برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند که شاخصهای بازار سرمایه، آینه تمام نمای اقتصاد است اما در واقع به دلیل انعطافناپذیر بودن برخی بازارها، نبود شفافیت در بازارهای کار، سرمایه و پول، همه تحولات اثر گذار لزوما خود را در تحولات و شاخصهای بورس نشان نمیدهند. ناکارآمدی ابزارهای مالی و عمق کم اوراق بهادار در صنایع و واحدهای اقتصادی کوچک و بزرگ، مالکیت متفاوت صنایع ایران، قیمتگذاریهای دستوری، ساختارهای فرسوده و غیر بهینه، فقدان مقررات و قوانین روزآمد، ماهیت دولتی اقتصاد ایران، کنترل گسترده منابع توسط گروههای شبهدولتی، گسترده نبودن جایگاه و اثر بورس بر اقتصاد و تعداد محدود و چند میلیون نفری سهامداران، از جمله عواملی است که باعث شده بورس نتواند آینه تمام نمای اقتصاد باشد و به همین خاطر، بسیاری از تحلیلگران به جای شاخصهای بورس، شاخص بازارهای پول و کالا نظیر ارز، طلا و نفت را برای بررسی چندوچون اقتصاد ایران ارزیابی میکنند.
بورس در اقتصاد متعارف یک نهاد ضروری رقابت آزاد است اما با توجه به مدل اقتصادی خاص ایران، بازار سرمایه با وجود سابقه نزدیک به 50سال، هنوز نتوانسته نقش متعارف خود را در اقتصاد ایفا کند. بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند که بورس تافته جدا بافته از سایر بخشهای زندگی ایرانیان نیست و همانطور که در سایر حوزهها نظیر اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه، با چالشها و نقاطقوت و ضعف و مزیتها و محدودیتهایی روبهروست که مرتبط با مدیریت کلان و میانی دولت است، بازار سرمایه نیز تاحدودی از آنها اثرپذیر است و تاحدودی بر آنها اثر میگذارد لذا نمیتوان اینگونه نتیجه گرفت که بورس نشاندهنده همه تحولات اجتماعی و اقتصادی کشور است و نبض اقتصاد را بهطور کامل نشان میدهد.
ناظران داخلی و خارجی تلاش کردهاند تا بتوانند با تفسیر نماگرهای بازار سرمایه تصویری از کلیت اقتصاد واقعی ترسیم کنند و از این طریق با یافتن ارتباط تحولات واقعی و تاثیر آن بر بورس مسیر حرکت اقتصاد را پیشبینی کنند. این یکی از کارکردهای اساسی بورس است اما پیششرط آن حضور درصد قابل قبولی از فعالان اقتصادی و صاحبان کسبوکار، عدم دخالت دولت در اهرمهای عرضه و تقاضا و کارا بودن بازار سرمایه است به این معنی که قیمتها نشانههای صحیحی از برآورد طرفین عرضه و تقاضا باشد و بازار منابع کافی برای تخصیص در اختیار داشته باشد.
نظریهپردازان رفتارشناسی مالی عقیده دارند،جز محاسبات اقتصادی صرف، مجموعهیی از اخبار و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز میتواند با ایجاد تاثیر روانی موثر بر پیشبینی آینده، بر تصمیم فعالان بازار سرمایه اثر بگذارد. اما در بازار سرمایه ایران بهدلیل درصد بالای سهم بخش غیرخصوصی تصمیمات اتخاذ شده نمیتواند برآیند دقیقی از تاثیر انتظارات فعالان حقیقی یا عام بورسها باشد، زیرا بخش غیردولتی بهدلیل برخورداری از سطح بالاتر اطلاعات مربوط به بازار و دارا بودن نقش مدیریتی در ساختار سازمان بورس، شورای عالی و نهادهای ذیربط، بازار را کنترل و هدایت میکند. تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی بر بورس تنها یک تاثیر هیجانی است و هیچ ارتباط سیستماتیک واقعی با آن ندارد به همین دلیل این تاثیرات بسیار ناگهانی و کوتاهمدت اتفاق میافتد و آثار آن نیز به سرعت محو میشود. بهنظر میرسد که بازار سرمایه به سطحی رسیده باشد که بتواند عوامل واقعا موثر را از عوامل زودگذر و غیر موثر بازشناسد.
تحولات 6 ماهه اخیر
6ماهه نخست سال جاری با اوج و فرودهایی در عرصههای مختلف اقتصادی روبهرو بود که برخی بهصورت مستقیم بر بورس اثر گذاشتند، مانند مذاکرات هستهیی، تعیین قیمت سنگآهن و لغو تحریمهای اقتصادی و سرآغاز رایزنی برای ازسرگیری روابط تجاری با غرب و کشورهای صنعتی و برخی تاثیر غیرمستقیمی داشتند مانند کاهش قیمتهای جهانی فلزات اساسی در پی بحرانهای مالی اروپا و چین که منجر به کاهش فروش و سود شرکتهای صنعت فلزات و افت قیمت سهام آنها در بازار شد.
براین اساس شاخصها و آمارها را باید چکیدهیی از تحولات 10سال اخیر و آثار آن بر تحولات امروز و واکنش نسبت به بازگشایی فضای اقتصاد ایران در سالهای آینده ارزیابی کرد و براین اساس سهامداران خوب درک کردهاند که درآمد نفت، تجارت خارجی، تحولات مثبت و اثرگذار به این سادگی و فوریت تحقق نمییابد بلکه باید با صبر و حوصله انتظار بکشند تا اثر موثر و مفید سیاستهای دولت یازدهم و گشایش در تجارت خارجی و مذاکرات را ببینند.
آمارها همگی علیه بازار سرمایه است. سایه سنگین رکود اقتصادی بهدلیل بروز آثار تحریمهای اقتصادی، سیاستهای کم اثر دولت در حمایت از معیشت اقشار جامعه و تزریق کم اثر نقدینگی و اعتبارات بانکی به تولید وصنعت، روند نزولی شاخصها، کاهش حجم معاملات و ارزش بازار و تنزل محسوس P/E همه و همه نشاندهنده یک وضعیت نابسامان در بورس و کل بازار سرمایه است.
به گزارش «تعادل» شاخص کل بورس اوراق بهادار جز در تیرماه که تحت تاثیر وضعیت خاص مربوط به اخبار توافق هستهیی بود، روندی نزولی دارد، بهطوری که طی ماه اردیبهشت و خرداد به ترتیب با 5 درصد و حدود یکدرصد تنزل از کانال 67هزار واحد در فروردین به 63هزار واحد در خرداد رسید. پس از آن نیز با وجود واکنش مثبت به اخبار تحقق توافق هستهیی و بازگشت به کانال 67هزار واحد در نیمه تیرماه دوباره با 4درصد کاهش در کانال 65هزار قرار گرفت و در شهریور نیز با ادامه دادن همین روند به کانال 61 هزار وارد شد.
ارزش بازار سهام نیز از ابتدای امسال، به استثنای تیرماه سیری نزولی داشته و از 299هزار میلیارد تومان به 263هزار میلیارد تومان رسیده که کاهشی در حدود 13درصد را نشان میدهد. با توجه به کاهش چشمگیر دفعات معاملات که با 64 درصد افت از حدود یکمیلیون و 570هزار بار به حدود 600 هزار بار رسیده است و همینطور کاهش شدید بالای 95درصدی حجم معاملات، مبرهن است که رخنه رکود و نبود نقدینگی کافی منجر به ریزش بازار شده است که همچنین میانگین روزانه دفعات معامله نیز از 87هزار به 30هزار رسیده که بیانگر سقوط 65درصدی و حکمرانی بیچون و چرای رکود است.
میزان خریدهاوفروشها در هر بازاری بیانگر آن است که فعالان از بازار انتظار تغییر دارند، افزایش حجم معاملات در صورت روند مثبت قیمت طبیعی است زیرا نشان میدهد میزان خریداران بیش از فروشندگان است و برعکس، ولی در غیر اینصورت نشاندهنده این است که روند قیمت مورد تردید سهامداران است.
حجم معاملات در زمان تردید و بیتصمیمی بازار تمایل به کم شدن دارد. بررسی 6ماهه بازار سهام نشان میدهد این قاعده در عمل نیز صدق میکند، حجم کل معاملات در خردادماه با وجود رشد یکدرصدی شاخص قیمت و ثابت ماندن شاخص کل حجم معاملات نرمال 20درصد کاهش یافته است، این مهم نشان میدهد بازار در حالت سرگردانی بوده و اراده فروش بر خرید غلبه داشته است و همین امر P/E (نسبت قیمت به سود) را به 5.44 مرتبه در این ماه رساند که البته ممکن است به عنوان بدبینی به آینده تعبیر شود ولی باید گفت این نکته تنها در خصوص حقیقیهای کوچک در بازار مصداق پیدا میکند. نگاهی به آمار 6ماهه نشان میدهد که در معاملات نرمال خردادماه سهم حقوقیها از خرید 20درصد افزایش یافته و آنها برای نخستینبار در سه ماهه اول سال بیش از حقیقیها در صف خرید بودهاند در حالی که نسبت قیمت به سود در 5.44 و کمترین مرتبه خود در 6ماه اخیر قرار داشته است. این اقدام آنها نشان میدهد اقدام حقوقیها مقارن با اوجگیری شایعات ضدونقیض از روند مذاکرات و تبعات آن با برنامهریزی و برخلاف روند انتظارات بازار بوده است.
فرابورس؛ پدیده 6 ماهه نخست
در فضای نسبتا مغموم ناشی از اخبار رسیده در خصوص بنبست بازوی دیپلماسی دولت برای غلبه بر تحریمهای اقتصادی و سایه کشدار تحریمهای اقتصادی تا آیندهیی نامعلوم، حقوقیها آینده بازار سهام را در مسیر دلخواه پیش بردند، چراکه درست به فاصله یک هفته بعد، از اوایل تیرماه نبض بازار تند شد و خبرهای مذاکرات همچون گردباد در تالار پیچید و تب خرید در حقیقیها همهچیز را زیر و رو کرد. بهطوری که حجم معاملات نرمال 89درصد و ارزش معاملات 112درصد رشد کرد. در این وضعیت حقوقیها، مصرانه درصد سهم خود را از کل خرید بازار در مقابل حقیقیها از 59درصد به 35درصد کاهش دادند و با اعلام نتیجه مذاکرات در یک چهارشنبه یخزده ناگهان تابلوهای بورس پس از یک تب 2هفتهیی قرمز شد. برخی معتقدند که رفتارهای اینچنینی حقوقیها به تنظیم نوسانات بازار کمک میکند و برنامهریزی عرضه و تقاضا در مقاطعی که بازار دستخوش تحولات آنی میشود به تعدیل بازار و مقابله با نوسانات منجر میشود. البته باید گفت آنها در عوض این کمک، پاداش درخور توجهی دریافت میکنند. طبق آمار موجود از ابتدای سال جاری تا انتهای شهریورماه نسبت قیمت به سود (P/E) در 23 صنعت از 37 صنعت موجود سقوط کرده و این کاهش در 15صنعت بیش از 10درصد است. همچنین ارزش بازار نیز در 21 صنعت از مجموع 37 صنعت موجود در بورس کاهش یافته و افت ارزش بازار 11صنعت بیش از 10درصد است. این امر نشان میدهد که فعالان بازار سرمایه چندان به آینده این بازار خوشبین نیستند.
بورس کالای ایران در 6 ماهه نخست سال با وجود تحولات سینوسی و افت و خیزهای فراوان، روندی مطلوبتر از بورس اوراق را طی کرد. حجم و ارزش معاملات بورس کالا در فروردین نسبت به اسفند سال قبل به ترتیب 50درصد و 45درصد کاهش یافت. البته در اردیبهشت بورس کالا توانست یک رشد بالای 50درصدی را در حجم و ارزش معاملات خود تجربه کند اما این روند پایدار نماند و در خرداد ماه 4.7درصد از حجم معاملات و 11درصد از ارزش کل معاملات کاسته شد که از دلایل آن میتوان به کاهش قیمتهای جهانی فلزات و سنگهای گرانبها اشاره کرد. در این فصل بازار فولاد امریکا با تنش تقاضا روبهرو بود و دولتهای اروپا در فشار ناشی از کاهش ارزش یورو به سر میبردند و کاهش قیمت از جانب فولادسازان داخلی در پی افت ناشی از رکود تقاضا و عرضه گسترده کارخانه ذوبآهن نیز به این مهم دامن زد. در تیرماه برخلاف داغ شدن تنور بورس اوراق، حجم معاملات بورس کالا باز هم 17درصد کاهش یافت و ارزش مبادلات کالایی بورس با 13درصد افت به 2هزار و 455میلیارد تومان رسید. در مرداد ماه بار دیگر حجم معاملات بورس با 25درصد رشد مواجه شد و ارزش معاملات نیز با 9درصد افزایش به 2هزار و 683 میلیارد تومان رسید. شهریور برای بورس کالا ماه آرامی بود و بدون تغییرات شدیدی سپری شد اگرچه حجم معاملات در این ماه افزایش داشت ولی ارزش معاملات با بیش از 2درصد کاهش به رقم 2هزار و 624میلیارد تومان رسید.
بازار فرابورس در سالهای اخیر از نهادهای مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی بوده است. تلاشهای صورت گرفته برای طراحی بازارهای جدید و تعریف ابزارهای مالی کارا توانسته حجم سرمایههای ورودی به این بازار را افزایش دهد. بازار فرابورس ایران بالاترین نرخ رشد خود را در خرداد به دست آورد و طی آن به ارزش معاملاتی 4 هزار و 814 میلیارد تومان دست یافت. این بازار در پایان شهریور نسبت به ابتدای سال با 43درصد رشد ارزش معاملاتی خود را به 3هزار و 274میلیارد تومان رسانده است.
جای خالی اقتصاد واقعی در بورس
مهمترین کارکرد بازار سرمایه به عنوان یک نهاد اقتصادی تخصیص منابع است درحالی که سالهاست که این مهم بر عهده نظام بانکی است. بانکها منابع بسیار بیشتری را در اختیار دارند، از گستردگی کافی برای خدماترسانی به دورترین نقاط کشور برخوردارند و میزان آشنایی مردم با بانکها بسیار بیشتر از بازار سرمایه است در نتیجه بازار سرمایه نتوانسته در حضور نظام بانکی به جایگاه واقعی خود دست یابد. بر همین اساس شاخصهای این بازار تنها نماینده تحولات و وضعیت درونی آن هستند و به دلیل عوامل متعددی که ارتباط بازار سرمایه را با کلیت اقتصاد به ویژه بخش خصوصی محدود میکند نمیتوانند وضعیت کل اقتصاد را نمایندگی کنند زیرا در کلیه عملیات مالی صورت گرفته در بازار سرمایه تنها بخش محدودی از فعالان اقتصادی حضور دارند.
بازار سرمایه بیش از آنکه آیینه تمام نمای اقتصاد واقعی باشد یک واحد موازی و مستقل از اقتصاد واقعی است که صحنه نمایش بخش شبه دولتی شده است. بررسی لیست 50شرکت برتر بورس که توسط سازمان بورس منتشر شده است، نشان میدهد که بیش از 35شرکت موجود در این فهرست شرکتهایی دولتیاند یا تحت مدیریت نهادها، ادارات و مقامات دولتی یا سابقا دولتی هستند. البته این بدان معنا نیست که باید از این بازار نومید شد بلکه بالعکس باید کوشید تا قدرت و کارایی بازار سرمایه به حدی تقویت شود که این نهاد بتواند در هدایت بهینه منابع درصد حداکثری فعالان و بنگاههای اقتصادی را تحت پوشش قرار دهد و نقش خود را به درستی ایفا کند. ولی باید در نظر داشت که این امر به معنای دخالت دولتی یا انحصارگرایی شرکتهای شبه دولتی نیست بلکه به معنای ایجاد شرایط برابر برای حضور همه فعالان اقتصادی و حرکت دادن بازار به سمت کارایی است. آمار عملکرد 6 ماهه سال جاری به خوبی نشان میدهد که بازار سرمایه در شرایط کمبود نقدینگی است ولی ریزش شاخصها و کاهش حجم معاملات در بورسها علاوه بر کلیشه رکود اقتصادی، ناشی از عدم توانایی ذاتی این بازار در برآورده کردن اهداف بنیادین آن است. زیرا به دلیل وجود ساختهای اقتصادی شبه دولتی ارتباط واقعی بازار سرمایه با اقتصاد واقعی برقرار نیست و بالطبع بورس نمیتواند تاثیری ریشهیی و عمیق از اقتصاد بگیرد.
فیلیپ راث، نویسنده امریکایی در داستانی با عنوان «یکی مثل همه» زندگی مردی را شرح میدهد که سلامتی برایش یک آرزوست و آسودگی از رنج بیماری برایش یک کامیابی بزرگ است چراکه او در همه ادوار زندگیاش از بیماری رنج برده. با این حال هیچگاه از امور روزمره چشم پوشی نکرده و اگرچه تصمیمات، افکار و احساساتش آمیخته با بیماری است اما آنچه او را عذاب میدهد نه بیماری که حسرت از دست دادن فرصتهایی است که برای «خوب» بودن داشته. شروع داستان شرحی از مراسم خاکسپاری اوست، زمانی که ترسها، ناکامیها و ناامیدیهایش با مرگ پایان یافته است. به نظر میرسد بازار سرمایه با این عملکرد 6 ماهه همچون این مرد معمولی داستان راث که به تعبیر وی، «بدنش به انبانی از اختراعات دست بشر تبدیل شده تا فروپاشیاش را به عقب بیندازد» مشغول سپری کردن زندگی عادی خود تحت تاثیر بخشهای دولتی و شبه دولتی با کمک انواع ابزارهای ناکارآمد و برساخته است و اگرچه همه مناسک و آداب معمولی در آن دیده میشود اما با زیر سوال بردن فلسفه وجودی شکلگیری بازار آزاد که متضمن سلامت و شفافیت بازار سرمایه است، همه اینها پیچیده در هاله تاریک ناکارآمدی و ریزش است. نخستین قدم در راه اصلاح و بهبود بازار سرمایه این است که بپذیریم وضعیت کنونی بورسها محصول تصمیمات و رویکردهای اشتباه است. همچنانکه پیرمرد نیوآرکی 83ساله میگوید: واقعیت را نمیشود از نو ساخت. همانطور که هست قبولش کن. سر جایت محکم بایست و با آن روبهرو شو.