خلیج فارس به عنوان غنیترین و مهمترین منطقه جهان به لحاظ داشتن ذخایر عظیم هیدروکربنی و نیز اهمیت اقتصادی و مالی و به عنوان یک بازار گسترده و پررونق از موقعیت راهبردی مهمی برخوردار است. این منطقه استراتژیک میان اروپا، استرالیا و آسیا، سرزمینهای روسیه ـ سیبریایی و اقیانوس هند واقع شده است. خاورمیانه مرکز دنیای قدیم محسوب میشود؛ مرکزی که در دل آن منطقه خلیج فارس قرار دارد و در نظریههای جدید ژئوپولیتیک به قلب زمین(هارتلند) محور یا مرکز تبدیل شده است. از این رو خلیج فارس به سبب موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود، همواره عرصه فشردهترین رقابتها میان قدرتهای جهانی بوده است. بحث انرژی و تامین آن، علاوه بر موقعیتهای یاد شده به خلیج فارس وجه ژئواکونومیک نیز داده و حساسیت تقابل میان رقبای قدرتمند را در منطقه دو چندان کرده است. یکی از کشورهایی که در سالهای اخیر حضوری فعال و چشمگیر در خلیج فارس داشته است، جمهوری خلق چین است؛ چراکه امنیت انرژی در وضعیت فعلی یکی از چالشهای استراتژیک پیش روی چین به شمار میآید. به همین دلیل، تامین و تضمین آن به یکی از اولویتهای استراتژیک این کشور مبدل شده است. جمهوری خلق چین با
3/1میلیارد نفر جمعیت، بزرگترین کشور درحال توسعه دنیاست. چین اکنون دومین مصرفکننده بزرگ انرژی در دنیا و سومین وارد کننده نفت خام در جهان است. چین در سالهای اخیر دستخوش پروسه صنعتی شدن بوده و یکی از بزرگترین اقتصادهای در حال رشد دنیا است. در واقع با نرخ رشد 8 تا 10درصدی در سال، نیاز چین به انرژی با افزایش 150درصدی تا سال 2020 پیشبینی شده است. چین برای حفظ این رشد، نیازمند افزایش میزان نفت وارداتی خود است. در طول دهههای 1970و 1980 چین یکی از کشورهای صادرکننده نفت محسوب میشد؛ اما در سال 1993 این کشور تبدیل به یک وارد کننده نفت شده و رشد اقتصادی این کشور وابسته به نفت خارجی شد. با وجود تلاشهای چین برای تنوع بخشیدن به منابع نفتی خود، این کشور به طور روزافزونی به نفت خلیج فارس وابسته میشود به همین دلیل تاکید فعلی چین بر خلیج فارس به عنوان بازار انرژی به لحاظ تاریخی بینظیر است. چین به عنوان یک بازیگر نسبتا جدید در منطقه به دلیل فقدان سابقه استعماری، اجتناب از سیاستهای ستیزهجویانه و نیز برخورداری از یک بازار بزرگ، جذابیتهای فراوانی برای سرمایهگذاران خلیج فارس دارد. از زمانی که این کشور تحت رهبری دنگ
شیائو پینگ، اصلاحات اقتصادی خود را آغاز کرد، چین به عنوان یک بازیگر بالقوه جهانی مطرح شد. رشد اقتصادی بالای چین در سالهای اخیر، نیازش به انرژی را افزایش داده و امنیت دستیابی به انرژی را به عنوان چشم اسفندیار این کشور مطرح کرده است. به همین دلیل، پکن کوشیده است در تمام نقاط نفتخیز جهان خصوصا در کشورهایی مانند ایران که در معادله همسویی با امریکا قرار ندارد، حضور داشته باشد. از آنجا که خلیج فارس مهمترین منبع تامین کننده نفت وارداتی چین است، چین درصدد است تا برای نگهداشت امنیت انرژی خود، جای پایی در خلیج فارس پیدا کند. از این رو چین روابط تجاری گستردهیی با دو کشور قدرتمند منطقه یعنی ایران و عربستان به عنوان پایههای «دیپلماسی نفتی» خود برقرار کرده است.
منبع: پژوهشنامه ایرانی سیاست بینالملل