در فرهنگ ایرانی، اینگونه جا افتاده است که جنسیت ارتباط مستقیم با نوع شغل دارد. به عبارت سادهتر زنان باید تنها مشاغلی را بپذیرند که با جنسیت آنها همخوانی دارد و نمیتوانند در برخی مشاغل سخت حضور داشته باشد. یکی از این مشاغل بیشک معدن است. معدنکاری یکی از سختترین مشاغل در دنیا محسوب میشود ولی حتی با فرهنگ ایرانی، زنان زیادی موفق به حضور در این فعالیت اقتصادی شدهاند. درهمین راستا پای صحبتهای سیده فاطمه مقیمی، رییس کمیته بانوان معدنکار نشستیم تا متوجه شویم نحوه حضور زنان در معادن چگونه است و اصولا چرا این بانوان بهجای حضور در حرفههایی به مراتب آسانتر به سراغ این شغل سخت آمدهاند.
***
قبل از هر سوالی باید پرسید اصولا چند بانو حاضر شدهاند در چنین حرفه سختی حضور داشته باشند؟
طبیعتا بحث معدن و معدنکاری کار بسیار سختی در نظر گرفته میشود و طبیعی خواهد بود که تعداد بانوانی به این حرفه ورود پیدا میکنند زیاد نباشد. ولی مساله اصلی این است که کار معدن تنها کار کردن در حفرههای معدنی نیست. بسیاری از مشاغل جانبی معدن وجود دارد که بانوان به آن ورود پیدا کردهاند که از مهمترین آنها میتوان به مسایل مدیریت معدن و موضوعات ایمنی اشاره کرد. وقتی صحبت از حضور بانوان در بخش معدن میشود در واقع بحث به هیچوجه محدود به مخازن معدنی نیست. درباره آمار متاسفانه آمار دقیقی وجود ندارد اما نزدیک به یک سال پیش همایشی با نام گردهمایی بانوان معدنکار انجام شد و در آن همایش بیش از 100زن که در بحث مدیریت معادن حضور داشتند، شرکت کردند.
برخی مطرح میکنند بانوانی که به شغل معدن میپردازند بیشتر از اینکه کار اجرایی انجام دهند این نام را یدک میکشند و افرادی دیگر به ویژه همسران آنها درحال بهرهبرداری از معادن هستند. مثلا این نکته مطرح شده که برخی زنان معدنکار بزرگ ایران تنها در کمیتهها و تشکلهای بخش خصوصی از نام معدنکار استفاده میکنند درحالی که هیچ ارتباطی با بخش معدن ندارند و تمامی کارها بر عهده همسران آنها گذاشته شده است. آیا این موضوع صحت دارد؟
در مقابل هم در بسیاری از موارد آقایان از عنوان همسران خود استفاده میکنند. واقعیت این است که اگر قرار است یک مجموعهیی به صورت کارآمد به کار بپردازد باید مجموعه بنگاه بتواند افراد را با تواناییهایی که دارند درمجموعه قراردهد. برای مثال ممکن است در یک مجموعه به این جمعبندی برسند که بانوان در کارهای ستادی موفقتر هستند پس از آنها در تشکلها استفاده شود. مساله اصلی این است که توانمندی اجرا تنها در سمتهای اجرایی فیزیکی نیست، معدن کاری علمی است و زنان میتوانند با بحثهای علمی درکارهای مدیریت معدن بسیار موفق عمل کنند. درکنار این موضوع مساله نگاه جامعه به زنان و حضور آنها در مشاغل سخت هم مطرح است. هنوز جامعه پذیرای حضور بانوان در بسیاری از مشاغل از جمله معدن نیست و اگر زنی در تمام بخشهای معدنی حضور داشته باشد برای جامعه غیرمتعارف است. در چنین شرایطی بارها دیده شده که یک خانم برای دریافت یک مجوز مجبور شده که از عنوان همسر خود استفاده کند تا مشکلات اداری بهخاطر جنسیت برای وی ایجاد نشود.
بحث داغ این روزهای معدن، عوارض بر صادرات مواد معدنی به بهانه مبارزه با خامفروشی است. دیدگاه بانوان معدنکار به این موضوع چیست؟
من کاملا مخالف خام فروشی هستم و با وجود اینکه برخی افراد به دلیل سود سرشار صادرات مواد خام و بازارخوب این کالاها موافق این سیاست هستند من معتقد هستم اگر با خام فروشی مقابله نشود با مشکلاتی جدی روبهرو خواهیم شد. حقیقت این است که خامفروشی الزاما به کاهش اشتغال منجر خواهد شد. مواد معدنی اگر درداخل کشور با نرخی ارزان وجود داشته باشند میتوانند باعث ایجاد بسیاری از صنایع تکمیلی بخش معدن درکشور شوند. امروز ما سنگآهن به خارج صادر و در مقابل شمش آهن وارد میکنیم. مگر هزینه ساخت کارخانههایی برای ایجاد ارزش افزوده چقدر است. برخی دوستان انتقاد میکنند که با این سیاست درآمد صادرات غیرنفتی کاهش پیدا میکند اما من میگویم در ازای این صادرات، ما بیکاری به کشور وارد میکنیم. در واقع فروش محصولات خام ایرانی و واردات کالاهای تکمیل شده مثل این است که ما نیروی شاغل هند و چین را به خدمت گرفتهایم درحالی که خودمان نیروی بیکار زیادی داریم. دربخش نفت وآب بالاخره با تاخیر بسیار زیاد به این نتیجه رسیدهایم که این منابع درواقع بین نسلی هستند و حق نداریم برای منافع کوتاهمدت آنها را قربانی کنیم. درباره معدن هم این موضوع کاملا صدق میکند. بهخاطر سهلالوصول بودن درآمد صادراتی معادن بسیاری از موضوعات در حال قربانی شدن است. برای نمونه در مساله محیط زیست روشهای فعلی معدنکاری آسیبی جدی وارد میکند. انفجاراتی که برای برداشت از معادن انجام میشود، اثرات خود را درآینده نشان میدهد.
اما موضوعی که مطرح است، نحوه استفاده از این سیاست است. امروز روی صادرات تعرفه گذاشته میشود درحالی که کارخانهیی برای تبدیل این مواد معدنی وجود ندارد. درواقع ایران در بسیاری از مواد معدنی با تولید مازاد روبهرو است. آیا میتوان صادرات را امروز محدود کرد که شاید درآینده تولید کالا با ارزش افزوده اضافه شود؟
این اتفاق باید آرام آرام رخ دهد. همانطور که گفتید نمیتوان صادرات را متوقف کرد به این امید که کارخانهیی 2 سال دیگر به بهرهبرداری برسد. در واقع بهترین روش ایجاد کارخانهها و کارگاههای کوچک و مرحله به مرحله در این مسیر است.