یکی از مهمترین ویژگیهای این کشور بحرانی است.