هادی خانیکی
رییس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات
نگرانی من باقی است. من از سوی انجمن مطالعات فرهنگی چند مبحث مطرح میکنم. طبیعتا از مبحث فرهنگ مطرح میکنم. نخستین پیشفرضی که ما داریم، این است که اساسا درجامعه ایرانی درباره گفتوگو مانع داریم تا ضرورت نیابد درباره آن گفتوگو نمیکنیم. از سالهای سال جامعه ایران جامعه کم آبی بوده فقط یک تحلیل در سالهای خیلی دور ایران را پر آب دانسته است. اینها کاستیهای ما را نشان میدهد که وقتی آسیب را دیدیم نسبت به آن حساس شدیم، کم آبی با وجود قدمت تنها در یکی دو سال گذشته دیده شده است. نکته بعدی انتقادی به اصحاب رسانه است، روزنامهنگاری کنشگر که تنها یک مصرفکننده صرف تولیدات رسمی نیست در این میان نقش مهمی ایفا میکند. رسانهها از طریق ایجاد کمپینها و مشارکتهای جمعی در این حوزه باید به کمک دولت و نهاد جامعه بشتابند. مساله بعدی عجین بودن آب با فرهنگ و ادبیات و آیین ما در کشور است. از گذشته و درکنار خلیجفارس آب وارد افسانهها شده و نقشی که آب در ادبیات کهن و اشعار ما بازی میکند درکمتر فرهنگی دیده میشود، اکنون به بازتعریف این نقش در ادبیات و فرهنگ کنونی کشور احتیاج داریم. در اینجا نقش رسانهها نقشی مهم و تاثیرگذار
خواهد بود. اینجاست که مدل دولت فعال و شهروند منفعل باید تغییر کند و کنشگری شهروند باید این وضعیت که متخصصان جدا از جامعه تصمیمگیری کنند را تغییر دهد.
اما درکنار تمام این کاستیها نقطه روشنی نیز وجود دارد؛ که آب اکنون به عنوان موضوعی جدی وارد شبکههای اجتماعی و نهادهای مدنی شده است. افرادی داوطلبانه در این شبکهها به آب موضوعیت بخشیدند و حضور این افراد برخی شکافها میان دولت و نهادهای مدنی را پر کرده است. ما در برگزاری این نشستها بر آنیم که از صداهای ناشنیده در این زمینه یاری بطلبیم. اکنون بحران آب به شکلی است که همه باید مانند مساله آلودگی هوا کنار هم حرکت کنیم و با هم به نتایج برسیم تا اینکه یک مساله و راهحل تلفیقی از اجتماعی و فنی و فرهنگی پیدا کنیم و ببینیم ابعاد آن تا کجا میرود؟ اکنون این فرصتی تاریخی برای گفتوگو بر سر مساله آب است که باید از آن استفاده کنیم. برداشت ما این است که ما اکنون راهحلی آماده برای عرضه نداریم اما در این نشستها به مساله رسیدگی خواهیم کرد. شرط استفاده از درمان جدی برای بحران آب این است به این نتیجه برسیم که با مسالهیی جدی مواجه هستیم. اکنون زمان «همایش درمانی» به پایان رسیده است. نمیتوانیم همهچیز را با همایش و تحقیقاتی که معلوم نیست نتیجه آن به کجا میرسد، حل کنیم. «باید گفتوگو کنیم.»