گروه اقتصاد اجتماعی
یوهان راکستروم استاد منابع طبیعی دانشگاه استکهلم پشت تریبون مجموعه خبری «تد» قرار گرفت و از محیط زیست گفت. به گفته وی انسان رفتار بیرحمانهیی با طبیعت داشته تا جایی که زمین را در مرحله خطر قرار داده است. اما او معتقد است که انسانها به مرحله آگاهی رسیده و در پی جبران هستند. گزارش «تعادل» از مهمترین بخشهای این سخنرانی را در زیر میخوانید.
این استاد منابع طبیعی میگوید: «ما در سیاره تحت سلطه بشر زندگی میکنیم و فشاری که از جنبههای مختلف بر این سیاره وارد میکنیم بیسابقه است. این خبر بدی است، اما نکته غافلگیرکننده این است که همزمان خبر خوبی نیز وجود دارد. به لطف علوم مختلف، ما در واقع نخستین نسلی هستیم که از عواقب کارهای خود مطلع شدهایم. کارهایی که این سیاره را در حمایت از پیشرفت جوامع بشری ضعیف و ناتوان میکند. خبر خوب این است که هشدارها به حدی جدی شده است که همه انسانها دریافتهاند که وقت تغییرات عظیم و زمان نوآوری، ایدهها و الگوهای جدید از راه رسیده است. در چند هزار سال گذشته جمعیت بشر از چند میلیون نفر به چند میلیارد نفر رسیده است. ما از تمدن میان رودان گذر کردهایم. در کشاورزی پیشرفت کردهایم. گیاهان و حیوانات را رام کردهایم و مسیری که میدانید را طی کردهایم تا به اینجا رسیدهایم.»
4 اهرم فشار بر زمین
به گفته وی مشکل اینجاست که در حال حاضر از چهار جهت به این سیاره فشار وارد میکنیم. مشکل اول طبیعتا رشد جمعیت است. مساله اصلی فقط تعداد انسانها نیست بلکه انصاف و تساوی حقوق هم هست. بیشتر اثرات مخرب زیست محیطی از طرف یک اقلیت ثروتمند از جمعیت هفت میلیاردی بشر به طبیعت تحمیل میشود. اقلیت بیست درصدی که مشتاق پیشرفت است و پیشرفت را حق خود میداند، فشار شدیدی را به سیاره زمین وارد میکند. مشکل بعدی تغییرات آب و هوایی است. تفسیرهای سیاسی از نمودارها و تحقیقات علمی باعث به وجود آمدن این باور شده است که میزان متوسط 445 پی پیام از گازهای گلخانهیی برای جلوگیری از گرم شدن دو درجهیی سیاره زمین تا پایان قرن حاضر کافی است. رویدادی که میتواند با آب کردن یخ قطبهای جنوب و شمال باعث شود آب دریاها و اقیانوسها 15متر بالا بیاید. سومین مشکل کاهش اکوسیستمها هستند. در طول تاریخ هرگز به اندازه 50سال گذشته شاهد از بین رفتن اکوسیستمها در سیاره نبودهایم. یکی از کاربردهای این اکوسیستمها تنظیم آب و هوای سیاره زمین است. آخرین مشکل غافلگیر شدن است. شواهد و نظریات گذشته نه چندان دور مبنی بر اینکه سیاره زمین بهطور خطی، قابل پیش
بینی و قابل کنترل رفتار میکند، به سرعت در حال نقض شدن هستند و البته این غافلگیری جهانی است، به این معنی که در همه مناطق سیاره زمین مردم کم و بیش تغییرات سریع در آب و هوا و اکوسیستمهای طبیعی را به چشم میبینند.
یوهان راکستروم در ادامه با ابراز تاسف از تغییرات غیر قابل بازگشت میگوید: در حقیقت شاید بتوان گفت که ما وارد دوره جدیدی از زمینشناسی شدهایم که انسان مهمترین عامل تغییردهنده چهره سیاره زمین است. شواهد این ادعا فراوانند. فقط نمودار مربوط به انتشار گاز کربن دی اکسید نیست که با شیب زیادی صعودی شده است، بلکه اگر نگاهی به نمودارهای مختلف بیندازیم این روند صعودی اکید را خواهیم دید. نمودارهایی مانند انتشار گازهای متان و اکسید نیتروژن، قطع درختان، ماهیگیری، انقراض گونهها، همه و همه رشد بیسابقهیی را تجربه میکنند. در نمودارها مشخص است که تمامی این اعداد و ارقام از دهه 50میلادی -10سال پس از جنگ جهانی دوم - روند رو به رشد خود را آغاز کردهاند. و امروز، در دهه دوم قرن 21 میلادی ارقام به حدی رشد کردهاند که وقت به وجود آوردن تغییر و نزولی کردن روند این نمودارها بیش از همیشه احساس میشود. اگر اقدامات در جهت کاهش این اعداد و ارقام صورت نگیرد در چند دهه آینده به جایی میرسیم که دیگر امکان بازگشت وجود ندارد. به عنوان مثال صخرههای مرجانی سخت یا هرماتیپیک، گونهیی مهم در کف دریاها که تحت فشار عواملی چون ماهیگیری بیش از حد، تغییرات آب و هوایی و توریسم، در حال از بین رفتن هستند و جای آنها را مرجانهای آهرماتیپیک میگیرند که به هیچ عنوان گونه مناسبی برای آن مناطق نیستند و اکوسیستم منطقه را به هم میریزند. مثال بعدی قطب شمال است که از تغییرات آب و هوایی بیشترین ضربه را میخورد. قطب شمال در حالی که به نظر پایدار میآمد ناگهان در سال 2007، با کاهش سی تا چهل درصدی سطح یخ در تابستان رو به رو شد که از عوارض آن میتوان به کم شدن تعداد خرسهای قطبی و خطر به زیر آب رفتن جزایر اشاره کرد. متاسفانه وقتی یک اکو سیستم به این شدت ضربه میخورد، دیگر قابل بازگشت نیست. سوال اینجاست که آیا اکثر اکوسیستمهایی که در ظاهر در حالت پایدار قرار دارند، به نقطه تغییر ناگهانی که در قطب شمال اتفاق افتاد نزدیک میشوند؟ شواهد نشان میدهند که جواب مثبت است. در واقع سیاره زمین وارد منطقه خطر شده است، اما جای خوشحالی دارد که ما انسانها در چند سال اخیر متوجه شدهایم که نحوه رفتار ما با سیاره مان بیش از آنچه فکر میکردیم بیرحمانه بوده است.