عذرخواهی اردوغان از پوتین، تنها یک عذرخواهی ساده دیپلماتیک نبوده است. این عذرخواهی شاید پایهگذار نظمی جدید در مدیریت و معادلات حوزه انرژی در منطقه و بالطبع بر جهان باشد. از دیدگاه ایرینا اسلاو، تحلیلگر پایگاه خبری اویل پرایس این عذرخواهی در کنار موضع ایران و روسیه در قبال کودتای ترکیه و اتحاد این سه کشور در زمینه بحران سوریه توانسته است این 3 کشور که هر یک در زمینه انرژی وزنهیی با اهمیت به حساب میآید را به یکدیگر نزدیک کرده و حلقه جدید اتحاد انرژی در میان آنان شکل دهد. روسیه ذخایر عظیم نفت و گاز در اختیار دارد، ترکیه داراییهایی به اهمیت خطوط لوله و تنگه بسفر که حجم زیادی از نفت دنیا روزانه از آن تبادل میشود و ایران نیز از دیدگاه اسلاو، دارای ذخایر عظیم نفت و گاز و در کنار آن جاهطلبی برای تبدیل شدن به مهره مهمتر منطقه در مسائل انرژی است. کنار هم قرار گرفتن این عوامل توانسته است مثلثی از این سه کشور را به وجود بیاورد.
ایرینا اسلاو که سابقه یک دهه نوشتار و تحلیل در حوزه نفت و گاز را دارد، مینویسد: قطب جدیدی در خاورمیانه در حال شکل گرفتن است. این قطب توانایی ایجاد نقشی دگرگونکننده در این منطقه را دارد. دگرگونیای که تعادل فعلی با عمر طولانیاش را دستپاچه خواهد کرد. آنکارا بابت تیراندازی سال گذشته از مسکو عذرخواهی کرده است؛ ایران و روسیه هر دو کودتای ترکیه را محکوم کردند و حالا 3 کشور در حال مذاکره برای «همکاری مشترک» در زمینه حل بحران سوریه هستند. این اتحادی قدرتمند از دو کشور عمده نفتخیز و یک کشور است که خود را به عنوان یکی از مهمترین مراکز تبادل انرژی در دنیا میبیند.
چرخش ترکیه به سمت مسکو از دیدگاه بسیاری، نوعی واکنش احساسی یا ژست عاطفی در مقابل این دیدگاه آنکارا بوده است که امریکا را در کودتا علیه اردوغان مقصر میداند. مقامات ترک بر این باور هستند که فتحالله گولن محقق تبعیدی این کشور که اکنون در امریکا به سر میبرد، عامل اصلی کودتا بوده است.
البته برخی کارشناسان ترک بر این باور هستند که گرم شدن روابط آنکارا-مسکو (و تهران) و از طرفی سرد کردن روابط ترکیه با اروپا و ایالات متحده، استراتژیای بهشدت فکر شده است.
خشم ترکیه نسبت به اروپا نکته جدیدی نیست. اردوغان تاکنون مواضع منفی خود نسبت به نیازهای ترکیه در زمینه پیوستن به اتحادیه اروپا را پنهان نکرده است و همچنین در زمینه سیاستهای این اتحادیه در قبال مهاجران نیز مخالفتهایی دارد. اردوغان از همین ادبیات ضد غرب خود، برای طرح جریان «دوباره، ترکیهیی بزرگ» بهره برده است. او پیش از این در زمینه منحرف کردن افکار عمومی از ماجرای دیدگاه پولشویی پسرش در ایتالیا نیز از همین روش استفاده کرده است. ترکیه همین حالا نیز گامهایی را برای جداسازی خود از حلقه اتحاد سابق برداشته است؛ پاکسازی ارتش از افسران نزدیک به ناتو یکی از مهمترین این اقدامها بوده است. گام دوم اما مذاکره با موسکو و تهران در طیف وسیعی از موضوعات از جمله سوریه است. در ماه ژوئن ترکیه و روسیه، مذاکرات خود درباره پروژه ترکیش استریم که روزانه 63 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را جابهجا خواهد کرد، از سر گرفتند. با فعالیت مشترک ترکیه و روسیه، دست اروپا در زمینه کاهش وابستگی انرژی خود به کشورهای این منطقه که علاقه چندانی به ادامه یافتن آن ندارد، بستهتر خواهد شد. روسیه نفت و گاز فراوان دارد و ترکیه نیز خطوط لوله و تنگه بسفر را در اختیار دارد که روزانه 3درصد از نفت خام صادراتی جهان را جابهجا میکند. ایران نیز با ذخایر عظیم نفت و گاز و ارادهیی مشابه ترکیه برای چشمپوشی از اختلافات بر سر بشار اسد، به این معادله اضافه میشود. این جملات در کنار یکدیگر، تصویری جدید از خاورمیانه ارائه میکنند. تصویری که در آن عربستان سعودی (و متحد منافع استراتژیک آن امریکا) دیگر تنها صدای تعیینکننده در منطقه خاورمیانه نخواهند بود. تبدیل شدن این تصویر که شاید هنوز چندان مهر و موم نشده باشد، به یک واقعیت جدید در منطقه خاورمیانه، میتواند مسائل بسیار زیادی را با خود به همراه داشته باشد.