ترجمه: علی اسدی خمامی
عوارضی که برخی بیماریها، مانند سکته مغزی بهجا میگذارند، ممکن است باعث شود برخی بیماران حتی نتوانند چشمهای خود را حرکت بدهند. شاید فکر کنید که در این شرایط، فرد بیمار راهی جز وابستگی 100درصدی به فردی دیگر برای زنده ماندن ندارند، اما علم راهی برای این دسته از بیماران گشوده است: توسعه فناوریهای توانبخشی باعث شده است بیمارانی که پیش از این به واسطه شرایطشان زمینگیر بودند، بتوانند بدون وابستگی به دیگران به زندگی خود ادامه دهند.
بهعنوان مثال، دانشمند معروف، استیون هاوکینگ که از بیماری اسکلروز جانبی آمبوتروفیک رنج میبرد، به وسیله حرکتهای کوچک گونههایش ارتباط برقرار میکند. یکگیرنده مادون قرمز که بر عینک او نصب شده است، حرکات گونه او را شناسایی کرده و به او امکان ارتباط با کامپیوترش را میدهد. هاوکینگ با این کار نه تنها قادر است صحبت کند، بلکه میتواند در فعالیتهای مختلفی نیز شرکت داشته باشد. اما این تکنولوژی گران و کمیاب است و برای کسانی که حتی از کوچکترین حرکات نیز عاجزند کارایی ندارد. محققان بهتازگی برای رفع این مشکل نیز راهکاری یافتهاند.
ویلچری که مغز میراندش
به گزارش «تعادل» به نقل از پایگاه خبری اخبار پزشکی امروز (MNT) دانشمندان بهتازگی موفق به ساخت ویلچری شدند که با استفاده از فناوریهای غیرتهاجمی مانند موج نگاری مغز، از امواج مغزی فرد بیمار فرمان گرفته و به حرکت در میآید. فناوری موجنگاری مغزی یا EEG فعالیت مغزی را با استفاده از الکترودهایی که روی جمجمه وصل شده و به کامپیوتر متصلاند رصد میکند.
پیش از این، دانشمندان از سال2012 در تلاش بودند با کارگذاریگیرندهها درون جمجمه، توانایی ارتباط از طریق امواج مغزی را برای افراد ناتوان فراهم کنند.
دانشمندان برای دستیابی به این فناوری، از دو میمون کمک گرفتند. ابتدا در مغز این دو میمون صدهاگیرنده عصبی به باریکی مو کار گذاشته شد تا سیگنالهای مغزی آنها را دریافت و تحلیل کنند.
سپس میمونها را تمرین دادند که راه فرضی خود را به سمت یک هدف بگشایند. دانشمندان با دریافت سیگنالهای مغزی، توانستند آنها را به کدهای کامپیوتری ترجمه کنند که موتورهای یک ماشین مکانیکی را به حرکت میآورد. سپس از این کدها برای به حرکت درآوردن یک صندلی چرخدار
استفاده کردند.
اکنون، میمونها قادرند تنها با فکر کردن، صندلی چرخدار خود را به سمت هدفهای تعیین شده هدایت کنند و نه تنها جهت حرکت را تغییر داده، بلکه سرعت حرکت را تعیین کنند. همچنین دانشمندان متوجه شدند که مغز میمونها قادر است فاصله خود تا هدف را تشخیص دهد.
دانشمندان پس از موفقیت در این آزمایش، با ثبت مقادیر بیشتری از سیگنالهای عصبی، این فناوری را دقیقتر و کاربرپسندتر کنند و نهایتا برای ازمایش روی نمونه انسانی آماده سازند.
سلامتی که بهصرفه است
اما چرا گسترش این فناوریها تا این اندازه اهمیت دارد؟ شاید نخستین و مهمترین علت، حفظ و افزایش کیفیت زندگی افراد آسیب دیده باشد. ناتوانی جسمانی، جدای از آنکه فرد را از اعمال روزمره باز میدارد، منجر به بروز ناراحتیهای روحی و روانی نیز خواهد شد و هر دو این موارد، کیفیت زندگی فرد آسیب دیده را کاهش خواهد داد.
اما جدای از علل انسانی، اقتصاد نیز دانشمندان را به گسترش چنین فناوریهایی ترغیب میکند. افراد آسیب دیده، از آن جهت که برای انجام کارهای روزمره خود به سایر افراد وابستهاند، برای جامعه خود هزینه ایجاد میکنند. خلق و توسعه فناوریهایی که از درصد این وابستگیها میکاهد یا آنها را بهطور کامل برطرف میکند، میتواند تاثیر بسزایی در کاهش هزینههای اجتماعی، علیالخصوص هزینههای بخش سلامت داشته باشد.
از طرف دیگر، ناتوانی یک فرد بر اثر عوارض بیماریها، به معنای خارج شدن یک نیروی کار (که ممکن است با مهارت نیز باشد) از بازار کار است که این از دست رفتن سرمایه انسانی را معنا میدهد. فناوریهای نوین توانبخشی امکان بازگشت این افراد به جامعه و حتی بازار کار را فراهم میکند.
همچنین افرادی که از بدو تولد ناتوان بودهاند، به لطف این دست فناوریها میتوانند به انجام فعالیتهای عادی، کسب مهارت و ورود به بازار کار امیدوار باشند. سلامت نگاه داشتن افراد از منظر اقتصادی بهصرفه است و توسعه فناوریهای نوین در حوزه سلامت، میتواند به قدرتمند شدن اقتصاد یک جامعه منجر شود.