جهان فردا به روایت آمار

۱۳۹۵/۰۵/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۸۶۳۱

داده‌های موسسه «مریل لینچ» نشان می‌دهد در سال 2030، ایران در قعر جدول شکاف جنسیتی در بازار کار قرار خواهد داشت

گروه اقتصاد اجتماعی|محمد‌مهدی حاتمی|

جهان امروز چه شکلی است و فردا چه شکلی خواهد داشت؟ هیچ‌کس بدش نمی‌آید پاسخ این دو پرسش را بداند و همزمان تصویری از جهان امروز و جهان فردا داشته باشد و بتواند بر مبنای آن دست به مقایسه بزند. بزرگ‌ترین بانک امریکا بر مبنای داده‌های مختلفی از سراسر جهان دست به ارائه چنین تصویری در قالب یک بولتن اطلاعاتی زده است. مریل لینچ، یک موسسه خدمات مالی امریکایی است، که به‌ عنوان بازوی ارائه خدمات مدیریت سرمایه‌گذاری و مدیریت ثروت بنک‌آو امریکا (یا بانک امریکا) فعالیت می‌نماید و با سرمایه در گردشی معادل 2.2تریلیون دلار، به عنوان بزرگ‌ترین شرکت کارگزار خدمات مالی جهان شناخته می‌شود. این موسسه در تازه‌ترین گزارش خود به ارائه اطلاعاتی آینده‌نگرانه در مورد جهان پرداخته است، اطلاعاتی که دامنه‌یی وسیع، از داده‌های مربوط به مردم جهان گرفته تا داده‌هایی در باب بازارها و محیط زیست جهانی را در بر می‌گیرد. «تعادل» گزیده‌یی از این داده‌ها را که می‌تواند برای مدیران و علاقه‌مندان جالب توجه باشد، منتشر می‌کند.


وقتی همه شهرنشین می‌شوند

براساس پیش‌بینی‌های موسسه مریل لینچ که مبتنی بر داده‌هایی هستند که سازمان ملل متحد آنها را استخراج کرده است، در سال 2050 میلادی حدود 6.4میلیارد نفر از مردم جهان در شهرها ساکن خواهند بود. این در حالی است که در سال 2014 میلادی، تنها 3.9میلیارد نفر از مردم جهان در شهرها زندگی می‌کردند. دور از ذهن نیست که چین، هند و ایالات متحده امریکا به عنوان سه کشور پر جمعیت کنونی جهان در سال 2050 نیز دارای بیشترین جمعیت جهان باشند: تا آن سال، این سه کشور بیشترین جمعیت شهرنشین دنیا را نیز در خود جای خواهند داد: در چین، یک‌میلیارد و 38میلیون نفر شهرنشین خواهند بود، هند 875میلیون نفر جمعیت شهرنشین خواهد داشت و در ایالات متحده امریکا هم 365میلیون نفر ساکن شهرها خواهند بود. رتبه چهارم اما از آن کشوری آفریقایی است که پیش‌بینی می‌شود یکی از غول‌های اقتصادی دهه‌های آینده هم باشد. نیجریه در سال 2050 میلادی 218‌میلیون نفر جمعیت شهرنشین خواهد داشت. در اطراف ایران نیز ترکیه با حدود 82میلیون نفر جمعیت شهرنشین، یکی از شهرنشین‌ترین ساختارهای جمعیتی در جهان را خواهد داشت و البته ایران در این فهرست جایی ندارد، شاید به این دلیل که با فرض تداوم روندهای کنونی، جمعیت ایران در سال 2050 میلادی شاهد شروع رشد منفی جمعیتی خواهد بود. موسسه مریل لینچ گزارش داده که تا 10 سال آینده، 600 شهر بزرگ جهان حدود 65درصد از رشد جهانی را به خود اختصاص خواهند داد و این نتیجه سرمایه‌گذاری‌های گسترده در زیرساخت‌های این شهرها است.


اینجا زنان کار نمی‌کنند

مشارکت اقتصادی زنان یکی از کلیدی‌ترین فاکتورهای توسعه است. به دلیل افت نرخ موالید که روندی تقریباً همه‌گیر در سراسر جهان است، پیش‌بینی می‌شود مشارکت اقتصادی زنان نیز افزایش یابد. موسسه مریل لینچ از داده‌های سازمان ملل متحد استفاده کرده و پیش‌بینی کرده است مابین سال‌های 2010 و 2030 میلادی، 91‌میلیون زن به نیروی کار جهانی افزوده شوند. این در حالی است که بنا به داده‌های بانک جهانی، در سال 2014 میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سطح جهان حدود 50‌درصد بوده است، نرخی که برای مردان، روی شاخص 77‌درصد ایستاده است. در این گزارش به نرخ مشارکت اقتصادی در میان زنان 15 ساله و بالاتر در کشورهای مختلف جهان هم اشاره شده و کشورها بنا بر این نرخ، به چند دسته تقسیم شده‌اند. به عنوان مثال، در سال 2030 در کشورهایی مانند سومالی و ماداگاسکار، بیش از 75‌درصد از زنان در سن کار در فعالیت‌های اقتصادی مشارکت خواهند داشت. این نرخ برای عمده کشورهای اروپای غربی مانند آلمان، فرانسه و اسپانیا بین 45 تا 55‌درصد در نوسان است و کشورهایی مانند روسیه و ایالات متحده امریکا نیز شاهد مشارکت اقتصادی 65 تا 75‌درصدی زنان بالای 15سال خواهند بود. بدترین وضعیت از این نظر درسال 2030، متعلق به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است، جایی که زنان بالای 15سال، در بسیاری از موارد کمتر از 25‌درصد نرخ مشارکت اقتصادی دارند. ایران نیز در کنار عربستان سعودی، عراق، افغانستان، اردن و سوریه، در این دسته اخیر می‌گنجد.


زنان 24‌درصد کمتر از مردان حقوق می‌گیرند

در بخشی دیگر از گزارش موسسه مریل لینچ که البته اشاره‌یی به آینده ندارد و داده‌های امروزی را می‌کاود، به تفاوت در دستمزد زنان و مردان در کشورهای مختلف اشاره شده است. بنا بر این گزارش و به نقل از داده‌های بانک جهانی، بین سال‌های 2011 تا 2014 میلادی، بطور میانگین، به ازای هر 100 دلاری که مردان شاغل به کار به عنوان دستمزد دریافت می‌کردند، زنان تنها 76 دلار دریافت می‌کردند و به عبارت دیگر، دستمزد زنان حدود 24‌درصد کمتر از مردان بوده است. از میان کشورهایی که کمترین تفاوت دستمزد میان مردان و زنان را دارند می‌توان به زلاندنو اشاره کرد که در آن زنان تقریباً‌ 5‌درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت می‌کنند. از دیگر کشورهای این دسته نیز می‌توان به بل‍ژیک، لوکزامبورگ، دانمارک، نروژ و اسپانیا اشاره کرد. بیشترین شکاف جنسیتی در زمینه دستمزدها هم مربوط به کره جنوبی است، که در آن زنان 37‌درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت می‌کنند. از دیگر کشورهایی که در این دسته قرار می‌گیرند نیز می‌توان به استونی، ژاپن، فلسطین اشغالی، هلند و فنلاند اشاره کرد. دستمزد کمتر زنان در مقایسه با مردان در کشورهای شرق آسیا البته چندان تعجب‌برانگیز هم نیست. ژاپن بر خلاف ظاهر توسعه‌یافته‌اش یکی از تبعیض‌آمیزترین کشورها در زمینه رعایت حقوق زنان است و این برای ژاپنی‌ها موضوعی فرهنگی است که گویا حل آن زمان می‌برد.


خیز طبقه متوسط جهانی

مابین سال‌های 1990 تا 2013 میلادی، تعداد افراد فقیر در جهان نصف شد. شاید به دلیل همین سرعت حیرت‌آور خروج‌ میلیون‌ها نفر از ساکنین جهان از زیر خط فقر (عمدتا در چین) بوده باشد که هزاره جدید میلادی با امیدواری با اقتصادی شکوفا آغاز شد، امیدی که البته با وقوع بحران‌های مالی در سال‌های 2007 و 2008، نقش بر آب شد.

خط فقر شدید آن دست از مردم جهان را که روزانه کمتر از 1.25 دلار درآمد داشته باشند، از بقیه مردم جهان جدا می‌کند. موسسه مریل لینچ تخمین زده است اکنون حدود 14‌درصد از جمعیت جهان، یعنی حدود یک‌میلیارد نفر، همچنان زیر خط فقر شدید زندگی می‌کنند. این موسسه نقشه‌یی هم تهیه کرده است که نسبت جمعیت نواحی گوناگون جهان به کل جمعیتی که زیر خط فقر شدید زندگی می‌کنند را به نمایش می‌گذارد. بر این اساس، اکنون اروپای غربی ثروتمندترین ناحیه جهان است و اوضاع کشورهای خاورمیانه هم البته در مجموع خوب است. عنوان فقیرترین مناطق جهان نیز بدون کمترین تعجبی از آن قاره آفریقا و برخی کشورهای جنوب آسیا، مانند پاکستان و هند است.

موسسه مریل لینچ اما پیش‌بینی کرده است در صورتی که فقیرترین مردمان جهان بتوانند از نردبان اقتصادی بالا بروند و به طبقه متوسط ملحق شوند، هزینه‌کرد طبقه متوسط جهانی می‌تواند در سال 2030 میلادی به حدود 56تریلیون دلار و در سال 2050 میلادی به حدود 84تریلیون دلار برسد. طبقه متوسط جهانی در سال 2009 میلادی، تنها رقمی در حدود 21تریلیون دلار هزینه می‌کرد.


اروپا هم خشک خواهد شد

داده‌های موسسه مریل لینچ نشان می‌دهد تا سال 2050، ممکن است حدود 3.9میلیارد نفر از مردم جهان تحت تنش‌های آبی «شدید» باشند. افزون بر این، در دهه‌های پیش رو، تقاضا برای آب در جهان، بیش از 40‌درصد از عرضه آن پیشی خواهد گرفت و مناطقی از جهان که امروز دچار بحران آب نیستند را نیز درگیر خواهد کرد. بر این اساس، مریل لینچ نقشه‌یی تهیه کرده از تغییرات در دسترسی به منابع آب که در دو بازه اندازه‌گیری شده‌اند. نخستین بازه منابع آب را بطور میانگین در فاصله سال‌های 1961 تا 1990 درنظر گرفته است و با دومین بازه در سال 2050 میلادی مقایسه کرده است. بر این اساس، کشورهای جهان به چند دسته تقسیم شده‌اند: در برخی کشورها به دلیل تغییرات اقلیمی، دسترسی به منابع آب افزایش پیدا کرده است، مانند روسیه، هند، پاکستان، آفریقای مرکزی و حتی منطقه‌یی مانند شاخ آفریقا که امروز با بحران آب مواجه است. در مقابل، مناطق بسیاری از جهان با کاهش دسترسی به منابع آب به میزان بیش از 20‌درصد مقادیر کنونی مواجهند، از جمله ایران، ترکیه و سراسر خاورمیانه، تقریباً تمامی خاک اروپا و بخش‌های وسیعی از ایالات متحده امریکا. شهرهای بسیاری در جهان نیز وارد تنش‌های آبی خواهند شد، مانند استانبول، لندن، مسکو، توکیو، پکن، لس آنجلس و دهلی نو.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر