بروکرات استراتژیست

۱۳۹۳/۱۲/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۸۳۵


تنها وزیر راه و شهرسازی نیست؛ عقبه‌اش را که نگاه کنید می‌بینید او اگرچه در دوره‌یی وزارت مسکن را هم به عهده داشته اما انگار نباید در قاب و قالب یک وزیر آن هم در وزارتخانه‌یی لبریز از کارهای اجرایی و درگیری‌های اداری بگنجد.

جوانی که در دهه سوم زندگی‌اش معاون سیاسی- امنیتی انتظامی وزارت کشور ناطق‌نوری می‌شود حتما بن‌مایه سیاسی‌اش را داشته که مهم‌ترین معاونت سیاسی‌ترین وزارتخانه را در دستش بگذارند.

او از همان جوانی جایی رفت که مدیر استراتژیست بخواهد نه مدیر میدانی. نشست و برخاست‌های بعدی‌اش با احمد پورنجاتی و عباد که بعدها شد علی ربیعی نشان می‌دهد او بی‌میل نبوده تا در حوزه امنیت و سیاست، زیست مدیریتی خود را پی بگیرد. به همین دلیل هم دکترایش را در رشته اقتصاد سیاسی می‌گیرد. او البته راه پورنجاتی و عباد را در ورود به ساختار وزارت اطلاعات در پی نمی‌گیرد اما رفاقت و نشست و برخاستش با امنیتی‌ها ادامه

می‌یابد.

اگرچه امروز شاید نگاه به مهره‌های امنیتی آمیخته با مسائلی باشد اما اگر نام امنیتی‌های آن دوره را کنار هم بگذاریم می‌بینیم که امروز هر کدام تئوریسین حوزه تخصصی خود هستند: سعید حجاریان، عباس عبدی، احمد پورنجاتی و البته محسن امین‌زاده همه از امنیتی‌های دوران جنگ هستند.

آخوندی هم همان راه را رفت اما در اقتصاد. ذهن طبقه‌بندی‌شده‌اش را خرج تئوری‌های اقتصاد سیاسی کرد اما نخواست به بدنه دولت وارد شود.

برعکس تمام چهره‌هایی که بالاتر نام‌شان رفت او در دولت اصلاحات مطالعه کرد و وارد حوزه اجرا نشد. کاری که اگر می‌خواست انجامش دهد خیلی ساده بود.

همان‌طور که روزی که او دست احمد پورنجاتی را در دست ناطق‌نوری می‌گذاشت می‌شد تصور کرد که حالا پورنجاتی مشاور رییس‌جمهور رفاقت را جبران کند و دست او را در دست خاتمی بگذارد.

چه بسا پیشنهادهایی از این دست هم به او رسیده و رد کرده باشد.

4سال اول دولت احمدی‌نژاد، او هم مانند بسیاری از منتقدان و مخالفان سیاسی رییس جدید دولت کمتر سخن گفت و فعالیت کرد اما در آستانه انتخابات سال88 یک‌بار دیگر به عرصه سیاست بازگشت و در ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها نقش منحصربه‌فردی را بازی کرد .

پس از انتخابات 88 فضا به گونه‌یی پیش رفت که آخوندی هم خانه‌نشین شد. جایی بیرون از تهران در خانه‌یی آرام؛ سرخورده شد یا قید فعالیت اجتماعی و سیاسی را زد؟! هر چه بود به داستان‌نویسی و کتاب خواندن روزگار گذراند تا اینکه او هم مانند بسیاری از فعالان سیاسی ایران در خرداد 92 غافلگیر شد. حسن روحانی در ائتلافی منحصربه‌فرد بدل به کاندیدای اصلاح‌طلبان شد و پشتوانه رای اصلاح به حساب روحانی واریز شد.

روحانی که رییس‌جمهور شد برای وزارت راه و شهرسازی روی نام عباس آخوندی تمرکز کرد.

عباس آخوندی از آن دست مدیرانی است که ترجیح می‌دهد به جای عملیات میدانی در اتاقش بنشیند و استراتژی مواجهه با مشکل را تدوین کند. شاید این ذهنیت را از همان معاونت سیاسی- امنیتی انتظامی وزارت کشور یا از نشست و برخاست با امنیتی‌های دهه 60 به دست آورده و حفظ کرده است.

هر چه هست او برای وزراتخانه‌یی با حجم درگیری‌ها و چالش‌های روزمره وزارت راه و شهرسازی بزرگ است.

نگاه به سخنرانی‌هایش کنید: انتقاد از منابع سمی بانک‌ها، نظام مالی ایران، خصوصی‌سازی و موضوعاتی از این دست دغدغه‌های امروز وزیری است که خود را مدیر توسعه‌یی می‌داند.

حق هم دارد. تا زمانی که نظام مالی و بانکی کشور سامان نیابد، خصوصی‌سازی به شکل درستش اجرا نشود و منابع بانکی عادلانه و منصفانه توزیع نشود نمی‌توان امیدوار بود گره‌های کور مسکن و حمل و نقل هم باز شود.

سال‌94 برای عباس آخوندی سال سختی است. وزارتخانه‌یی با انبوه پروژه‌های متوقف‌شده، نمایندگان مجلسی با انبوه درخواست‌های شخصی و محلی، ناوگان هوایی فرسوده که هر لحظه می‌تواند یک فاجعه تمام‌عیار به بار بیاورد و البته تامین مسکن مردمی که حالا دیگر مطمئن هستند بخش قابل توجهی از آنچه تورم بر سرشان آورده تقصیر مسکن مهر است.

مدیر توسعه‌یی دولت روحانی سال سختی را پیش رو دارد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر