اجاره رحم از 5 تا 25 میلیون تومان

۱۳۹۵/۰۳/۰۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۴۱۵۵

گروه اقتصاد اجتماعی|محمد مهدی حاتمی-مهدی کریمیان|

در روزگاری که رشته حقوق آن قدر زیربخش پیدا کرده که حتی قراردادهای نفتی هم رشته‌یی متناظر خودشان در دانشکده حقوق پیدا کرده‌اند، شاید دور از ذهن نباشد که مسائل و معضلات گوناگونی که حول سلامت، پزشکی و جان انسان‌ها شکل می‌گیرند هم جایی در دپارتمان‌های دانشگاهی پیدا کنند. این مسائل و موضوعات از قضا بسامد چندان اندکی هم ندارند و می‌شود گفت مبتلابه همه جوامع هستند: در پرونده مرگ یک بیمار، چه زمانی می‌توان انگشت اتهام را به سوی پزشک گرفت و چه زمان باید بیمار را مقصر دانست؟ دوقلوهای به هم چسبیده در پرونده‌های مربوط به وراثت چه سهمی از ارث دریافت خواهند کرد و رحم‌های جایگزین چه شرایط قانونی و حقوقی‌ای دارند؟ با آیدین مولازاده، حقوقدان و مدیرعامل یک شرکت دولتی که در زمینه تولید دارو و تجهیزات پزشکی فعال است، در دفتر کار بزرگ و آرامش در بلوار آفریقا ملاقات کردیم. زمینه تخصصی او حقوق پزشکی است و البته از دور دستی هم بر آتش پزشکی دارد و به مجلس شورای اسلامی هم مشاوره می‌دهد. از مولازاده در مورد تخلفات پزشکان پرسیدیم و گریزی هم به برخی از چالش برانگیزترین موضوعات تخصصی حقوق پزشکی، مانند رحم‌های جایگزین و سقط جنین زدیم. مولازاده می‌گوید رحم‌های جایگزین در قوانین ایران مطرح نشده‌اند و البته قراردادهایی با محوریت آنها، وجاهت قانونی هم دارند. به گفته مولازاده، در این قراردادها مواردی مانند دستمزد و بار مالی تامین هزینه‌های دارویی و تغذیه هم آورده می‌شود. مولازاده می‌گوید به همراه گروهی از همفکرانش، طرح راه‌اندازی رشته حقوق پزشکی را هم به وزارت علوم ارائه کرده است.

مسائل خاص مبتلابه حقوق پزشکی چقدر در ایران مطرح هستند؟

حقوق پزشکی حوزه نسبتا تازه‌یی در میان زیر رشته‌های حقوق است که متاسفانه فعلا در ایران تعریف نشده است. البته ما از طریق وزارت علوم پیگیر هستیم که این رشته به عنوان یک رشته دانشگاهی مجزا در دانشگاه‌ها تدریس شود، پیگیری‌ها انجام و طرحش نوشته شده و به دانشگاه شهید بهشتی معرفی شده است.

نکته‌یی که برای شروع بحث در مورد حقوق پزشکی به نظرم می‌رسد این است که متاسفانه هر دو قشر مردم و پزشکان از حقوق و تکالیف نسبت به همدیگر آگاه نیستند. وقتی بیماری وارد بیمارستان می‌شود یک سری حقوق مکتسبه دارد از جمله اینکه مورد خوش رفتاری قرار بگیرد و سیر درمانی او به سرعت انجام شود و یک سری تکالیف دارد از جمله اینکه اطلاعات درست به پزشک بدهد یا از دفترچه بیمه شخص دیگری استفاده نکند. پزشک هم باید در فضایی همراه با آرامش و امنیت و با وسایل پزشکی کامل به امر طبابت بپردازد و تکالیفی دارد از جمله اینکه در اسرع وقت به مریض رسیدگی کند و سهل انگاری نکند و مسوولیت تشخیص خود را به عهده بگیرد. اینها حقوق و وظایف اولیه‌یی هستند که بیمار و پزشک نسبت به یکدیگر بر عهده دارند و در واقع حقوق پزشکی از همین جا شروع می‌شود.

ما در ایران، در غیر از برخی استان‌های خاص مراجعه زیادی در مورد حقوق پزشکی نداریم. اگر نیمه پر لیوان را ببینیم می‌توانیم بگوییم قسمتی از این مراجعه کم به ارزش خاصی که عموم مردم برای جامعه پزشکان قائل هستند، برمی‌گردد. به عنوان مثال در استان سیستان و بلوچستان، مردم احترام بسیار ویژه‌یی برای پزشکان قائل‌اند و به همین دلیل، هر چند شاید باورش سخت باشد، پزشکان زیادی خواستار این هستند که طرح خود را در این استان بگذرانند. با این همه، در استان‌های بزرگ‌تر به خصوص در تهران، شرایط متفاوت است و پرونده‌های مختلفی در زمینه حقوق پزشکی ثبت می‌شود. تا جایی که من مطالعه داشته‌ام، بیشترین آمار شکایت در زمینه حقوق پزشکی، به جراحی‌های پلاستیک و بعد از آن به پزشکان زنان و زایمان مربوط می‌شوند. در حالت کلی هم جراحی‌ها بیشترین شکایات را به خود اختصاص می‌دهند و دلیل این مساله هم به نظرم نسبتا واضح است. اصولا وقتی جراحی انجام می‌شود و قسمتی از بدن برای جراحی بریده می‌شود، عوارضی برای بیمار به وجود می‌آید که قابل چشم پوشی نیست.

آقای مولازاده، حقوق و وظایفی که بیمار و پزشک نسبت به یکدیگر دارند و شما به آنها اشاره کردید تا چه حد شفاف هستند. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که در بسیاری از موارد، مناقشات حقوقی به دلیل عدم شفافیت به وجود می‌آیند.

یکی از کارهایی که وزارت بهداشت اخیرا پیگیر آن بوده، موضوع اخذ رضایت آگاهانه از بیماران است که متاسفانه درحال حاضر در همه جا درست و اصولی انجام نمی‌شود. در فرم رضایت آگاهانه گفته می‌شود که مریض حتما باید از اعمالی که روی او انجام خواهد شد و از عوارض احتمالی این اعمال مطلع باشد. نکته اما اینجاست که ما باید فرهنگ عمومی را هم در نظر بگیریم. اگر به شخصی که به عمل نیازمند است، بگوییم امکان دارد بعد از عمل بدن عفونت کند و احتمال مرگ وجود دارد روحیه او خراب می‌شود.

در بیمارستان‌ها درحال حاضر برگه‌های رضایت آگاهانه به بیمار داده می‌شود اما اکثر بیماران این کاغذها و بندها را نمی‌خوانند، درست همان اتفاقی که هنگام باز کردن حساب بانکی یا انجام خدمات بیمه‌یی رخ می‌دهد. در واقع مطالعه این بندها از نظر بسیاری جزو روال اداری و کاغذ بازی بیمارستان محسوب می‌شود و بیمار به آنها توجه نمی‌کند.

پس به نظر شما قوانین شفاف هستند و دلیل وجود پرونده‌های متعدد پزشکی همین سهل انگاریی است که گاهی اوقات از بیماران سر می‌زند؟

قوانین نقص چندانی ندارند. رضایت بیمار هم دلیل بر قصور پزشک نیست. گرفتن رضایت در واقع کار کردش برای یک سری رفتارهای عادی و سلسله عملیات طبیعی است که روی بیمار انجام می‌گیرد. به عنوان مثال در جراحی دندان اگر پزشک یک دندان سالم را به جای دندان خراب بکشد حتی با فرض امضای رضایت‌نامه بیمار، پزشک قصور کرده و مقصر شناخته می‌شود. رضایت نامه تا جایی اعتبار دارد که قصور و سهل‌انگاری مفرط و محرز اتفاق نیفتاده باشد.

پرونده‌های پزشکی اخیرا زیاد شده و جامعه هم نسبت به آنها حساسیت پیدا کرده است. آیا تعداد پرونده‌های قصور پزشکی در ایران در قیاس با میانگین جهانی بالاتر است یا اینکه صرفاً جامعه ما نسبت به این پرونده‌ها حساسیت پیدا کرده است، حساسیتی که اتفاقا گاهی اوقات از طرف جامعه پزشکی هم بوده است. به عنوان یک مثال، دیدیم که واکنش‌ها نسبت به سریال «در حاشیه» چگونه بود.

ما باید حق و حقوق دو طرف را در نظر بگیریم. چند وقت پیش وزارت بهداشت یک بیمارستان در شهر تهران را پلمب کرد که تقریبا مانند بیمارستان سریال در حاشیه که در خیلی از موارد با اغراق همراه بود اداره می‌شد. ما نباید چشممان را به روی حقیقت ببندیم. هم پزشکان خوب و حاذق داریم و هم پزشکان سودجو و این در تمامی اصناف صادق است. در قانون، هم «قصور» و هم «سهل انگاری» و هم «عدم رسیدگی» همه به عنوان عبارات حقوقی وجود دارند. امکان دارد یک پزشک تمام تلاش خود را برای درمان یک بیماری یا انجام موفق یک عمل بکند اما نتواند جان او را نجات دهد. پزشک در اینجا مرتکب خطایی نشده است. این هم البته امکان دارد که بیمار از سهل انگاری پزشک ضربه بخورد و بنابراین این انتظار وجود دارد که قانون بتواند طرف بیمار را بگیرد. مثالی خدمتتان عرض می‌کنم. چندی قبل من دو بیمار تصادفی را به اورژانس رساندم اما نه پزشک و نه پرستاری برای رسیدگی به وضعیت آنها وجود نداشت. تازه بعد از پیگیری‌های فراوان و چند ساعته و بعد از اینکه من شخصیت حقوقی‌ام را به آنها اعلام کردم با دلخوری و ناراحتی از اینکه بد خواب شده‌اند، به بیمار رسیدگی کردند.

برخی موضوعات حقوق پزشکی هستند که به نظر می‌رسد محل طرح آنها نمی‌تواند جوامع اسلامی باشد، موضوعاتی مانند حقوق رحم اجاره‌ای، حقوق سقط جنین یا به کشی (اتانازی). البته می‌دانیم که فقه ما با این موضوعات برخوردی بسیار مناسب داشته است. وضعیت این موضوعات حقوق پزشکی در جهان چطور است؟

اتانازی فقط در دو کشور اروپایی قانونی انجام می‌شود که به آن مرگ در حالت آرامش یا به کشی گفته می‌شود. از نظر فقهی بنده صاحب صلاحیت نیستم که در مورد آن نظر بدهم اما روح و جسم هدیه‌های خداوند هستند و رنج و درد بیماری‌ها هم آزمایش الهی هستند و ما نمی‌توانیم در تقدیر الهی دخالت کنیم و اتانازی مصداق دخالت در این زمینه است و به همین دلیل خلاف شرع است. مردم ما هم قطعا این طرح را قبول نمی‌کنند. در بیمارستان‌ها هستند بیمارانی که سال‌هاست در تخت ای سی یو خوابیده‌اند و خانواده آنها حتی با اینکه می‌دانند بیمار زندگی نباتی دارد حاضر نیستند دستگاه را قطع کنند. اتانازی به هیچ عنوان در جامعه مطرح نیست و نه فرهنگ و نه شرع اجازه آن را نمی‌دهد. در مورد سقط جنین هم قوانین می‌گویند حتی اگر پزشک یا ماما با تجویز دارو یا هر عمل دیگری موجب سقط جنین شوند، این عمل بار مجازات داشته و کیفر دارد. در واقع پرونده‌های سقط جنین، یکی از پر تعداد‌ترین پرونده‌های حقوق پزشکی در ایران را تشکیل می‌دهند.

آیا مواردی از سقط جنین غیرقانونی در بیمارستان‌ها وجود دارد؟

در بیمارستان‌ها سقط جنین انجام می‌شود اما فقط به صورت قانونی. از جمله شرایط سقط قانونی هم این است که جنین نباید بیش از 16 هفته سن داشته باشد و گواهی‌های لازم صادر شده باشد. با در نظر گرفتن این شرایط، موارد سقط جنین کم هم نیستند، مثل مواردی که جنین رشد لازم را نکرده یا در رحم مادر مرده است یا اصولا وجود جنین برای سلامت مادر ضرر دارد. افزایش فشار خون مادر در اثر وجود جنین، یکی از موارد شایعی است که منجر به صدور اجازه سقط جنین می‌شود، البته باز هم مشروط بر اینکه جنین زیر 16هفته سن داشته باشد. این 16هفته که در پزشکی در نظر گرفته شده است دقیقا مطابق با شرع و دستورات دینی است و جنین هم در این مدت کاملا شکل انسان به خود گرفته است و قبل از آن به شکل جنینی است.

یکی از بازارهای سیاهی که در ایران وجود دارد، همین بازاری است که حول سقط جنین غیرقانونی شکل گرفته است. آیا اطلاعی از این بازارها دارید؟

اطلاع خاصی از این بازارها ندارم و فقط می‌دانم که بازارها و نرخ‌های خاص خودشان را دارند. نحوه عمل آنها هم بسته به سن جنین متفاوت است. اگر سن جنین کم باشد با دارو و آمپول سقط انجام می‌شود و اگر بالا‌تر باشد، سقط را با عمل جراحی انجام می‌دهند.

قانون با موضوع رحم‌های اجاره‌یی چگونه برخورد می‌کند؟ در این زمینه قوانین صراحت دارند؟

ما در مورد رحم‌های اجاره‌یی، که البته بهتر است به آنها رحم‌های جایگزین بگوییم، خلأ قانونی داریم. در واقع نه مانعی وجود دارد و نه قانونی. در ماده ده قانون مدنی آمده است که قراردادهای بین دو طرف حتی چیزی که در قانون ذکر نشده باشد لازم‌الاجراست. اینها همان قراردادهایی هستند که به آنها قراردادهای عام می‌گویند. یعنی اگر من و شما روی یک تکه کاغذ معمولی قراردادی بنویسیم و آن را امضا کنیم، این قرارداد وجاهت قانونی دارد و عدول از آن قابل تعقیب است.

متاسفانه تعریف خاصی از رحم جایگزین در قانون وجود ندارد، وگرنه همین حالا این موضوع در قالب قراردادهایی بین افراد در حال انجام شدن است. قراردادی بین طرفین بسته می‌شود و آنها در موارد زیادی از جمله قیمت و نحوه کار و خیلی از چیزهای دیگر به تفاهم می‌رسند. به عنوان مثال در قرارداد ذکر می‌شود که مادر باردار چه دستمزدی دریافت می‌کند، آیا هزینه دارو و تغذیه دوران بارداری را خودش باید متحمل شود یا این هزینه‌ها بر عهده خانواده واقعی نوزاد است و مواردی از این قبیل. از نظر دستمزد هم من صرفا می‌توانم به شنیده هایم تکیه کنم. گفته می‌شود که دستمزد این کار بین 5 تا 25میلیون تومان است.

مواردی هم هستند که صاحب رحم پس از تولد نوزاد، می‌خواهد نوزاد را نگه دارد. بعضی اوقات در مورد شناسنامه هم مشکل به وجود می‌آید، چون قانون می‌گوید که شناسنامه فقط به اسم کسی که کودک را به دنیا آورده است صادر خواهد شد. قانون شکنی گاهی اوقات به خاطر خلأ قانونی است؛ اما الآن این مشکلات برطرف شده است.

یکی دیگر از مسائل مبتلابه در حقوق پزشکی، موضوع دوقلوهای به هم چسبیده است. قوانین مربوط به وراثت در دوقلوهای به هم چسبیده چه مشکلاتی دارد؟ مثلاً دوقلوهای به هم چسبیده از نظر حقوقی یک نفر محسوب می‌شوند یا دو نفر؟

در این مورد هم خلأ قانونی داریم به خصوص از این جهت که قوانین ارث و میراث ما پیچیده است. در قانون آمده است که صرف اینکه کودک زنده به دنیا بیاید دارای حق ارث است حتی اگر در عرض یک دقیقه بعد از تولد هم بمیرد. در مورد دوقلوهای به هم چسبیده چون دو تا تخم جدا بوده‌اند و بر اثر اتفاق به هم چسبیده‌اند مبنا بر این است که دو نفر هستند بنابراین در مورد قوانین مربوط به وراثت هم با آنها مانند دو شخص کاملا مجزا برخورد می‌شود.

فقه شیعه در ایران پیشروترین فتاوی را در مورد تغییر جنسیت داشته و این موضوع حدود 3دهه پیش مطرح شده است. قوانین مربوط به تغییر جنسیت در ایران چه شرایطی دارند آقای مولازاده؟

ما در این حوزه هم خلأ داشتیم اما اخیرا در قانون حمایت از خانواده در مواد اول گفته شده است که این دسته از افراد برای این کار باید به دادگاه خانواده مراجعه کنند. از لحاظ پزشکی هم این افراد به دو نوع تقسیم می‌شوند. بخش اول ترانسکچوال‌ها هستند که وضعیت آنها معلول نقص ژنتیکی است که با جراحی هم تا حدودی از شرایط خود خارج می‌شوند. اما مورد دوم کسانی هستند که مشکل جسمی ندارند اما از لحاظ روحی مشکلاتی دارند که باید دوره‌های مشاوره و روانشناسی را طی کنند و طبق قانون باید این مراحل طی شود تا شناسنامه جدید برای آنها صادر شود. این موارد هم البته جزو تعرفه‌های بیمه نیستند و جراحی پیچیده‌یی هم دارند، هر چند تا بیمار به مرحله جراحی برسد حداقل باید دو سال هورمون درمانی روی او انجام شود و زیر نظر باشند و در مرحله آخر عمل تغییر جنسیت انجام شود. خوشبختانه فقه ما فقه پویاست و می‌شود در مورد مسائل روز بحث کرد و حتی در مورد رحم اجاره‌یی و تغییر جنسیت هم می‌توان از فقه کمک گرفت.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر