بهطور خلاصه برخی از پیامدهای پایین بودن قیمت انرژی و افزایش فزآینده مصرف انرژی چنین بیان میشد:
- باوجود اینکه ایران دومین کشور دارنده منابع گازی جهان بود، ولی تراز گازی ایران (تفاضل صادرات گاز نسبت به واردات گاز) منفی بود. پس از انعقاد قراردادهای صادرات و واردات گاز کشور در اواسط دهه70، ایران نه تنها حضور پررنگی در بازار صادرات گاز جهان نداشت، بلکه میزان واردات گاز ایران از ترکمنستان بیشتر از صادرات گاز ایران به ترکیه بود. از سوی دیگر کشور در فصل سرما برای تامین گاز مورد نیاز بخش خانگی دچار مشکل میشد و وزارت نفت مجبور به قطع یا ایجاد محدودیت در گاز مصرفی نیروگاهها و صنایع میشد که این موضوع توقف فعالیت برخی از این صنایع یا اجبار برخی دیگر به استفاده از سوخت مایع به جای سوخت گاز را در پی داشت و هزینههای سنگین اقتصادی به کشور تحمیل میکرد.
- با وجود اینکه ایران چهارمین کشور دارنده منابع نفتی جهان و یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت در بازارهای جهانی بوده، ولی واردات بنزین کشور در اواسط دهه هشتاد (سال1385) به حدود 27میلیون لیتر در روز رسیده بود، ایران تبدیل به دومین کشور واردکننده بنزین در جهان شده و سهم واردات در تامین بنزین مورد نیاز کشور به 37درصد رسیده بود. وابستگی به واردات بنزین، هزینههای سنگین اقتصادی و ریسک بالای اجتماعی-سیاسی برای کشور داشت و زمینهای برای اجرای طرح تحریم صادرات بنزین به ایران ازسوی امریکا را فراهم کرده بود.
- حجم تلفات انرژی هم در بخش تولید، انتقال و توزیع که عموما دست دولت بود و هم در بخش مصرف، بسیار بالا بود. به عنوان مثال، طبق آمارهای اواخر دهه80 (سال1388)
1- در این سال، حدود 28درصد خوراک پالایشگاههای نفت تبدیل به نفت کوره میشد (دو برابر متوسط جهانی) که ارزشی به مراتب کمتر از نفت خام داشت.
2- بیش از 41میلیون مترمکعب گازهای همراه نفت تولیدی کشور (معادل گاز تولیدی 1.5فاز پارس جنوبی) در میادین نفتی خشکی و دریایی سوزانده میشد و ایران سومین کشور بزرگ سوزاننده گاز در جهان بود.
3- همچنین تلفات شبکه انتقال و توزیع برق کشور حدود 20درصد و متوسط راندمان نیروگاههای کشور حدود 37درصد بود که منجر به هدررفت حجم عظیمی از سوخت مصرفی در نیروگاهها و برق تولیدی توسط این واحدها میشد و تفاوت چشمگیری با متوسط جهانی داشت.
- صنایع بهشدت انرژی بر در کشور به سرعت و بدون توجه به فناوریهای کممصرف روز در حال توسعه بودند. به عنوان مثال، درحالی که در کارخانههای فولاد جهان از کورههای بلند استفاده میشد همچنان در کارخانههای فولاد داخلی از روش احیای مستقیم استفاده میشد که مصرف انرژی به مراتب بیشتری داشت. صنایع آلومینیمی پرمصرف با تکنولوژی بسیار قدیمی نیز مثال دیگری است که شاید دلیل آن پایین بودن قیمت برق در کشور است.
پایین بودن قیمت انرژی باعث افزایش مصرف نهایی انرژی بهدلیل گسترش فزآینده و پرشتاب مصرف انرژی هم در بخش خانوار و هم در بخشهای تولیدی گردیده بود. بهطوریکه مصرف نهایی 8.4درصد طی سالهای1370 تا 1388 به 1042میلیون بشکه معادل نفت خام در سال1388 افزایش یافته بود. به علاوه در دوره مذکور سرانه مصرف نهایی انرژی از 7.16 به 14.15بشکه معادل نفت خام افزایش یافته بود.