در هفتههای اخیر اعتراضهای متعددی از سوی اتحادیهها و انجمنهای صنفی در مورد استارتآپهای متعددی چون «اسنپ»، «زودفود»، «فینتک»، «دیوار» و کسبوکارهای مبتنی بر پلتفرم در کشور صورت گرفته است؛ این موضوع این تصور را ایجاد کرده که استارتآپها و کسبوکارهای نوین تهدیدی برای کسبوکارهای سنتی است.
در این رابطه یلدا راهدار، رییس کمیسیون رقابت، خصوصیسازی و سلامت اداری اتاق ایران میگوید: «اتفاقی که افتاده این است که بخش زیادی از فضای کسبوکار کشور در اختیار اصناف است؛ کسبوکارهایی خرد و کوچک که معمولا در نوع تقسیمبندی شغلی خوداشتغال هستند. کسانی که برای خود شغل ایجاد میکنند و اشتغالزایی آنها تقریبا برای 2 الی 10نفر یا کمی بیشتر است. الان حدود 3میلیون کسبوکار در مجموعه گروهبندی این مشاغل هستند. این کسبوکارها سنتی هستند و کمتر سعی کردهاند خود را به روز کنند. اینها برای ورود به بازارهای نوین آماده نیستند و نمیتوانند نیاز روز مردم را پاسخگو باشند. به همین دلیل چون کسبوکارهای اینها دچار آسیب میشود یا سهمشان از بازار کم شده، نگران شدهاند.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید:«در ارزیابی این واکنشها باید منصف بود؛ این گروه منافع خود را در خطر و اضمحلال میبینند. کسی که سالها پیشه مشخص و ثابتی را با روال مشخصی انجام میداد برای مقابله با این اتفاقها آمادگی روحی و مالی ندارد. شاید خیلی از این افراد به دلیل آشنا نبودن با دانش روز هم کارآمد نباشند. اینها با از دست دادن حرفه خود با مخاطرات زیادی روبهرو خواهند شد.»
او معتقد است:«این اعتراضها به معنای مقابله با تکنولوژی نیست بلکه نوعی احساس خطر است. همین افراد معترض حتما در زندگی روزمره خود با تکنولوژی مواجه هستند.»
نگاه اینها به تکنولوژی از جنس نگاه کارآفرینی نیست بلکه رفع نیاز روزانه است. راهدار میگوید:«کمتر از 5 درصد مردم دنیا از فرصتها، ثروتهای انفجاری ایجاد میکنند. این وضعیت در بدنه اصناف، تشکلها و حتی دولت نگرانی ایجاد کرده است.» به باور راهدار، رشد بستر فناوری کمک میکند تا قبل از اینکه صاحبان بازارهای سنتی خودشان را با فناوری تطبیق دهند یک سری بازیگر جدید وارد بازار شوند و موفقیت کسب کنند.
دولت هم نگران از دست رفتن اشتغال مردم است؛ همین امروز مهمترین معضل و بحران کشور بیکاری است. وقتی قرار باشد این کسبوکارهای جدی هم از بین بروند در آن صورت بیکاران جدیدی به آمار بیکارهای قبلی اضافه خواهد شد. گویی نسل جدیدی از بیکارها بازتولید میشوند. بیکارانی که تا دیروز شغل داشتند اما دولت برای مدیریت این بیکاری برنامه مشخصی ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که گروههای سنتی با قدرت لابی و تشکلهای صنفی منسجمی که در اختیار دارند، میتوانند شرایط را به نفع خود تغییر دهند و این وضعیت چقدر میتواند باعث ایجاد اختلال در سرنوشت کسبوکارهای نوین شود، پاسخ داد: شیوه برخورد با کسبوکارهای نوین اشتباه است. الان همین نگاه را در برخورد با مارکتهای بزرگ و مگامالها داریم. ما نمیتوانیم از مدلهای نوین در دنیا پیروی نکنیم؛ ایران و کسبوکارهای ایران، جزیره جدا افتادهیی از دنیا نیست. این یک تحول است؛ چیزی شبیه به انقلاب که در دوران گذار از دوره اقتصاد سنتی و کشاورزی به عصر صنعتی شدن اتفاق افتاد. کسبوکارهای سنتی باید تاثیر فناوری نوین را بر حرفه خود بپذیرند.
ما نمیتوانیم جلو انقلاب فناوری و تاثیر آن را بگیریم. دانشگاههای ما نسل جوان را با مدل کشورهای اروپایی و فناوری آنها تربیت میکنند و معلوم است آنها الگوهایی در حرفه خود به کار خواهند گرفت که اقتضای آن فناوری و تکنولوژی یا دادههای اطلاعاتی است.
شکلگیری شرکتهای استارتآپ یک پدیدهیی است که موج راهاندازی آن همه دنیا را گرفته و طبیعتا ایران هم وارد این موج شده است. ما کشوری هستیم که جوان تحصیلکرده زیاد در آن وجود دارد از طرفی هم با بحران اقتصادی و بیکاری روبهرو هستیم. در واقع بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاههای ما نمیتوانند وارد بازار کار شوند و خیلیها هم رغبتشان برای ادامه تحصیل کم شده به همین خاطر اولویت اقتصادی رویکرد زندگی افراد را تغییر داده است.
به گفته وی نخستین مساله این است که قوانین حاکم بر این حوزه حداقل به 10سال قبل بازمیگردد؛ متاسفانه به قدری در این زمینه کند اقدام میکنیم که خیلی زود زمان را از دست میدهیم. تا زمانی که تصمیم به بازنگری در قوانین قبلی بگیریم تاریخ مصرف این قوانین هم میگذرد. تکنولوژی به سرعت مافوق تصور رو به پیشرفت است. ما دچار ترس از ورود فناوری و مدلهای نوین کسبوکار به کشور هستیم. اینها امنیت را بهانه میکنند ولی دلیل اصلی این است که ما هنوز تصور درستی از تکنولوژی و فناوری نداریم؛ اگرچه در سه برنامه 5 ساله توسعه(برنامه چهارم تا ششم) به توسعه تجارت الکترونیک و توسعه دانشگاهها توجه شده است. عضو هیات نمایندگان اتاق شیراز میگوید:«دولت باید شهامت حمایت از کسبوکارهای نوین را داشته باشد؛ عدم حمایت به معنای به مخاطره افتادن ظرفیتی به نام نسل جوان دانشگاهی در ایران است.»
راهدار افزود: حمایت دولت به معنای دخالت نیست، دولت باید سیاستگذاری و ضوابط درستی را تنظیم کند و مجلس با قانونگذاری به روز و کارآمد شرایط را برای فعالیت و رقابت این کسبوکارهای نوین فراهم کند. تقابل کسبوکارهای نوین و سنتی از جنس رقابت است. کسبوکارهای سنتی توان رقابت با کسبوکارهای نوین را ندارند. وی تاکید کرد: تاسیس شرکتهای نوپا آن هم در بخش تکنولوژی و فناوری اطلاعات رو به رشد است. در ایران چند سالی است، شرکتهای استارتآپی مختلفی شکل گرفتهاند اما شکلگیری این شرکتها در یک سال اخیر با شتاب بیشتری همراه بوده است.
شرکتهایی که بیشتر آنها به دلیل نبود حامی، سرمایهگذار، عدم آشنایی با دنیای تجارت، عدم امکان برقراری ارتباط با صاحبان تجارب موفق در این زمینه در کمترین زمان ممکن به یک طرح شکستخورده تبدیل شدهاند. بازار فناوری ایران به خاطر ریسکپذیری بالا برای سرمایهگذاری، عدم حضور رقبای خارجی در بازار داخلی و... هنوز دست نخورده باقیمانده و بسیاری از بخشهای این حوزه اشباع نشدهاند بنابراین جا برای ورود به این بخش برای فعالان کارآفرین یا شرکتهای استارتآپی بسیار بالاست. دولت باید شرایط را برای حمایت، صدور مجوز به موقع و به دور از بروکراسی فراهم کند.