گروه اقتصاد کلان الهام آبایی
دبیرخانه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی اتاق ایران روز دوشنبه از دکتر محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی دعوت کرد تا در جمع اعضای اتاقهای ایران و مدیران برخی تشکلها، چالشهای توسعه در دوران پس از برجام را بررسی کند. عدم اجماع میان مدیران ارشد سیاسی و اقتصادی کشور نکتهیی بود که سریعالقلم از آن به عنوان نخستین چالش داخلی توسعه در ایران یاد کرد. فقدان سیستم حکمرانی در ایران از دیگر چالشهای توسعه از دیدگاه سریعالقلم بود. به گفته وی، مدیریت غیرسیستمی جامعه سبب شده است تا ایران با وجود برخورداری از فرصتهای سرمایهگذاری خارجی در جذب سرمایهگذار ناکام بماند. چالش سوم توسعه از دید این اقتصاددان، محدودیتهای داخلی است که اجازه نمیدهد استعداد و متخصصان ایرانی بازتاب پیدا کنند. سریعالقلم همچنین سهلانگاری در کاهش شکافهای منطقهیی و افزایش امنیت ملی را چهارمین چالش داخلی ایران در مقوله توسعه خواند. به گفته این استاد دانشگاه شهید بهشتی، تغییر رویکرد جهانی و شدت یافتن ناسیونالیسم سیاسی و اقتصادی را ازجمله مهمترین تغییرات عصر حاضر دنیا خواند که ایران باید در برابر این شرایط جایگاه خود را به خوبی بشناسد
تا بتواند منافع ملی را تا حد امکان حفظ کند. مشروح سخنان سریعالقلم را در ادامه میخوانید.
سریعالقلم با بیان اینکه مهمترین چالش توسعه ایران در شرایط حاضر نبود اجماع میان مدیران ارشد سیاسی و اقتصادی است، تصریح کرد: «باید روی یک موضوع اجتماع کنیم و آن نیز در موقعیت امروز نمیتواند جز اقتصاد باشد. اقتصاد ایران زمانی سامان پیدا میکند که چالش فقدان اجماع روی این مقوله از میان برود و همه نهادها و احزاب روی این مساله به یک نتیجه برسند.»
وی افزود:«چالش بعدی ایران در مسیر توسعه این است که سیستم حکمرانی نداریم و این فقدان سیستم حکمرانی درحالی است که کشور کوچکی مثل امارات آن را تامین کرده است. مدیریت غیرسیستمی جامعه پیامدهای خود را دارد. چیزی استاندارد نیست و به طور مثال یک کارفرما از همه چیز مطمئن نیست. در اجلاس ویژه داووس که برای ایران برگزار کرد، مدیران شماری از شرکتها با صراحت میگفتند ایران بهترین مزیت و فرصت سرمایهگذاری را دارد اما برای جذب سرمایه خارجی سیستم ندارد.»سریعالقلم با بیان اینکه چالش بعدی توسعه ایران درحال حاضر این است که احساس نمیکنیم، اداره کشور باید در دست متخصصان باشد، اظهار کرد: «محدودیتها اجازه نمیدهند استعداد و متخصصان ایرانی بازتاب پیدا کند. چرا یک ایرانی به سادگی در کانادا به معاونت مهمترین بانک این کشور میرسد اما در ایران برای اینکه کاری به دست آورد باید به سفارش روی آورد. اکثر کشورهای موفق دنیا توسط متخصصان اداره میشود.»وی نادیده گرفتن مسائل نرمافزاری منطقهیی پیرامون ایران را چالش چهارم توسعه خواند و افزود: «در منطقهیی زندگی میکنیم که ۸۲درصد درگیریها در آن جریان دارد و ما برای کاهش شکافهای منطقهیی
تلاش کمی میکنیم. قدرت ایران زمانی افزایش مییابد که ضریب امنیت ملی افزایش یابد و این افزایش با همکاری روسیه و کره شمالی به دست نمیآید.»
تشدید ناسیونالیسم اقتصادی و سیاسی
سریعالقلم همچنین به تغییر رویکرد جهانی در حل مسائل بینالمللی اشاره کرد و با تاکید بر اینکه امروز رویکرد کشورها در حل مسائل بینالمللی تغییر کرده است، گفت:«ناسیونالیسم اقتصادی و سیاسی به شدت رشد کرده و حتی قدرتهای بزرگ دنیا در این فکر هستند که در فضای پیچیده بینالمللی چگونه منافع خود را تامین کنند. نمونه بارز آن سوریه است که با وجود بحرانی شدن شرایط در این کشور در نظام بینالملل دیگر کسی به فکر سوریه نیست.»وی با بیان اینکه درخصوص ایران هم شرایط به همین ترتیب است، اظهار کرد:«رییسجمهوری امریکا میکوشد تا حد امکان مسائل ایران را به تاخیر بیندازد تا موضوعات مربوط به برجام و پسابرجام را به دولت بعدی موکول کند بنابراین با دنیایی مواجه هستیم که در آن کشورها به شدت باید مراقب سیاستها و افکار و رفتار خود باشند تا بتوانند منافع خود را تامین کنند.»سریعالقلم افزود:«در این رابطه کشوری که توانسته است به خوبی روابط سیاسی، بینالمللی، مالی و تجاری را به خوبی مدیریت کند، هند است. هند از تمام فرصتها استفاده میکند. هم با روسیه و چین روابط استراتژیک برقرار میکند و هم با اروپا، امریکا و ژاپن. هند در تلاش است تا با
تعریف پروژههای بزرگ برای یک دهه آینده خود، فقر را کاهش دهد و به جدیدترین فناوریهای روز دنیا دسترسی پیدا کند. در این میان ایران هم باید در درجه اول بداند که چالشهای پسابرجام چیست و چطور باید خود را در فضای بینالمللی تعریف کند.»این استاد دانشگاه با بیان اینکه کشورها به این نتیجه رسیدهاند که برای بالا بردن سطح ثروت ملی نیازمند جراحیهای جدی هستند، افزود:«دیگر سیاستهای سنتی جوابگو نیست. در این میان ما نیز باید فکر کنیم که چه اقداماتی نیاز داریم تا بتوانیم سهم خود را از یک بازار بزرگ ثروت ببریم.»
یهود امریکا منشأ تداوم فشار
سریعالقلم با بیان اینکه سیاست امریکا در مواجهه ایران دیگر مقابله با ابزارهای نظامی و امنیتی نیست، اظهار کرد:«روش بارز امروز روش حقوقی است. به گونهیی که با تطویل امور و مانعتراشی رویهیی میکوشند تا فشار روی ایران را تداوم دهند.»این استاد دانشگاه گفت:«نتیجه گفتوگوها و بررسیهای من در ۱۲دیدار بینالمللی که داشتم این است باید مهارت پیدا کنیم که مشکل اصلی چیست؟ مشکل اصلی ایران آلمان نیست، روسیه نیست و حتی عربستان نیست. مشکل اصلی ایران«یهود امریکا»ست که اسراییل زیرمجموعه آن به حساب میآید. آنها تصمیم دارند فشار بر ایران را تداوم دهند و وزارت خزانهداری امریکا محل اصلی فشار بر ایران شده است. روش آنها در تحت فشار دادن مدتدار ایران مانعتراشی رویهیی است به این معنا که در هر مورد روش فشار را ادامه میدهند. به طور مثال ۴۰شرکت از سوییس میخواهند با ایران در صنعت دارو دادوستد کنند و میدانند که باید از خزانهداری امریکا اجازه بگیرند. کارشناسان این نهاد امریکایی با استفاده از روش حقوقی اجازه دادن را تطویل میدهند. آنها با ایران به جای نبرد در شکستن شیشه به نبرد حقوقی روی آوردهاند.»وی در ادامه به تحلیل جذابیتهای بینالمللی ایران از منظر امریکا پرداخت و افزود:«ایران کشوری جذاب است که باید تمامیت ارضی آن حفظ شود چراکه با ثبات است و همگرایی داخلی دارد. ایران از دوره رادیکال خود عبور کرده و با کشورهایی همچون مصر، عربستان و عراق بسیار متفاوت است. ایران موقعیت ژئوپلیتیک منحصر به فردی دارد که نه تنها ثبات دارد بلکه میتواند برای سایر کشورهای منطقه هم ثبات ایجاد کند و حتی معتقدند میتوان امنیت خاورمیانه را به ایران برونسپاری کرد.»