چه کسانی شایسته ورود به اتاق بازرگانی هستند

۱۳۹۳/۰۸/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۸۶۱۷

یکی از ویژگی‌های مهم اعتقاد به کار گروهی است. البته مشکل آن است که در شعار می‌گوییم ولی درجمع نمی‌پذیریم هرکدام یک رای داریم و باید به‌نظر جمع احترام بگذاریم. به همین دلیل انحصار ایجاد می‌شود و می‌بینیم بعضی جاها یک فرد 20سال رییس است و اگر قرار است تشکل یا سندیکایی ایجاد شود، می‌خواهد همان شکلی که دوست دارد باشد

درباره اتاق چابک این واژه در دولت و بخش خصوصی فرق می‌کند. وقتی به‌دولت می‌گوییم باید بدنه را کوچک کنی و چابک شوی به‌دلیل سنگینی آن و جذب و بلع بودجه زیاد آن است. اما در اتاق بحث بر سر کوچک‌سازی اتاق نیست. من معتقد هستم که بدنه اتاق نسبت به‌حجم اقتصاد این مملکت که حدودا بیستم است کوچک است

ادامه از صفحه 5

تعادل: در دوره قبل وعده‌های زیادی داده شد که بسیاری عمل نشد. برداشت من این است که مشکل از وعده‌هایی بود که بدون در نظر گرفتن شرایط آن روز داده شد. امروز اتاق بازرگانی شرایط متفاوتی از نظر برنامه‌های دولت، شرایط اقتصادی و اجتماعی نسبت به 4سال پیش دارد. اتاق ایده‌آل در این دوره از جنبه‌های مختلف مانند هیات نمایندگان و هیات رییسه، وضعیت تشکل‌ها و ارتباط با دولت از طریق شورای گفت‌وگو و کمیته ماده 76 چگونه باید باشد؟

ابراهیم جمیلی: اینکه وعده‌ها عمل نشده است برمی‌گردد به اینکه متاسفانه شاهد این بودیم که حضور در انتخابات بر اساس مانیفست گروه‌ها نبود و وعده‌های داده شده بیشتر فردی بوده است. اگر نگاه کنیم تعداد کسانی که کاندیدا شدند اداره اتاق تفاوت‌های زیادی داشت. مشکل آنجا بود که خودمان هنوز نقش اتاق را نمی‌دانیم که چقدر باید موثر باشد. قانون و آیین‌نامه‌های اتاق را قبل از شرکت در انتخابات نمی‌شناسیم. مثلا اتاق را آنقدر بالا می‌بریم که نام آن را پارلمان بخش‌خصوصی می‌گذاریم در حالی که مصوبات این پارلمان هیچ قدرت اجرایی ندارد. من در مصاحبه‌ام با «تعادل» گفتم که پارلمان بخش‌خصوصی نیستیم. شاید پارلمان مشورتی باشیم ولی مصوبات کمیسیون‌های اتاق چه می‌شود؟ اگر بررسی کنیم می‌بینیم اکثر مصوبات کمیسیون‌ها می‌آید به هیات رییسه و بایکوت شده است. کدام مصوبه کمیسیون به صحن هیات نمایندگان مطرح و به رای گذاشته شده که خروجی اتاق شود؟ اتاق رشد کرده اما به اندازه نیاز نبوده است. اتاق نسبت به دوره‌های قبل تفاوت زیادی کرده است. همین که اتاق تهران مستقل شد به خاطر افکار جدید بود. رقابت‌هایی که به وجود آمد تاثیر مثبت گذاشت. یک جاهایی اثرات سویی داشت اما نگاه به اتاق بهتر شد و همین موفقیت است. ما نباید نقش تخریبی داشته باشیم. مثلا می‌گوییم حضور دولتی‌ها در اتاق خوب است یا بد. مثل این است که می‌گوییم نفت مایه بدبختی ما شده است. نفت مایه بدبختی نیست، ما بلد نیستیم از نفت و منابع‌مان درست استفاده کنیم. حضور دولتی‌ها اگر درست استفاده شود موقعیتی برای اتاق است. درست است که 85‌درصد اقتصاد کشور دست دولت است اما 85‌درصد دارندگان دولتی نیستند و بیش از 85‌درصد دارندگان کارت بازرگانی بخش‌خصوصی هستند. دولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها در اقلیت قرار دارند. پس این حق بخش‌خصوصی است که در اتاق رای بیشتری داشته باشد.

حمیدرضا صالحی: پرانتزی داشته باشم که در اتاق تهران در دولت قبل افراد دولتی که در هیات نمایندگان بودند و مصوبات هیات نمایندگان را وتو می‌کردند. همان یک دولتی در هیات رییسه اتاق تهران مصوبات هیات نمایندگان را در هیات رییسه وتو می‌کرد. حضور و مشارکت دولتی‌ها خوب است اما وقتی رای بخش‌خصوصی را لغو می‌کنند چه می‌گویید؟

احمد پورفلاح: آقای جمیلی می‌گویند ما نحوه تعامل لازم با دولتی‌ها را پیدا نکرده‌ایم و گاهی اجازه می‌دهیم یک دوست دولتی در یک هیات رییسه 5‌نفره می‌آید و کل مصوبات را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این ضعف و ناهماهنگی ما است نه مشکل حضور دولتی‌ها. آنها خیلی وقت‌ها از ما هم پشتیبانی کرده‌اند اما گاهی به دلایل شخصی یا جناحی وام‌دار دولتی‌ها می‌شویم و همین باعث می‌شود که گاهی در مقابل مواضع دولت‌سالارانه سکوت می‌کنیم. این وام‌دار شدن به همه اتاق آسیب می‌زند.

ابراهیم جمیلی: خواسته‌ها باید از دولت مشخص باشد. ما شورای گفت‌وگو راه می‌اندازیم و در قانون می‌آوریم که هر 15روز باید تشکیل شود. بعد خود اتاق چون می‌بیند که نمی‌تواند به‌جای هر 15روز، ماهی یک‌بار شورای گفت‌وگو را تشکیل می‌دهد. در واقع خود اتاق دارد قانون را زیرپا می‌گذارد. ما باید سالی 24بار شورای گفت‌وگو را تشکیل می‌دادیم که سالی 12بار تشکیل داده‌ایم. باید به منافع ملی فکر کنیم. خط قرمز ما منافع ملی باشد. گروه‌هایی که در اتاق هستند چپ و راست نیستند که یکی فکر کند دولت باید تقویت شود و دیگر بگوید بخش خصوصی. همه می‌گویند بخش خصوصی. فقط درباره راهکارها تفاوت داریم. ما صحبت از اتاق چابک می‌کنیم ولی همانطور که آقای صالحی گفتند وقتی می‌خواهیم از یک طبقه نامه‌یی الکترونیکی به طبقه دیگری برود 6 ماه به‌طول می‌انجامد. آیا یک کلیک کردن یا تصمیم‌گیری نیاز به 6 ماه زمان دارد؟ ما اگر می‌خواهیم انتقاد کنیم باید بگوییم در اتاق بخش‌خصوصی نتوانسته نیروهایی را تربیت کند که نیاز به بازنشستگان دولت نداشته باشد. اتاق نباید سالن انتظار بازنشستگان دولت بشود. ما اتاقی را می‌خواهیم که بتواند نیرویی را تربیت کند که این نیرو بتواند در اداره کشور و بخش خصوصی نقش موثر داشته باشد. در چارچوب مدیریت‌های درون اتاق، باید به کارکنان بها دهیم. اگر می‌خواهیم مدیر بیاوریم از کارکنان استفاده کنیم. وقتی که مدیران اتاق از دوره‌های قبل از خارج اتاق می‌آیند مطمئن باشید بدنه کارشناسی اتاق انگیزه لازم را پیدا نمی‌کند. اتاق نیاز به‌تربیت مدیران قوی برای خود، بخش خصوصی و دولت دارد. الان که دولت می‌گوید آماده همکاری هستم چند نیرو داریم که برود در دولت مسوولیت بگیرد و تفکر بخش خصوصی را در آنجا ایجاد کند. اتاق باید زمینه‌ساز حضور بخش‌خصوصی در مجلس باشد. تا زمانی که 20نماینده بخش خصوصی در مجلس نداشته باشیم که قوانین را بر اساس منافع بخش خصوصی تنظیم کند اتاق به‌رسالت خود عمل نکرده است. حضور در مراکز تصمیم‌گیری یکی از وظایف اتاق است.

احمد پورفلاح: به‌نظر من اگر به همدلی و یک لیست مشترک از همه گروه‌ها می‌رسیدیم نشانه رشد و بلوغ فکری ما بود. فارغ از رنگ‌ها و گروه‌ها باید فعالان تاثیرگذار روانه اتاق شوند. واقعیت این است که بعد از انتخابات اکثر افراد فراموش می‌کنیم که از چه کریدوری به اتاق آمده‌ایم. من خودم می‌دیدم تفکرم به بعضی از افراد از گروه‌های دیگر نزدیک‌تر است نسبت به افرادی که با قایق ما به اتاق وارد شدند. مشکل جایی است که برخی افراد وزن‌دار در اقتصاد اصلا در اتاق حضور ندارند. باید فضایی باز شود که حداقل نیمی از اتاق را در اختیار نیروهای جدید گذاشت؛ اعم از جوان، میانسال و عصا به‌دست. درباره اتاق چابک این واژه در دولت و بخش خصوصی فرق می‌کند. وقتی به‌دولت می‌گوییم باید بدنه را کوچک کنی و چابک شوی به‌دلیل سنگینی آن و جذب و بلع بودجه زیاد آن است. اما در اتاق بحث بر سر کوچک‌سازی اتاق نیست. من معتقد هستم که بدنه اتاق نسبت به‌حجم اقتصاد این مملکت که حدودا بیستم است کوچک است. ما در اتاق چهره‌های توانمند و کارا می‌خواهیم.

یک‌سری کارشناس و مشاور براساس شایستگی انتخاب شوند و نه بر اساس خط و ربط‌ها و هر کس که می‌آید یک مینی‌بوس با خودش بیاورد و وقتی می‌رود کسان دیگری بیایند. همانطور که آقای جمیلی اشاره کردند از پتانسیل نیروهای اتاق درست استفاده نمی‌شود. ما گاهی شاهد آن هستیم که برای نیروهای قدیمی اتاق یک سقف تعیین شده است و اجازه رشد بیش از آن به آنان داده نمی‌شود. ما هر روز مواجه می‌شویم با چهره‌های جدید و مدیران جدید اتاق که توجیه نمی‌شوند که جایگاه هیات نمایندگان چیست. گاهی برخوردها به‌صورتی است که انگار ما کارمند آنها هستیم و جوری رفتار می‌کنند انگار ما مثل عده‌یی سرباز در پاسدارخانه نشسته‌ایم و آنها دستور می‌دهند که ما چه کار کنیم. بخشی از اعتراض‌ها این است که نیروهایی را می‌آورید بر مبنای سطح هیات نمایندگان آنها را توجیه کنید که باید دیدگاه هیات نمایندگان را اجرا کنید نه آنکه خط دهید و هیات نمایندگان مطرح شود. درباره شورای گفت‌وگو به‌عنوان یک عضو آن می‌گویم در آن شورا نمایندگان بخش خصوصی حرف‌های خود را بدون ملاحظه زده‌اند. حتی اعتراض نسبت به‌حضور پیدا نکردن برخی وزرا پیشنهاد شد و این سیاست را در پیش گرفتیم که اگر وزیری نمی‌آید در دفتر وی جلسه بگذاریم. اما به‌هر حال شورای گفت‌وگو یک هسته جوان است و برای دولتی که در طول چند دهه بخش خصوصی را نمی‌دید و حرف آنها را نمی‌شنید امروز شاهد آن است که بخش خصوصی هم‌عرض وی می‌نشیند با دولتی‌ها و مجلسی‌ها بحث می‌کند. این موضوع طول می‌کشد تا آنها بپذیرند. اما وقتی در کمیسیون‌ها و هیات نمایندگان ضعف داریم و کارها کند است طبیعی خواهد بود در شورای گفت‌وگو که نهادی کلان‌تر و با حضور نهادهای بسیار بیشتری است کارها کندتر پیش برود. با این وجود شورای گفت‌وگو نباید تضعیف شود. شاید این شورا بزرگ‌ترین دستاورد بخش خصوصی باشد و نباید آن را تضعیف کنیم بلکه باید در مسیر تکامل آن حرکت کنیم.

من به‌عنوان یک عضو نسبتا قدیمی اتاق بازرگانی معتقد هستم که اتاق باید در برگیرنده فعالان مطرح و قوی بخش اقتصاد باشد. آدم‌های ضعیف اتاقی ضعیف ایجاد می‌کنند. اتاق باید ارتباط قوی و تنگاتنگ با سایر نهادها و تشکل‌های بخش خصوصی داشته باشد و مقبولیت مورد انتظار بین آنها را ایجاد کند. امروز می‌بینیم که اتاق تعاون، اتاق اصناف و خانه صنعت هر کدام بخشی از بخش خصوصی را اداره می‌کنند ولی گاهی با زاویه زیاد از یکدیگر حرکت می‌کنند. اگر تفکری قالب شود که مدیریت این نهادها همسو شود وزن زیادی به بخش خصوصی می‌دهند و در نهایت در مقابل دولت و مجلس اعتبار زیادی پیدا می‌کنند. تشکل‌های مختلف مثل خانه اقتصاد ایران و انجمن مدیران صنایع باید هم جهت حرکت کنند. هیات رییسه اتاق‌ها باید بعد از انتخاب فراموش کنند که منتخب کدام جناح هستند که به آنها رای داده‌اند بلکه باید براساس خرد جمعی حرکت کنند. این دیدگاه باید در بخش خصوصی فراموش شود که فراموش کنند از کدام جناح آمده‌اند. استخدام‌های اتاق باید براساس نیازهای واقعی و به دور از خط و ربط‌ها باشد. نباید گروهی بیاید و آدم‌های خودش را بیاورد بلکه کسانی که برای آنها هزینه شده باید مورد استفاده قرار گیرند. در اتاق گاهی ما دلیل رفتن یک مدیر را متوجه نمی‌شویم در حالی که من عضو هیات نمایندگان حق دارم بدانم چرا فلان فرد آمد و چرا فلان فرد نیامد. باید از کارشناسان نخبه استفاده کرد و نه از وا‌زدگان سازمان‌های مختلف. هیات نمایندگان نباید فراموش کند که منتخب فعالان اقتصادی است و پس از انتخاب و چاپ کارت ویزیت ایفای تعهد و مسوولیت‌ها را فراموش نکنند. بعضی چهار خط در میان هم در جلسات اتاق شرکت نمی‌کنند که این خیانت به میثاق نمایندگی است. باید اتاق در حدی برسد که در سطح بین‌الملل تاثیرگذار باشد. در مساله تحریم‌ها اتاق می‌توانست نقش پررنگ‌تری ایفا کند. ما از بعضی ظرفیت‌ها اصلا استفاده نکردیم. اتاق‌های مشترک که مشروعیت خود را از اتاق بازرگانی گرفته‌اند گاهی به‌عنوان ناتنی‌ها اصلا به بازی گرفته نمی‌شوند. ضرورت نمایندگان دولت در اتاق بازرگانی تهران و به‌تبع آن ایران قابل لمس است اما اینکه 20‌ نفر از یک وزارتخانه بیایند قابل بحث است. چون بخش خصوصی مرتبط با همه وزارتخانه‌ها است باید از تمام سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها در اتاق حضور داشته باشند. مثلا نماینده بانک مرکزی چرا نباید در اتاق باشد. الان نهادهایی چون نفت و انرژی، مخابرات، وزارت کار و تامین اجتماعی حضور ندارند.

ابراهیم جمیلی: من ایرادی به این صحبت دارم. اگر قرار است نمایندگان از سازمان‌های مختلف دولتی بیایند چه اتفاقی می‌افتد. ما باید راهی بیابیم که از این جلسات هیات نمایندگان خروجی مطلوبی داشته باشیم. حضورنمایندگان دولت بیش از آنچه در هیات نمایندگان مورد نیاز باشد درکمیسیون‌ها لازم است. در جایی مثل اتاق تهران یک‌سوم هیات نمایندگان دولتی است که تاثیر بسزایی دارد ولی در اتاق ایران خیلی تعداد 20نفر دولتی‌ها اثرگذار نیست. ما باید ترتیبی اتخاذ کنیم که از این دولتی‌ها بهتر استفاده کنیم. این مدیران در دولت بسیار گرفتار هستند و باید بهینه از آنها استفاده کنیم. اتاق پویا، اتاقی است که از جلسات خود خروجی مطلوب داشته باشد و این خروجی مطلوب باید در اقتصاد ایران دیده شود. در اتاق ایران یکی از جاهایی که کمتر درباره‌اش صحبت می‌شود، امور بین‌الملل اتاق است. 70درصد از کار اتاق ایران مربوط به اموربین‌الملل است. ما می‌توانستیم در تحریم‌ها، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و بسیاری از موارد از امور بین‌الملل و امکانات اتاق‌های بازرگانی کشورهای دیگر استفاده کنیم. فقط نق زدن، کاری را درست نمی‌کند.

حمیدرضا صالحی: برای رسیدن به نکاتی که آقای جمیلی اشاره کردند و واقعا درد اتاق بازرگانی است باید بحث را اجرایی‌تر کنیم. ساختار اتاق و حتی تشکل‌های ما یک مشکل اساسی دارد. در این تشکل‌ها ساختار سیاست‌گذاری و ساختار اجرایی با یکدیگر ادغام شده است. یعنی یک عضو هیات رییسه که وظیفه‌اش فکرکردن و سیاست‌گذاری است در کارهای اجرایی قرارمی‌گیرد. مثلا در هیات رییسه فعلی بعضی کارهای اجرایی می‌کنند که وظیفه دبیرکل است. دبیرکل مثل مدیرعاملی است که باید سیاست‌های هیات رییسه را به‌خوبی اجرایی کند. باید پایش شود که دبیرکل این سیاست‌ها را چقدر موفق اجرا می‌کند و اگر نکرد، تعویضش کنند. اما در اتاق ما و تشکل‌های ما همه‌چیز با یکدیگر ادغام شده است. هیات رییسه 7صبح تا آخر شب کارهای اتاق را انجام می‌دهد و اصولا کسب وکارهای خود را تعطیل کرده‌اند. ولی اینقدر نیاز و تقاضا در اتاق است که کافی نیست. برای این موضوع لازم است، شأن مصوبات کمیسیون‌ها را در حد شأن مصوبات هیات رییسه بالا ببریم. مثلا اگر مصوبه‌یی درکمیسیون به رای گذاشته و تصویب می‌شود باید به هیات نمایندگان بیاید و اگر تصویب شد با یک صدا بیرون رود. ولی مثلا درباره موضوعی مثل نرخ ارز همیشه چند صدا داشتیم و دولت ما را جدی نمی‌گرفت و می‌گفت باید اول حرف خودتان را یکی کنید. متاسفانه برخی در هیات نمایندگان به‌جای رسیدگی به مسایل ملی به مسایل بنگاهی خود می‌پردازند. ما کار نکرده زیاد داریم. خیلی از تشکل‌ها دبیر ندارند و کارهای دبیر را همان منشی انجام می‌دهد. اینها دردهایی است که می‌توانیم حل کنیم.

رابطه اتاق و دولت وقتی اتاق وزن خود را بالا ببرد درست می‌شود. برای بازتعریف رابطه خودمان با بخش خصوصی نیاز به بازتعریف خودمان داریم. واقعا باید مصوبات ارزشمند در هیات نمایندگان بررسی شود و بعد از آن هزینه کنیم تا حداقل یکی اجرا شود. اصولا پولی که دراتاق می‌آید برای این است که به اهدافمان برسیم. اعضا حق عضویت می‌دهند که ما بتوانیم حق آنها را بگیریم. برای مثال در موضوع خسارت دیرکرد چندین سال به پیمانکاران خسارت وارد شد. گرفتن این حق شرعی کار سختی نبود و با وکیل گرفتن امکان گرفتن این حق از طریق مجلس بود. اما این کار را نکردیم. 8 سال پول فعالان دیر داده شد و درعوض فعالان اقتصادی به بانک‌ها جریمه دادند، ممنوع‌الخروج شدند و زندگی آنها نابود شد. نمی‌گویم هیچ کاری انجام نشد. همیشه این بحث درجلسات و شورای گفت‌وگو مطرح شد اما به نتیجه‌یی نرسید. در مقابل ما امکانات خوبی داریم. قانون بهبود مستمر فضای کسب وکار واقعا امکانات خوبی به ما داده است.

احمدپورفلاح: مشکل دیگر مساله فقدان آمار هم باید بگویم دردوره سوم هیات نمایندگان من پیشنهاد یک مرکز آمار مستقل را مطرح کردم. در آن زمان گفتم نه اینکه به آمار بانک مرکزی و مرکز آمار بی‌اعتماد باشیم ولی گاهی از زوایایی آمار دیده می‌شود که به درد ما نمی‌خورد. مشکل دیگر این است که آمارها با تاخیر است و به ما هم برخی آمارها را نمی‌دهند. به همین دلیل پیشنهاد ما این است که یک مرکز آماری مستقل در اتاق تشکیل شود. امروز ما می‌توانیم خودمان آمار را پیگیری کنیم. درباره اموربین‌الملل در آخرین روزهای آقای نهاوندیان گفتند، کمک کنید که اتاق‌های مشترک در بحث تحریم تاثیر بگذارند و من جواب دادم این یک جاده دو طرفه است و نیاز داریم که اتاق هم ما را جدی کند و به بازی بگیرد. برای نخستین‌بار ما به‌صورت محدود از روسای برخی اتاق‌های مشترک استفاده می‌کنیم و هسته‌یی را تشکیل دادیم که به اموربین‌الملل کمک کند. برای نخستین‌بار برای اتاق‌های بین‌الملل بودجه گذاشته‌اند.

من درجلسه بودجه مطرح کردم که اتاق‌های بین‌الملل بخشی از اتاق است و در عین حال به‌خاطر مشکلات تحریمی اعضا پول کافی نمی‌دهند. درباره اتاق تهران هم بگویم با وجود اینکه با بی‌مهری روبه‌رو می‌شود اما بیشترین سهم حضور اتاق در وزارتخانه‌ها را اتاق تهرانی‌ها تحمل می‌کنند. حضور ما جز خستگی، هزینه و دور شدن از واحدهای خودمان چیزی ندارد. اتاق تهران کارهای بسیار اساسی انجام داد.

برنامه‌یی که دولت داد، برنامه اتاق تهران بود که 2سال پیش تهیه کرد. یکی از اشتباهات ما در اتاق بازرگانی این بود که جانشین‌پروری نکردیم و فضا را به نیروهای تحصیلکرده تازه نفس ندادیم. امروز که می‌گوییم 50 درصد افراد را از نیروهای جدید بیاوریم می‌بینیم خیلی باید دنبال آنها بگردیم. در بحث تربیت تشکل‌ها و انجمن‌ها هم همین بحث است و این یکی از وظایف اتاق است. اتاق وظیفه همگن کردن اتاق‌ها را دارد؛ بحث اتاق تهران یا شهرستان واژه‌یی بسیار مخرب است. همه اینها باید برای یک بدن کار کند. من معتقد هستم یک عضو باید ویژگی‌های زیر را برای عضویت در اتاق بازرگانی داشته باشد: پایبند اهداف اتاق باشد. روحیه کار گروهی و خرد جمعی داشته باشد. برای مسوولیت‌های واگذار شده، وقت بگذارد. منفعت جمعی را بر شخصی ارجح بداند. تجربه تشکل‌گرایی داشته باشد البته با این دیدگاه نیروی جوان جذب کردن سخت است و تشکل‌ها عملا نیروهای جوان را جذب می‌کنند. بدون نیروهای جوان تحصیلکرده تشکل‌ها موفق نمی‌شوند. عضو اتاق باید به اصول اخلاقی پایبند باشد و کرامت و حقوق دیگران را رعایت کند. باید معتقد به کارکارشناسی باشد. مایل به پیشرفت و نوآوری باشد و محبوبیت و وجهه در بین فعالان اقتصادی داشته باشد.

ابراهیم جمیلی: عضو هیات نمایندگان باید از جنس بخش خصوصی باشد. به خصوصی بودن افتخار کند و در تقویت بخش خصوصی گام‌های اساسی بردارد. خودش کارآفرین، سرمایه‌گذار و مدیراقتصادی باشد. کسی باشد که بخش خصوصی را از نزدیک لمس ‌کند و بداند حقوق چیست، مشکل با بانک چیست، قسط عقب افتاده یعنی چه، طرح توسعه وتحقیق و توسعه به چه معنی است. اینها را باید بداند و به آن اعتقاد داشته باشد تا اینکه بخش خصوصی به‌عنوان یک نهاد مورد احترام درجامعه باشد و دردستور کار قرار دهد؛ نه اینکه هم کار کنیم و هم بدنام باشیم. بخش خصوصی باید اعتقاد به منافع ملی داشته باشد. در اوایل بحث هدفمند کردن یارانه‌ها، دولت از بخش خصوصی خواست که چند ماه قیمت‌ها بالا نرود و بخش خصوصی قیمت‌ها را بالا نبرد. اما دولت بدقولی کرد و وعده‌اش بخش تولید را در مقابل افزایش قیمت حامل‌های انرژی یاری نکرد.

حمیدرضا صالحی: یکی از ویژگی‌های مهم اعتقاد به کار گروهی است. البته مشکل آن است که در شعار می‌گوییم ولی درجمع نمی‌پذیریم هرکدام یک رای داریم و باید به‌نظر جمع احترام بگذاریم. به همین دلیل انحصار ایجاد می‌شود و می‌بینیم بعضی جاها یک فرد 20سال رییس است و اگر قرار است تشکل یا سندیکایی ایجاد شود، می‌خواهد همان شکلی که دوست دارد باشد. دوم فرد باید کار گروهی را تمرین کرده باشد. مساله دیگر این است تشکل را ملی ببیند و وقتی به تشکلی می‌آید باید به‌دنبال منافع ملی باشد. یعنی نباید در یک تشکل به‌دنبال کارهای فردی خود باشد. متاسفانه ما قبلا با این موضوع روبه‌رو شدیم که درجلسات رسمی افراد کارت ویزیت شخصی خود را می‌دهند. فرد باید روابط عمومی خوبی داشته باشد و بتواند با همه ارتباط موثری برقرار کند. فرد باید خوشنام باشد و کسی که از لحاظ اقتصادی بدنام بوده است، حق کسی را خورده، درکسب وکارش تکرو بوده و در یک کلام خوشنام نیست نباید وی را به اتاق آورد. نماینده باید از مسایل کلان اقتصادی مطلع باشد و بتواند به‌صورت کلان مسایل را تحلیل کند و نه به‌صورت بخشی. هر نماینده باید چند پروژه را در اتاق دنبال کند و بگوید آمده‌ام و این چند پروژه را می‌خواهم پیگیری کنم. مثلا خود من می‌خواهم به پروژه خسارت دیرکرد پیمانکاران که بتوانم آن را قانون کنم تا دولت‌ها هر پروژه‌یی می‌گیرند، موظف به پرداخت به‌موقع هزینه آن باشند. امید این است که در آینده اعضا به‌خاطر خود اتاق و نه اجبار کارت بازرگانی به اتاق بیایند.

از سوی دیگر باید به نقش تشکل‌ها در اتاق مطلوب هم پرداخت. این موضوع جدی گرفته نشد و تمام تمرکز روی توزیع پول برای آنها بود و فقط اخیرا تحرکاتی انجام شد. هیچ‌کدام از گروه‌هایی که در انتخابات قبلی تابلویی داشتند، استراتژی و پلن برای اداره اتاق ارایه نداند. صرفا برای اینکه جلو رقیب بتوانند صف‌آرایی کرده و منسجم عمل کنند سازماندهی شدند و این سازماندهی بعد از انتخابات فروکش کرد و در طول مسیر حرکت‌ها فراموش شد تا وقتی دوباره به بحث انتخابات رسیدیم. این دوره دولتی آمده است که باور دارد باید مشکلات یک به یک برداشته شود و در اقتصاد در شرایطی هستیم که اقتصاد ایران برای سال‌ها کوچک نگه داشته شد اما زیرساخت‌ها آماده یک رشد سریع است. اگر دولت به سمت بخش‌خصوصی فعال حرکت کند این بخش‌خصوصی در اتاق بازرگانی پاسخگوی این کار بزرگ اقتصاد ایران نیست. حالا اشاره شد که اتاق جایگاه واقعی برای نمایندگی بخش‌خصوصی را ندارد. باید به اتاقی فکر کنیم که در 4سال آینده بتواند با تمام بخش‌های مختلف اقتصادی در کشور در ارتباط باشد و همه را بسیج کنید تا با برنامه‌های دولت هم راستا شوند. یک تعریف و نقش کلی برای NGO در دنیا وجود دارد که این نهادها باید اولا قدرت تصمیم‌سازی داشته و در عین حال قدرت پایش اقدامات همان تصمیمات را داشته باشد. مثلا وقتی من در سندیکای برق بودم ‌بندی درباره کاهش تلفات در صنعت برق را در قانون برنامه پنجم گذاشتیم که کسب و کار بزرگی را ایجاد می‌کرد اما 3سال است که این تصمیم اجرا نمی‌شود. باید یک تشکل قوی بتواند کاری کند که این قوانین پایش شود تا بالاخره اجرا شود تا موکلان منتفع شوند. کسب و کار اعضا باید رونق بگیرد. اگر اینگونه به شرایط نگاه کنیم می‌توانیم امیدوار باشیم که شرایط بهتر شود. امروز نگاه نسبت به اتاق بازرگانی 4سال پیش بهتر شده است. 4سال پیش خیلی‌ها به من می‌گفتند که چرا به اتاق می‌روی، آنجا جای افراد خاصی است اما همان افراد امروز فعال شده‌اند و به‌دنبال حضور در اتاق هستند. در این دوره افرادی به اتاق می‌آیند که طی سال‌های گذشته منتقد بوده و معتقد بودند که اتاق کارکردی برای بخش‌خصوصی ندارد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر