بحرانهای اقتصادی جهانی است؛ که البته اشاره کردم قبلا که ناشی است از اقتصاد غرب و اقتصاد امریکا؛ در اروپا هم در حقیقت سرریز مشکلات امریکا [بود که] مشکلات را دامن زد، اگرچه زمینه آن وجود داشت؛ در جاهای دیگر هم همینجور. ما هم که نمیخواهیم دور خودمان حصار بکشیم؛ ما نمیتوانیم و نمیخواهیم که از لحاظ اقتصادی، ارتباطات را با دنیا قطع کنیم، نه ممکن است، نه مطلوب است، بنابراین تحت تاثیر اینها قرار میگیریم، پس باید مقاومسازی کنیم. این چهار دلیل و چهار انگیزه برای ضرورت اقتصاد مقاومتی بود. این هم بخش دوم عرایض ما.
بخش سوم، الزامات و انتظارات است. خب، حالا این طرح بزرگ، این نقشهیراه همهجانبه و وسیع، مطرح شد؛ صِرف مطرح کردن سیاستها که مشکلی را حل نمیکند؛ این آغاز راه است. کارهایی باید انجام بگیرد: در درجه اول، عزم جدی مسوولان و مدیران اصلی و فعالان مردمی است؛ باید تصمیم بگیرند مسوولان کشور - در درجه اول، قوه مجریه، مسوولان دولت؛ و نیز قوهیمقننه؛ و قوه قضاییه؛ و بخشهای گوناگونی که ارتباطی با مسائل اقتصادی دارند - و حتما بایستی در این مساله، عزم جدی و راسخ داشته باشد. بدون تصمیم جدی و راسخ، کار پیش نخواهد رفت. دوم، ورود در میدان عمل [است] عمل در اینجا یک عمل صالح است؛ هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعا مصداق« عمِلوا الصلِحت» خواهد بود. این طرح کلی، این نقشهیراه بزرگ، باید تبدیل بشود به برنامه، برنامههای گوناگون؛ اگر این شد، آنوقت حماسه اقتصادی به معنای واقعی کلمه به وجود خواهد آمد. ما امسال را گفتیم سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، بحمدالله حماسه سیاسی به وجود آمد؛ حماسه اقتصادی متاسفانه تاخیر افتاد؛ لکن حالا در پایان سال، این سرآغازی برای حماسه اقتصادی خواهد بود که قطعا باید انشاءالله در سال ۹۳
با جدیت کامل از سوی مسوولان دنبال بشود و در عمل باید شروع بشود. مساله سوم، تبدیل به برنامه و سیاستهای اجرایی است که دستور این کار از سوی روسای سه قوه داده شده؛ هم رییسجمهور محترم، هم رییس محترم قوه مقننه، هم رییس محترم قوه قضاییه دستور دادهاند به زیرمجموعه خودشان که برنامههای اجرایی را در هر بخشی تهیه کنند؛ منتها من میخواهم تاکید کنم روی زمانبندی؛ باید زمانبندی کنید. من بخشنامههایی که آقای معاون اول برای دستگاهها فرستاده بودند، دیدم؛ باید زمانبندی بشود، مشخص بشود که چقدر کار پیش رفت و تا کی انتظار تحقق این برنامهسازی و بعد اجرا را باید داشت؛ باید شتاب بگیرد؛ سهم هر قوهیی معین بشود. در قوای مختلف - به خصوص قوه مجریه - سهم هر دستگاهی مشخص بشود؛ شاخصها - به خصوص شاخصهای زمانی - معین بشود که بتوان نظارت کرد و بتوان پیشرفت کار را و صحت مسیر را فهمید. چهارم، هماهنگی میان بخشهای گوناگون است که البته سازوکار این هماهنگی را باید روسای قوا معین کنند. هماهنگی کمک خواهد کرد، هماهنگی بین مجلس و دولت، بین مجلس و دولت و قوه قضاییه. در بخشهایی بدون هماهنگی نمیشود حرکت کرد؛ در بخشهایی هم هماهنگی دارای
تاثیر است ولو نه به آن اندازه؛ به هر حال هماهنگی لازم است. سازوکار هماهنگی را باید روسای سه قوه انشاءالله تهیه کنند. مساله پنجم، نظارت در همه سطوح است؛ باید نظارت بشود؛ هم روسای قوا باید دستگاههای خودشان را تحت نظارت قرار بدهند، هم مجمع تشخیص موظف است که به مسوولیت نظارتی که داده شده بطور کامل عمل کند و ببیند که چه دارد اتفاق میافتد، رهبری و دستگاه ما هم نظارت خواهد کرد انشاءالله. بنابراین نظارت یکی از الزامات اصلی است. مطلب ششم، رفع موانع است. موانعی وجود دارد که اینها را میشود برداشت: موانع قانونی [وجود دارد] - که من به روسای محترم سه قوه در آن جلسهیی که داشتیم گفتم « قانون روی قانون آمدن» کار را مشکل میکند، قوانین مزاحم را باید برداشت؛ این کار را مجلس میتواند انجام بدهد؛ والا ما حالا قوانینی داریم، [اگر] باز یک قانونی روی آن قانون وضع بکنیم، قابل تفسیر و مشکلتراشی است؛ باید ملاحظه کرد، دقت کرد، قوانین مزاحم را پیدا کرد - موانع حقوقی و قضایی هم وجود دارد؛ اینها را باید شناسایی کرد و برداشت. بایستی فعالان اقتصادی، کارآفرینان، مبتکران، سرمایهگذاران، دانشمندان، احساس کنند که با موانع غیر معقول
مواجه نیستند، بتوانند حرکت کنند. الزام هفتم و کار لازم هفتم، گفتمانسازی است؛ باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست. دستگاههای تبلیغاتی مخالف با کشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پیشرفت ملی ما، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کردهاند - ما دیدیم - بعد از این هم بیشتر [خواهند کرد] درباره اقتصاد مقاومتی، اشکالتراشی، مانعتراشی، گاهی هو کردن، بیاهمیت جلوه دادن آنچه در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است؛ از این کارها میکنند. نقطه مقابل آنها بایستی کار بشود؛ مسوولان، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کارْ عملی خواهد شد. آخرین نکتهیی هم که در این زمینه عرض میکنم و عرایضم را تمام میکنم، پایش و اطلاعرسانی است. بایستی مرکز رصد قوی و بینایی وجود داشته باشد که بطور دقیق پیشرفت این کار را پایش کند؛ اطلاعات را گردآوری کنند، پردازش کنند، استنتاج کنند، احیانا آن حرکتی را که باید در هر مقطعی و هر مرحلهیی انجام بگیرد مشخص کنند، برای هر
بخشی شاخص سنجش معین کنند، و درنهایت اطلاعرسانی به مردم انجام بگیرد؛ یعنی مردم دوست دارند بدانند. این مجموعه عرایضی است که ما به شما برادران و خواهران عزیز میخواستیم عرض کنیم.
کار بزرگی شروع شده، این کار بزرگ را ما میتوانیم انشاءالله با همت، با توکل به خدای متعال، قدم به قدم، با شتاب متناسب و لازم پیش ببریم. و جوری هم هست که به اعتقاد من آثار و نتایج آن بلندمدت هم نیست؛ برنامهها برنامههای بلندمدتی است، لکن نتایج آن خیلی زود به دست خواهد آمد انشاءالله؛ یعنی شروع ثمرات این کار و احساس عمومی مردم برای شیرینی نتایج این کار انشاءالله دیر و دور از دسترس نیست. انشاءالله امیدواریم در همین دولت، با پیشرفتی که انجام میگیرد، با کاری که انجام میگیرد، مردم این را احساس کنند و ثمرات این حرکت عمومی و بزرگ را بچشند.
از خدای متعال میخواهیم که به همه ما کمک کند، همه ما را هدایت کند، ضعفهای ما را به ما نشان بدهد، ما را بینای ضعفها و نقصهای خودمان قرار بدهد، آنچه را موجب رضای او است به ما الهام کند و ما را موفق به انجام آن قرار بدهد. از همه شما برادران و خواهران هم تشکر میکنم که نشستید و گوش دادید؛ انتظار دارم که انشاءالله این گوش دادن، مقدمه یک حرکت عمومی باشد.
20/12/1392