بعد از حدود یکسال که از مصوبه قبلی شورای پول و اعتبار در رابطه با شرایط تاسیس صرافی گذشت و با تاکید دکتر جهانگیری معاون رییسجمهور و پیگیریهای نصفه و نیمه کانون صرافان و نظر مثبت برخی از مسوولان بانک مرکزی بالاخره در جلسه اخیر شورای محترم پول و اعتبار در مورد شرایط صرافان تصمیمات جدیدی اتخاذ شد.
خدا خیرشان بدهد 20میلیارد را کردند چهار میلیارد و پنج میلیارد را هم به چهار و برای شهرستانها به دو تقلیل دادند و مرا به یاد ملا نصرالدین انداختند.
میگفتند در زمانهای قدیم: ملا در جمعی ادعا کرد که من زورم از زمان جوانی تا الان که شصت سالم است هیچ تغیری نکرده.
گفتند چطور ممکن است ملا ؟
گفت: یه سنگی جلو در منزل ما بود و من در جوانی هر چه سعی کردم نتوانستم از جا حرکتش بدهم و الان هم نمیتوانم پس زور من از آن زمان فرقی نکرده است.
آقایانی که صرافان را ملزم به گذاشتن سرمایههای دو و چهار میلیاردی کردهاند و تازه باید نیمی از آن را به صورت ضمانت بسپارند.
آیا با نرخ بهره در بانکها، موسسات اعتباری و در بازار آشنا نیستند؟ آیا نمیداند که چهار میلیارد در روز حدود چهارمیلیون تومان بهرهاش است چگونه یک صراف معمولی میخواهد این پول را به دست بیاورد؟ دو راه بیشتر ندارد، یا باید رانت گیر بیاورد و رانتخوار شود یا باید یک سر گیر بیاورد و کلاهش را بردارد و بشود کلاهبردار.
و دست آخر هم این است که با اجحاف و گرانفروشی و کمفروشی و نگه داشتن پول مردم و اذیتهای دیگر به هر حال خود را اداره کند. البته عدهیی هم هستند که با فروش ارثیه پدری و برای رضای خدا همه این زیانها را تحمل میکنند و فقط به مردم خدمات میدهند.
سخن از گلایه نیست، سخن از درد و دل این روزهای دل ما صرافان است که کار را دوست داریم اما کار برای ما مانع تراشی میکند.
گفتمای دل چه مهست این دل اشارت میکرد
که نه اندازه توست، این بگذر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو