تابستان امسال و روزهای آرام تیر شاید اندک افرادی میاندیشیدند که قیمت نفت تا این اندازه کاهش یابد. در یکی از گفتوگوهایی که در ابتدای روند نزولی قیمتها با یکی از کارشناسان برجسته نفتی داشتم او رسیدن قیمت نفت به زیر «90» دلار را تقریبا محال میدانست؛ حالا اما شاهد این هستیم که تمام محالات رنگ و بوی واقعیت به خود گرفته است. واقعیتی که بسیاری آن را «هراسآور» تلقی میکنند. هراسی که برای دولت روحانی که با امیدهایی جدید روی کار آمده بود تقریبا «بدشانسی» تلقی میشود. ایران گرانترین نفت تاریخ خود را در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به فروش رساند و حالا قیمت نفتخام برنت به مرز 84دلار رسیده است. هر چند در روزهای اخیر نوسانات اندکی بر اثر افزایش آمار اشتغال در امریکا و همچنین افزایش آمار صادرات در چین در قیمت نفت رخ داد اما شواهد نشان میدهد تحلیل مسوول فروش نفت ایران که در گفتوگویی با روزنامه «تعادل» به آن اشاره کرد از تمام تحلیلها به واقعیت نزدیکتر است. قمصری به این اشاره میکرد که قیمت نفت در طول سالهای گذشته بهصورت «کاذب» بالا نگه داشته شده بود و حالا ارادههایی که تا این زمان به بالا بودن رای میدادند تصمیم دارند نفت را در دره سقوط رها کنند. ارادههایی که البته بعید نیست در این روند با ضررهایی نیز مواجه شوند، به همین سبب است که بسیاری وضع فعلی را یک قمار برای «امریکا» و «عربستان» تلقی میکنند. اما چه چیز میتواند کشورها را از این ضرر مصون کند؟ بدون شک تغییر پاشنه آشیل اقتصاد از نفت به سمت کالاهایی که هم ارزش افزوده و سودآوری بیشتری دارند و هم بازار آن به عوامل داخلی وابسته است مهمترین راهکار خواهد بود. کشورهای اوپک اغلب بهدلیل عدم توسعه یافتگی در این زمینه بهشدت آسیبپذیر هستند اما شاید اینبار بتوانند این «تهدید» را واقعا و در عمل به «فرصت» تبدیل کنند؛ تهدیدی که شاید سبب شود «نفت» دیگر عزیز دردانه تمام اقتصادهای جهان سومی نباشد.