صنعت نساجی یکی از صنایع دارای ارزش افزوده بالا برای سرمایهگذاری در کشور شناخته شده است. این صنعت بهدلیل برخورداری ایران از تولیدات پتروشیمی و همچنین امکان توسعه کشت پنبه و نوغان فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری بهشمار میرود. واردات بیرویه، دسترسی به ماشینآلات نوین و قیمت تمام شده با چالشهای زیادی برای ارتقای جایگاه خود در صنعت کشور مواجه است اما ازسوی دیگر سابقه طولانی کشور در صنعت نساجی، نیروی انسانی ماهر و باتجربه و البته جمعیت 75میلیونی کشور بهعنوان بازار گسترده از مزیتهای این صنعت است. گلناز نصرالهی، مدیرکل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت، معدن و تجارت و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مدیریت در یکی، دو دهه اخیر و بهصورت غیرمتوالی در این جایگاه قرار داشته است و بهخوبی نیز نسبت به وضعیت این صنعت آگاهی دارد. وی ضعف تولید در صنعت نساجی را ناشی از رویکردهای نادرست مدیریت و دوری از روشهای نوین میداند و بهصراحت اعلام میکند چهار سال است که با مفهوم مد آشنا شدهایم. گفتوگوی مفصل ما با بلندپایهترین مقام مسوول دولتی در صنعت نساجی و پوشاک را در ادامه میخوانید.
خانم مهندس، برای شروع بهنظرم بهتر است با وظایف دفتر صنایع نساجی و پوشاک بیشتر آشنا شویم؟
موافقم و باید بهطور خلاصه عرض کنم که وظیفه این دفتر که زیرمجموعه معاونت امور صنایع وزارت صنعت، معدن و تجارت تعریف شده است، سیاستگذاری در سطح کلان صنعت نساجی است.
و اگر بخواهیم از جزییات مسوولیت شما آگاه باشیم چه توضیحی دارید؟
در این صورت باید بگویم که مدیریت واردات از طریق تعرفه، تعیین اولویتهای سرمایهگذاری در این صنعت، رفع مشکلات رشته گروههای نساجی، تدوین برنامههای بلندمدت و پشتیبانی استراتژیک و راهنماییهای فنی صاحبان صنایع، تدوین دستورالعملهای مختلف از قبیل صدور پروانه بهرهبرداری، اجرای طرحهای بازسازی و نوسازی، شناخت مزیتهای نسبی و رقابتی، پیشنهاد لوایح رفع تنگناها و اصلاح قوانین بازدارنده، جذب سرمایههای داخلی و خارجی صنایع پیشرفته و تعدادی موارد دیگر که البته به مهمترین آنها اشاره کردم.
باتوجه به گستردگی مفهوم صنعت نساجی، لطفا محصولاتی که زیرمجموعه شما تعریف میشوند هم نام ببرید.
57 کد یا گروه محصول زیرمجموعه دفتر صنایع نساجی و پوشاک تعریف شده است که شاید نام بردن از همه آنها در فرصت این گفتوگو نگنجد اما مهمترین آنها شامل پارچه، پوشاک، چرم، کفش، فرش و موکت، ریسندگی و بافندگی و... هستند.
نخستین موردی که به آن اشاره کردید مدیریت واردات از طریق تعرفه بود. اینطور بهنظر میرسد که تعرفههای گمرکی باعث رشد روزافزون قاچاق در صنعت نساجی شده است، آیا با این دیدگاه موافق هستید؟
نه، اصلا موافق نیستم چون ما تعرفههای گمرکی را افزایش ندادهایم. در حقیقت تعرفهها در این مدت تغییر خاصی نداشتهاند.
اما مدیران صنفی و انجمنهای مرتبط با صنعت نساجی خلاف عقیده شما را دارند؟
اتفاقا گزارش روزنامه «تعادل» را درباره رشد قاچاق در صنعت پوشاک مطالعه کردم اما باید بگویم ما تعرفههای گمرکی را افزایش ندادهایم و خیلی دوست دارم از کسانی که این ادعا را داشتهاند، بپرسم کدام تعرفه افزایش داشته که موجب رشد قاچاق شده است؟!
وضعیت تعرفههای گمرکی اکنون چگونه است؟ لطفا بابت مهمترین محصولات تحت مدیریت خود توضیح دهید.
در الیاف 4 تا 10درصد، نخ 10 تا 20درصد، پوشاک 100درصد، چرم 30درصد، فرش ماشینی 40درصد، تمام پارچهها به جز پارچه چادر مشکی 32درصد و پارچه چادر مشکی اکنون 10درصد است.
چه مدت از تصویب این تعرفهها میگذرد؟
بیشتر موارد مدت طولانی هستند که تغییری نداشتهاند اما درمورد پارچه باید بگویم در دولت قبلی بین پارچه چادری و سایر پارچهها تفاوت قایل شدند وگرنه پیش از آن تعرفه تمام پارچهها یکسان بود.
یعنی از چه سالی؟
تعرفه پارچه چادر مشکی از مهر 1385 از 70درصد به 20درصد کاهش یافت اما عوارض سایر پارچهها همان 32درصد بود. البته در دولت جدید هم به اصرار نمایندگان مجلس و طرح مباحث فرهنگی این تعرفه باز هم کاهش داشت و به 10درصد رسید. تعرفه پوشاک هم در همان سال از 70درصد به 100درصد افزایش یافت و تاکنون تغییری نداشته است.
بهنظر شما آیا با این تعرفههای سنگین بهویژه در پوشاک و پارچه روند قاچاق این نوع محصولات افزایش نیافته است؟
قاچاق و واردات محصولات نساجی از قرار یک موضوع ذاتی است و در همه جای دنیا نیز وجود دارد. بنده سهولت در واردات را از موانع توسعه نساجی میدانم اما موضوع قاچاق پارچه و پوشاک را باید از قاچاق محصولات سنگین و استراتژیک مجزا کرد. پوشاک و پارچه شاید حتی نیازی به قاچاق هم نداشته باشد و افراد به سهولت با یک یا چند چمدان بهراحتی بدون عوارض گمرکی و بهصورت قانونی آن را وارد کشور کنند. این نوع واردات یا اگر بشود نام قاچاق را بر آن گذاشت هم در تمام کشورها وجود دارد و تعرفه گمرکی خیلی در روند افزایش آن اثرگذار نیست بلکه باید مشکل را در جای دیگر جستوجو کرد.
یعنی واردات بیرویه مشکل صنعت نساجی نیست؟
واردات مشکل صنعت نساجی هست اما نباید آن را بزرگ کرد و اسم مافیا بر آن گذاشت. من اعتقادی به مافیا در این صنعت ندارم.
اما برخلاف شما صاحبان صنعت نساجی وجود مافیا را عامل واردات بیرویه میدانند.
فرض بر اینکه مافیا وجود داشته باشد آیا با جلوگیری از واردات و قاچاق مشکلات صنعت نساجی بر طرف میشود؟ پاسخ من به این پرسش منفی است. صاحبان صنعت نساجی باید پذیرای واقعیتهای این صنعت باشند. هرگز در هیچ دولتی واردات و قاچاق متوقف نمیشود اگر روزی به WTO هم بپیوندیم شرایط بسیار دشوارتر خواهد شد بنابراین نباید مشکلات صنعت را بهبهانه واردات بیرویه و مافیا نادیده بگیریم.
پس مشکل کجاست؟
صنعت نساجی با مشکلات فراوانی روبهرو است اما بهنظر من مهمترین دلیل برای عدم موفقیت تولید در این صنعت ناشی از عوامل ساختاری در تولید است. بسیاری از تولیدکنندگان همچنان با روش سنتی کارخانه خود را مدیریت میکنند و هنوز در اندیشه هر چه تولید کنند فروش خواهد رفت کارخانه خود را بهروز نکردهاند.
منظور شما بهکارگیری تکنولوژیهای جدید است؟
نه اتفاقا من وضعیت ماشین آلات کارخانهها را بهنسبت خوب ارزیابی میکنم اما ماشین آلات هم بهتنهایی کمکی به تولیدکننده نمیکند. آنچه اهمیت دارد تغییر رویکرد تولید در ایران است. کارخانههای نساجی در ایران تولید میکنند که بفروشند و آگاه نیستند که دیگر هر چه تولید کنند فروش نخواهد رفت زیرا رقبای بسیار زیادی در کشور و خارج از کشور فعالیت دارند و آنها پرسه فروش و بازاریابی را قبل از تولید آغاز میکنند.
در حقیقت شما بهموضوع تولید بر اساس سلیقه و نیاز مشتری را در این صنعت یک خلأ میدانید.
دقیقا دیگر شرکتهای بزرگ در دنیا بدون تحقیقات بازار و آشنایی به انتظارات مشتری هیچ محصولی را بهبازار عرضه نمیکنند. کارخانههای نساجی در ایران همچنان بهصورت سنتی مدیریت میشوند و روش سنتی در برابر محصولات وارداتی که هدفمند تولید و بهبازار عرضه شدهاند قدرت رقابت ندارد.
ادامه در صفحه 15