سهم ناچیز ورزش زنان از بودجه

۱۳۹۴/۱۱/۲۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۸۳۷۹

گروه اقتصاد ورزش محمدحسین انصاری

روزگاری تنها حضور در مسابقات بین‌المللی و رقابت با ورزشکاران کشورهای دیگر، برای بانوان ورزشکار ایرانی افتخاری بزرگ محسوب می‌شد و این افتخار با به دست آوردن مجوز ورود به مسابقات آسیایی و المپیک به اوج خود می‌رسید؛ اما در عرض 10 تا 15 سال از حضور در مسابقات برون‌مرزی تا به امروز، اوضاع به کل برای ورزشکاران بانوی کشورمان دگرگون شده است. زمانی بانوان ایران تنها در چند رشته ورزشی محدود به مسابقات اعزام می‌شدند اما در آخرین تورنمنت بزرگی که شرکت داشتند، یعنی بازی‌های آسیایی در 22 رشته ورزشی حضوری فعال و قدرتمندانه داشتند و با کمال افتخار در 11 رشته نیز کسب مدال کردند. از سوی دیگر تعداد بانوان کارآفرین در سال‌های گذشته افزایش یافته و از این طریق می‌توان کسب درآمد نیز کرد؛ پس بنابراین بانوان ورزشکار به‌مثابه گنجینه‌یی هستند که می‌توان از آنها نیز استفاده کرد. تئوری دینامیک اقلیت به این می‌پردازد که در وادی‌های گوناگون، گروه یا گروه‌هایی کنار گذاشته می‌شوند و از مزایا و حقوق به حقه خود دور می‌شوند. اقلیت‌ها همواره می‌کوشند حق خود را از اکثریت گرفته و بتوانند جایگاه اکثریت را به خود اختصاص دهند. گروه اکثریت یا آنهایی که در قدرت هستند و البته فکر می‌کنند که همواره در قدرت باقی می‌مانند، از محیط اطراف و از وظایفی که در قبال تمام افراد و گروه‌ها دارند و از انجام درست و عادلانه مسوولیت‌های خود غافل می‌شوند و به مرور زمان گروه یا گروه‌هایی تحت تبعیض قرار گرفته و خواسته یا ناخواسته کنار گذاشته می‌شوند و به عنوان قشر ضعیف و اولویت چندم شناخته می‌شوند. این گروه اقلیت به واسطه فقر توجه و به سبب ایجاد حس همبستگی و تعامل و درک متقابل و سرمایه اجتماعی بالا بسیار متحد و یکپارچه به سمت اهداف بلندمرتبه خود حرکت کرده و با انگیزه بالا و همتی مضاعف سعی در بازپس‌گیری حقوق از دست رفته خود می‌کنند و بعد از مدتی می‌توانند پیروز شده و قدرت بگیرند و از یک گروه اقلیت به برابری با گروه اکثریت رسیده و گاهی نیز خود در مقام اکثریت حکمرانی و قدرت‌نمایی کنند. دینامیک اقلیت بیان می‌کند که این چرخه دایما تکرار می‌شود و اقلیت‌ها به برابری با اکثریت رسیده و گاهی خود بر مسند اکثریت می‌نشینند و به‌طور مکرر و چرخشی، جایگاه اکثریت و اقلیت با هم عوض می‌شود. کار به آنجا قدرتمندانه از سوی بانوان ورزشکارمان ادامه یافته است که امروز بانوان ما چشم به طلای بزرگ‌ترین رویداد ورزشی دنیا یعنی المپیک دارند. طلایی که بعد از سال 2012 دیگر دور از دسترس نیست و اتفاقا کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هم حساب ویژه‌یی روی مدال‌آوری بانوان در المپیک بعدی در ریو باز کرده است. در کنار مدال‌آوری‌ها در رویدادهای بزرگ، آن‌قدر در مسابقات قهرمانی رشته‌های مختلف در آسیا و جهان مدال‌های رنگارنگ کسب کرده‌ایم که دیگر شمار آنها از دستمان خارج شده است. از کاراته و تکواندو گرفته تا شطرنج و قایقرانی و تیراندازی و دیگر رشته‌ها و البته فوتسالی که بانوان ما در آسیا برای نخستین بار به مقام قهرمانی رسیدند. تمام این اتفاقات خوب و تمام این حضورهای پرافتخار و دوست داشتنی در حالی رخ داده است که ورزشکاران بانوی ایران همچنان در اقلیت به سر می‌برند. اقلیتی که همواره پشت سر اکثریت ورزشکاران مرد ایران بوده‌اند و از آنچه به ورزش ایران اختصاص می‌یابد گاهی هیچ سهمی نبرده‌اند و گاهی به اندک سهمی قناعت کرده‌اند. خرج و هزینه‌های ورزش مردان و تلاش برای کسب مدال‌های گوناگون برای این اکثریت اصولا قدرتمند، آن‌قدر بالا بوده که کمتر اجازه نشت کردن پول‌ها به سمت ورزش بانوان را داده است و البته نباید غافل شویم از نگاه جنس دوم و ورزش دومی که همواره به ورزش بانوان در کشورمان وجود داشته و متاسفانه هنوز وجود دارد. مدیران ورزش ما همواره ورزش بانوان را اولویت دوم، اگر نگوییم سوم و چهارم، دانسته‌اند و خیلی اوقات مانند کودکی سر راهی با آن برخورد کرده‌اند. این نگاه را حداقل از روی استقبال از قهرمانان ورزشی مرد و قهرمانان ورزشی زن به خوبی می‌توان دید. در اقلیت بودن، دیده نشدن، تشویق نشدن، پول نداشتن، امکانات نداشتن، همه و همه سخت است و عذاب‌دهنده و فرساینده روح و جسم. اقلیت‌ها همیشه قدرت کمتری دارند و سختی‌های بیشتری را تحمل می‌کنند و تبعیض‌های بیشتری را احساس خواهند کرد. شاید همین امر سبب می‌شود که حس همدلی و درک متقابل و البته احساس همبستگی و تعامل در میان گروه اقلیت بسیار بیشتر و چشمگیرتر باشد. اقلیت بودن همواره اثرات مهمی روی عملکرد افراد و گروه‌ها می‌گذارد. بانوان ورزشکار ایران که زمانی اقلیت بودند و البته پربیراه نیست که بگوییم هنوز هم در اقلیت هستند، می‌کوشند با انگیزه فراوان خود را اثبات کرده و حق خود را از ورزش کشور به‌طور تمام و کمال بگیرند. شاید دلیلی که با تمام کمبودها و کاستی‌ها، بانوان ما به درجات و مقام‌های بالای ورزشی می‌رسند همین انگیزه و حس همبستگی و سرمایه اجتماعی بالا و تلاش برای حرکت از سمت اقلیت به سمت برابری باشد. ورزش ما باید بپذیرد که روزی بانوان خود را در درجات بالاتر و برابر با مردان خود خواهند دید و شاید روزی برسد که مردان ورزشکار ما باید به عنوان گروهی اقلیت، سعی در رسیدن به جایگاه برابر با بانوان ورزشکار ما داشته باشند. حداقل بر مبنای تئوری پویایی اقلیت می‎توان این پیش‌بینی را داشت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر